دوستانی که در برنامه کافه کارآفرینی شرکت کردند اسلاید صحبت‌ها رو می‌خواستند که از این لینک می‌تونید دانلود کنید.
اهمیت گفتگو
عنوان صحبتم در این برنامه چگونه گفتگو شخصیت و محصول شما را توسعه می‌دهد بود و هدفم تشویق تیم‌های استارتاپی به حل مسائلشون از طریق تعامل و صحبت کردن بود. در این صحبت با اشاره به نقاشی‌های ادوارد هاپر و اشاره به آدم‌های تنها به اهمیت گفتگو اشاره کردم. گفتگو مهم‌ترین ابزار حل مسئله‌ی انسان در طول تاریخ بوده اما به‌نظر می‌رسه که هرچقدر تکنولوژی سعی کرده ما رو بیشتر به هم وصل کنه اما ما بیشتر تنها هستیم و سخت‌تر گفتگو می‌کنیم.
نمودار اثر تعامل
یک نمودار شماتیک در اسلاید‌ها هست که توضیح می‌دهد تیم‌ها وقتی شروع به کار می‌کنند امید بسیار بالایی دارند اما کم‌کم که دچار چالش می‌شوند تعارض‌ها بیشتر می‌شود و سخت‌تر می‌توانند با هم تعامل کنند. در مرحله‌ی شروع به کار اعضای تیم سعی می‌کنند یکدیگر را بشناسند٬ ایده‌های خود را مطرح کنند و تحت هیجان و امیدواری بسیار بالایی هستند. کمی که از کار می‌گذرد چالش‌های کار تعارض‌هایی را ایجاد می‌کند و در این مقطع نیاز است تا اعضای تیم برای حل مسئله گفتگو کنند.
یادآوری بهترین تجربیات
در این مرحله از شرکت‌کنندگان خواستم تا تجربیات خود از بهترین شرایطی که در تیم داشته‌اند و موثر بوده‌اند را مرور کنند و برای یک نفر دیگر این تجربه موفق را تعریف کنند. ما همواره خیلی راحت درباره مشکلات و کاستی‌ها حرف می‌زنیم اما آنچه که به ما انرژی می‌دهد گفتگو درباره موفقیت‌هاست. هدف از این تمرین یادآوری اثرگذاری هرکدام از شرکت‌کنندگان در گذشته‌ی کاریشان بوده و این‌که چطور می‌توانند دوباره اثرگذار باشند٬ بود.
آدم‌های متفاوت٬ گفتگوهای متفاوت
هر کدام از ما شخصیت و ویژگی‌های متفاوتی داریم که باعث می‌شود طرز فکر٬ برداشت٬ درک و در نتیجه گفتگوهای متفاوتی داشته باشیم. دانستن این تفاوت‌ها می‌تواند به قدرت گوش دادن ما به همدیگر کمک کند. ما خیلی از کلمات همدیگر را نمی‌شنویم چون به متفاوت بودن دیگران از خودمان باور نداریم. همین هم باعث می‌شود کلمات را نه آنگونه که هستند بلکه آنگونه که دوست داریم بشنویم و این فرصت درک‌کردن را از ما می‌گیرد.
بمب‌های ساعتی
بعضی رفتارها حکم بمب ساعتی را در تیم دارند. خیلی وقت‌ها با گفتگوهای مودبانه‌ی خود در ظاهر موافقت را نشان می‌دهیم اما پشت‌سر و در واقعیت کار خودمان را می‌کنیم. در واقع از ادب برای سرپوش‌گذاشتن روی خراب‌کاری‌هایمان استفاده می‌کنیم. منظور از این مسئله این نیست که بی‌ادبی بهتر از مودب بودن است. بلکه موضوع این است که شفافیت بهتر از پنهان شدن پشت ادب است.
موضوع بعدی لابی کردن در تیم است. مثلا در یک تیم چهار نفره دو نفر دچار دلخوری می‌شوند. یکی از آنها می‌رود سراغ نفر سوم و درباره مشکل‌اش می‌گوید. نفر سوم هم هرچه ناراحتی از قبل داشته می‌گذارد وسط و هر دو باهم پشت‌سر آن فرد غایب صحبت می‌کنند. همین هم به سرعت بنیان تیم را از بین می‌برد.
گفتگوی مثبت
مطابق تحقیق باربارا فردریکسون هر تعامل تا زمانی پایدار است که نسبت سه اثر مثبت در مقابل یک اثر منفی در آن پدیدار باشد. یعنی مثلا در ارتباط دو نفر سه‌بار درباره نکات مثبت یکدیگر باهم صحبت کنند و یک‌بار درباره نکات منفی. اگر میزان تعامل منفی تغییر کند به‌سرعت رابطه منفی می‌شود. این تحقیق نشان می‌دهد که در تعاملات تیم‌ها بسیار مهم است که افراد بتوانند رویکردی مثبت داشته باشند و صرفا انتقاد باعث بهبود نمی‌شود. (امیدوارم درباره این تحقیق در مطالب بعدی بیشتر توضیح بدهم)
پرسش‌هایی برای دور آتش
برای این‌که در تیم‌ها بتوانیم گفتگوی مثبت را شکل‌دهیم گاهی نیاز داریم تا از فضای روتین خارج شویم و شاید مثل گذشتگان دور آتشی بنشینیم و صحبت کنیم. برای این‌کار پرسش‌هایی را در اسلاید مطرح کرده‌ام که پاسخ دادن به آنها می‌تواند به شکل‌گیری گفتگوی مثبت کمک کند.
ممنون و متشکر.
صحبتاتون عالی بود.