کولهپشتی کارآفرینی (1) - توهم
انسانها برای درک نحوهی کارکرد دنیا در سالهای دور جهان را مثل یک ساعت عظیم تصور میکردند. نماد این تفکر در فیلم هوگو ساخته مارتین اسکورسیزی بهخوبی نشان داده شده است. این تصور کمکم در دنیا تبدیل به یک تفکر و فلسفه شد و روی نحوه کار انسانها اثر عمیقی گذاشت. ما در سالهای گذشته تمام سیستمهای کاری را در پس ذهنمان مثل یک ماشین میبینیم که باید آن را مهندسی کنیم. ماشینی که با خرابیهایی روبرو میشود و باید برای هر خرابی آچاری مناسب بهدست گرفت و مشکل را مرتفع کرد. حتی در طول سالیان گذشته این باور نسبت به کارکرد انسانها هم شکل گرفت. تفکر تیلوریسم در مدیریت نماد همین موضوع هست که هر فرد را شبیه ماشینی میبیند که باید ورودی و خروجی مشخصی داشته باشد و درست کنترل شود.
اما هرچقدر در دورهی حاضر پیش میرویم، میبینیم که تفکر مکانیکی گذشته چندان جوابگوی کار نیست. ما در مرز عبور از یک پارادایم به پارادایم جدید هستیم. پارادایمی که به ما میگوید کسب و کارها سیستمهای زنده هستند و یک سیستم زنده را نمیتوان مکانیکی تصور کرد. سیستم زنده تحت تاثیر شعور و احساس است. نیازی به کنترل ندارد، خودگردان میتواند باشد، خودش را با شرایط تازه تطبیق میدهد و رشد میکند. در ادامهی گسترش این تفکر در دنیا ارزیابی از توانایی افراد تا چندی پیش بیشتر مبتنی بر دانش و مهارتهایی بود که انسانها ملزم به تقویت آن مهارتها مثل مذاکره، ارائه، حل مسئله و مواردی از این دست در خود بودند. اما با شکلگیری موضوع سرمایهروانشناختی مشخص شد که دارایی انسانها صرفا دانستههای آنها نیست بلکه وضعیت روانی آنها در موفقیت و شکست آنها بسیار تاثیرگذار است. به همین دلیل در بسیاری از شرکتها امروز میبینیم که به سلامت روانی افراد اهمیت زیادی میدهند.
با این مقدمه شاید ابعادی از اهمیت خودآگاهی برای کارآفرینان مشخص شده باشد. کارآفرینی دنیای پیچیده و ناشناختهای است. مسیری است که هر روز در آن میتواند یک اتفاق تازه بیافتد. تغییر نیاز بازار، عدم امکان پیشبینی رفتار مشتری، چالشهای مدیریت منابع انسانی، ریسکهای سرمایهگذاری و مواردی از این دست باعث میشود کارآفرینی مسیری باشد که تداوم در آن نیازمند آگاهی بالایی باشد. در همه این چالشها مسئله مهم این است که کارآفرین چگونه با شرایط غیرقابل پیشبینی کنار میآید و چطور با مدیریت برهیجانات خودش میتواند بهترین تصمیمها را بگیرد و انتخاب کند.
خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی یعنی شما در لحظه بدانید چه احساسی دارید و چرا این احساس شکل گرفته. هر اتفاق بیرونی بهعنوان یک محرک احساسی برای ما شناخته میشود. گفتگوهایی که با دیگران انجام میدهیم، تصاویری که میبینیم، اصواتی که میشنویم و کارهایی که انجام میدهیم همه محرکهایی برای تغییر احساس در ما هستند. وقتی خودآگاه باشیم میدانیم چرا احساسهای خاصی بهتکرار در ما شکل میگیرد و ما چگونه واکنش میدهیم. همچنین خودآگاهی به ما ارزیابی درستی از تواناییها و ضعفها میدهد و کمک میکند اقدام درست را در تصمیمگیریها انجام دهیم و خودمان را در موقعیت اشتباه قرار ندهیم.
