رزومه را با خط نستعلیق نمینویسیم، مینویسیم
احتمالا افرادی که تجربه بیشتری در کار دارند و سالهای بیشتری کار کردهاند زمانهایی را تجربه کردهاند که از نظر کاری دچار افول شدند و در ا�
احتمالا افرادی که تجربه بیشتری در کار دارند و سالهای بیشتری کار کردهاند زمانهایی را تجربه کردهاند که از نظر کاری دچار افول شدند و در این شرایط نیاز بوده تا یک حرکت جدید یا یک ایده تازه را بکار بگیرند تا شرایط یکنواخت و رو به افول را دوباره به اوج برگردانند. در این شرایط که احساس میکنیم کار مورد علاقه را از دست دادهایم یا انتظارات مالی و غیرمالی ما برآورده نمیشود، اولین کاری که میتوان انجام داد کنار هم قرار دادن داشتهها، تجربهها و تواناییها است. وقتی یک ارزیابی از شرایط خود با وضعیت موجود انجام میدهیم، میتوانیم بهتر در مورد اینکه چه کاری میتوانیم انجام بدهیم تصمیم بگیریم یا حتی میتوانیم بهتر شانس ایجاد موقعیتها را بررسی کنیم.
چند روز پیش در جمع دوستان صحبت از همین شرایط و تغییر این وضعیت شد. یکی از دوستان میگفت همین شرایط رو تجربه کرده بود و روند کاریاش با مشکل روبرو شده بود. از طریق یکی دیگر از دوستانش متوجه میشود که شرکتی کارشناسی در زمینه کاری او نیاز دارد و تصمیم میگیرد رزومه ارسال کند.
در مورد اهمیت رزومه و رزومهنویسی مطالب مختلفی در همین وبلاگ و وبلاگهای دیگر مطالب زیادی منتشر شده. مجموعه مطالب شهرام کریمی در وبلاگ یک صنایعی (+) و علی نعمتیشهاب در گزارهها (+) از جامعترین مطالبی است که در این زمینه نوشته شده و من توضیح اضافهتری نمیدهم.
عرض میکردم، این دوست تعریف میکرد که فکر کردم رزومهای که میفرستم باید چیزی داشته باشد که من را متمایز کند. به همین دلیل چون خطاطی میکردم تصمیم گرفتم رزومهام را دستی و با خط نستعلیق بنویسم. نکته جالب اینکه همین کار باعث شد تا ایشان به مصاحبه دعوت شود و از همانجا روند رو به نزول را به روندی صعودی تبدیل کند. این دوست عزیز مجموعه تواناییهایش را در رزومه بخوبی شرح داده بود و البته استفاده از هنر خود را هم ضمیمه کارش کرده بود.
اینکه بگویم خطاطی در رزومه بهتنهایی باعث تغییر شرایط شده قطعا صحیح نیست و شاید این نوع رزومهنویسی برای همه محیطهای کاری مناسب نباشد و حتی بسیاری از شرکتها این روش ارائه را غیرحرفهای بدانند. اما از مطرح کردن این داستان قصد داشتم چند نکته را مطرح کنم.
اول اینکه ما در زمانهای در مسیر شغلی خود دچار افول میشویم که در این زمانها نیاز داریم تا همه تجربیات و تواناییها را کنار هم بگذاریم و دوباره مسیر جدید شغلی را ترسیم کنیم.
دوم پیروی از قوانین، دستورالعملها و استانداردها بسیار عالی است و به افزایش کیفیت کار کمک میکند. اما گاهی ساختارشکنی و تعریف دوباره استاندارها میتواند برگ برنده ما باشد.
سوم زمانی میتوانیم ساختارشکنی کنیم نسبت به تواناییها و تجربههای خود آگاهی داشته باشیم و نسبت به کاری که میتوانیم انجام بدهیم اعتماد بهنفس لازم را داشته باشیم.
چهارم تجربه صرفا از شکستها و ناکامیها بهدست نمیآید، بلکه موفقیتهای هرچند کوچک مثل همین داستان رزومهنویسی با خط نستعلیق میتواند درسهایی داشته باشد که یادآوری آن در شرایط سخت، به بازسازی افکار و روحیه ما کمک میکند.
—————————————————————————————————————————————————— این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.
برای آگاهی از دورههای آموزشی در خبرنامه آموزشی عضو شوید. من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.