
عکس از: topnew.in
شخصیت طبیعی خود را با آنچه که در رویاهایتان انجام میدهید قضاوت کنید – رالف والدو امرسون
در مطلب قبل این سوال رو پرسیدم که کار ایدهآل شما چیست؟ چه مشخصاتی دارد؟ آن روز ایدهآل شما چه شکلی دارد؟
اما سوال اصلی این است که چرا باید به ایدهآلها فکر کرد؟ چرا باید یک روز ایدهآل در زندگی و در کار را تصور کرد؟
برای این کار دلایل مختلفی وجود دارد. در این مطلب میخوام در مورد این دلایل صحبت کنم.
ایدهآلها و نشانهها
در کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو، سانتایگو – همان چوپانی که بهدنبال افسانه شخصیاش میرود – در سفر خود برای رسیدن به مصر یاد میگیرد که نشانهها را ببیند و از آنها الهام بگیرد. سفر سانتیاگو از دیدن یک رویا – رویای یک گنج – شروع شد. فکر کردن به ایدهآلها مجموعهای از نشانهها را برای ما پدیدار میکند. ایدهآلها نشانههایی از زندگی و کار آینده ما را در دل خود دارند. ممکن است تصاویری که ما از ایدهآل خود داریم رویایی باشند. ممکن است این تصاویر دور از واقعیت باشند. اما هرجقدر هم که رویایی باشند حتما نشانههایی از سبک و سیاق زندگی ما دارند. سبک و سیاق آنچه که باید باشد.

فوتو: خودم
ایدهآلها، مسیر حرکت و انتخاب
تصور کنید همیشه آرزوی رسیدن به چیزی را داشتهاید. برای رسیدن به آن بیوقفه تلاش کردهاید و حالا به آن رسیدهاید. در این نقطه که همه چیزهایی را که میخواستید به دست آوردید، اگر آرزوی دیگری نداشته باشید، زندگی شما خاتمه یافته است. از آن بهبعد شما زندگی میکنید که گذران عمر کنید. همه ما این عقیده را داریم که زندگی یک مسیر است. مسیری که باید در آن قدم زد. مسیری که بالا و پایینهای زیادی دارد. مسیری که گاه به چند راهیهای پیچیده میرسد. درست در لحظه رسیدن به چندراهیهای پیچیده است که ایدهآلها کمک میکنند. وقتی شما میخواهید تصمیم بگیرید که بهکدام سمت حرکت کنید، نشانههای تصویر ایدهآل، به شما کمک میکنند تا جنس مسیرهای پیش رو را ارزیابی کنید و بهترین انتخاب را انجام دهید.
سانتیاگو نشانهها را شناخت و مسیرش را براساس نشانهها انتخاب کرد. اینگونه بود که جنگ او را مدتی متوقف کرد، اما باعث نشد او از مسیر اصلی که باید طی میکرد دور بماند.
ایدهآلها و انگیزه
ایدهآلهای شما، رویای شما بیدلیل شکل نمیگیرد. نقطه ایدهآل در کار و زندگی برای هرکسی متفاوت است. شما نقطه ایدهآل خود را جایی میبینید که من نمیبینم و برعکس. ایدهآلها از ندای درون شما میآیند. اما این ایدهآلها هرچه که باشند، دلایل خوبی برای داشتن انگیزه و امید به ما میدهند. داشتن یک تصویر ایدهآل در شرایط سخت کمک میکند که دوباره بایستید. وقتی شما به آن نقطهای که باید باشید فکر میکنید، دوباره این انرژی را بهدست میاورید که حرکت کنید.
ویکتور فرانکل بنیانگذار مکتب معنا درمانی در کتاب انسان در جستجوی معنا تاکید میکند که تنها دلیل زنده ماندنش در اردوگاههای کار اجباری بازنویسی کتاب لوگوتراپی یا همان نظریه معنا درمانیاش بوده است.
ایدهآلها و اهداف شخصی
در بهترین حالت ممکن، اهداف نقاط قابل دستیابی هستند که شما را به سمت ایدهآلتان سوق میدهد. داشتن یک تصویر ایدهآل از آینده به شما کمک میکند که اهداف خود را همسو کنید. در واقع اهداف شما در این حالت در یک راستا قرار میگیرند و حواس و انرژی شما در مسیر درست متمرکز میشود. ایدهال همانطور که گفتم کمک میکند که شما مسیر درست را انتخاب کنید. کمک میکند که بدانید چه کاری را انجام بدهید و چه کاری را انجام ندهید. کمک میکند که بدانید چه هدفی را انتخاب کنید و چه هدفی را انتخاب نکنید.