مثلا فرد خودآگاه کنترل خشم بهتری دارد و کم پیش میآید که مثل یک گلوگهی آتش منفجر شود. در واقع این فرد خشمگین میشود اما میتواند واکنشاش را مدیریت کند. یا فرد خودآگاه میداند از پس چه کارهایی بهخوبی برمیآید و در چه کارهایی ضعیف است. مثلا ممکن است یک کارآفرین مذاکره کننده خوبی باشد بنابراین بیشتر در روند فروش محصولش وارد میشود اما در استراتژیک فکر کردن و دیدن تصویرهای کلی ضعف دارد و باید از دیگران کمک بگیرد. این خودآگاهی باعث میشود که فرد نگاه واقعیتری به شرایط داشته باشد و روی اشتباهاتش بافشاری نکند. خودآگاهی کمک میکند تا افراد نگاه واقعیتری به مسائل اطراف خود داشته باشند و نقش و اثر خود را بهتر ببینند.
چگونه خودآگاهتر شویم؟
برای اینکه خودآگاهی خود را افزایش بدهید میتوانید از نوشتن، آزمونهای شخصیتی و کوچینگ استفاده کنید.
نوشتن
یکی از روشهای مناسب نوشتن روزانه احساسهایی که داشتهاید است. مثلا دفتری همراه داشته باشید و هر روز در آن احساسهای خوب و بدی که تجربه کردهاید را ثبت کنید. در پایان هر هفته مجموع احساسهای خوب و بدتان را جمعبندی کنید و ببینید بیشتر در چه شرایطی عملکرد خوب داشتهاید و در چه شرایطی عملکرد نامطلوب. هر چقدر این تمرین را ادامه دهید کمکم اطلاعات بیشتری دربارهی خودتان پیدا میکنید.
آزمونهای شخصیتی
آزمونهای شخصیتی مختلفی وجود دارد که بهشما درباره خودتان اطلاعات زیادی میدهد. یکی از آین آزمونها، آزمون شناخت تواناییهاست که تمهای توانایی هر فرد را مشخص میکند. آزمونهای دیگری هم هستند مثل MBTI که میتواند بهشما در شناخت خود کمک کند. آزمون DISC هم میتواند مدل رفتاری شما را در شرایط فعلی مشخص کند و اطلاعات خوبی دربارهی رفتار شما بدهد. از مجموعهی این آزمونها، شناخت تواناییها که براساس تحقیق موسسه گالوپ طراحی شده بهشما کمک میکند تا بیشتر از قابلیتهای خود آگاه شوید و DISC هم بهشما کمک میکند تا رفتارهای خود را ببینید. (قابلیتها بخش ثابت شخصیتی ما هستند که در طول زمان تغییر چندانی ندارند و رفتار بخش متغیر ماست که در طول زمان نغییر میکند)
در کنار این آزمونهای شخصیتی، آزمونهایی هم مختص شناخت تیپ شخصیتی کارآفرینان طراحی شده است. مثلا آزمون رایگان E.A.T که دی ان ای کارآفرینی شما را مشخص میکند و میتواند اطلاعات جالبی به شما درباره مدل شخصیتیتان و تاثیر آن در مسیر کارآفرینی بدهد.
کوچینگ
تمام مسیر شناخت خود را بهتنهایی و با تکیه بر آزمونها نمیتوان طی کرد. استفاده از یک مربی و مشاور می تواند کمک کند تا شما بیشتر با مدل فکری خود، نحوهی تصمیمگیری و قضاوتهایتان آشنا شوید و همینطور بیشتر بتوانید در مسیر خود تداوم داشته باشید. مربیها معمولا روند فعالیت شما را بررسی میکنند و کمک میکنند که در طول مسیر تداوم خود را حفظ کنید. همواره زمانهایی هست که یک کارآفرین در کارش به اوج خستگی میرسد و این دقیقا زمانهایی است که یک مربی میتواند کمک کند انرژی از دست رفته بازیابی شود. درباره کوچینگ اینجا بخوانید. همینطور میتوانید مروری هم بر تفاوت منتورینگ و کوچینگ داشته باشید.