من پدرم را سه ماه پیش از دست دادم و آخرین آغوشی که ازش به یاد دارم بدن سردش در زیر پلاستیکی بود که بهش پیچیده بودن .
روح پدر بزرگوارتون شاد و اینکه در لحظات آخر کنارشون بودید خیلی خوب بوده. البته که درک میکنم اون لحظه برای شما خیلی سخت بوده و حتی یادآوریش هم خیلی سخته.
من هم با این اپیزود اشک ریختم و خندیدم. بعد از سه ماه و هفده روز هنوز هم در پاگرد پله ها گیج ایستادم و بعضی وقتها موج خاطرات در خواب یا بیداری چشم هامو خیس میکنه .
من شنبه پدرم رو از دست دادم و امشب این اپیزود شما رو دیدم
من پیش پدرم نبودم و هشت ماه بود ندیده بودمش
خیلی حسرت بزرگیه
خیلی خوبه که پیشش بودید
برای شما و خودم و هرکی مثل ماست ارزوی صبر و پذیرش دارم فقط
تسلیت میگم و روح پدرتون شاد. امیدوارم این چند دقیقه کمی آرامبخش باشه و شما هم در صبر و پذیرش باشید
من پدرم را سه ماه پیش از دست دادم و آخرین آغوشی که ازش به یاد دارم بدن سردش در زیر پلاستیکی بود که بهش پیچیده بودن .
روح پدر بزرگوارتون شاد و اینکه در لحظات آخر کنارشون بودید خیلی خوب بوده. البته که درک میکنم اون لحظه برای شما خیلی سخت بوده و حتی یادآوریش هم خیلی سخته.
من هم با این اپیزود اشک ریختم و خندیدم. بعد از سه ماه و هفده روز هنوز هم در پاگرد پله ها گیج ایستادم و بعضی وقتها موج خاطرات در خواب یا بیداری چشم هامو خیس میکنه .
خدا به هممون صبر و پذیرش بده
روحشون شاد