سانتیاگو در مسیر به مصر در منطقهای بهدلیل جنگ متوقف میشود و در آنجا است که دختری را ملاقات میکند که عاشق او میشود. او وسوسه میشود که ازدواج کند و همانجا بماند. اما سناتیاگو در نهایت به افسانه شخصی خود نگاه میکند و بهراه ادامه میدهد. هر قدمی که او برمیدارد در راه رسیدن به افسانه شخصیاش است.
من ایدهآل خود را دارم حالا چهکار کنم؟
اولین قدم بعد از این رویاپردازیهای شیرین انجام یک عملیات بیرحمانه است. داشتن تصویر ایدهآل میتواند بهدلایل بالا فوقالعاده باشد اما داشتن یک تصویر ایدهآل بزرگتر از تواناییهای خود، داشتن یک تصویر ایدهآل رویایی و دور نهتنها امید نمیدهد که انگیزهها را از بین میبرد. تصویری که شما میبینید اگر با واقعیت هماهنگ نباشد، نتیجه معکوس خواهد داشت. اگر دور از دسترس باشد، شما را به این باور میرساند که هرگز قابل دستیابی نیست و خود را بهدست اتفاقها میسپارید و در نهایت از مسیری که باید میرفتید دور خواهید شد.
بنابراین آن عملیات بیرحمانه پرسش این سوال است که “رویای من چقدر به واقعیت نزدیک است؟ چقدر به واقعیت من نزدیک است؟”
——————————————————————————————————————————————————
این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.
حقیقتاً فقط با داشتن این ایده ال ها و لذت و شوق رسیدن به آن ها ما را امیدوار نگاه می دارد.
ایده ال های من خیلی دست نیافتنی نیستند. فقط خیلی زمان می برد.
سلام
معمولا مطالب شما رو میخونم که خیلی هم ارزشمند هستن
موضوعی که من هیچوقت نمی تونم بهش برسم اینه که چجوری رویایی داشته باشم یا ایده الی یا حتی هدف!
این معنیش این نیست که خیلی خوشبختم معنیش برعکس اینه که به پوچی رسیدم که نمی دونم آخرش چیه؟
خیلی ممنون از اینکه چنین مطالبی مفیدی رو تهیه میکنید، مشکل من اینه که حالت شغل ایده آل رو میدونم چیه برای خودم، اما نمیدونم کدومیک از این مشاغلی است که در نظر دارم؟ نمیتونم به یه اتفاق نظری برسم که مثلا”: خب تولید شغل مورد علاقه منه، یا تاسیس یه فروشگاه بزرگ و راه اندازی فروش اینترنتیش به دنبالش؟ چطوری باید به این رسید ؟
سلام ممنون از جناب آقای مهرانی عزیز بابت مطالب عالیشون.
توصیه می کنم به همه دوستانی که کتاب کیمیا گر رو مطالعه نکردن حتما تهیه کنن فوق العاده تاثیر گذاره این کتاب.
ممنون ازتون بابت مطلب مفیدتون در واقع، اشارات خوبی بود به اینکه ایده آل ها باید راها به ما نشون بدن،فقط اینکه آیا نباید اون ایده آل ها هم با دقت انتخاب بشن؟ و اینکه از کجا باید مطمئن شد که بدرستی انتخاب شدن که بقول شما نتیجه عکس ندن؟ اگر کتابی هم معرفی کنید ممنون میشم.
@ff
@مهدی
تنها راهش اینه که خودتون و قابلیتها و ویژگیهای خودتون رو خوب بشناسید. اونوقت یک مرزی بین رویا و واقعیت میشه کشید و در کل میشه حقیقیتر صحبت کرد.
@Millad این پوچی به احتمال زیاد ریشه در تجربیات شما داره. شاید مثلا تجربیات ناموفق یا برآورده نشدن انتظارات. اما پیشنهاد میکنم با یک مشاور در این زمینه صحبت کنید.
تشکر بابت راهنمایی!
آقای مهرانی عزیز در پیرو پاسخی که به پرسش @مهدی دادین، میشه بخوام یکمی راهنمایی کنید ؟
چطور میشه به اون حدی که شما گفتین رسید ؟ چطور شغل آینده رو باید انتخاب کرد ؟ آخه من الان شغلی دارم که اصلن راضی نیستم، در حال تحصیل کارشناسی حسابداری هم هستم و اگر تکلیفم مشخص تر بشه به روی ادامه تا سطح ارشد و انتخاب رشته م تاثیر داره
آقای مهرانی، من چندمین بار هستش که میام ببینم پاسخ من چیه. پاسخ من رو نمیدین ؟
@مجله اینترنتی بازتاب این روش شناخت راههای مختلفی داره. آزمونهایی هست که میتونه به شما کمک کنه و قطعا یک مشاور هم میتونه به شما کمک کنه که مسیر درست رو انتخاب کنید.