وقتی تیمی را برای انجام کاری شکل میدهید، چقدر به تفاوت آدمها در تیم توجه میکنید؟ چهقدر به این موضوع توجه میکنید که آدمهای مختلف برای کارهای متفاوت ساخته شدهاند و احتمالا قوانین یکسان برای همه کار نمیکند؟ چقدر به این فکر کردهاید که فردی که در تیم قرار است حضور داشته باشد باید برمبنای توانایی]هایش کار کند نه نقاط ضعفش؟ چقدر به این فکر کردهاید که در تیم فداکاری و از خودگذشتگی ممکن است بزرگترین ضربه را به تیم بزند؟ چقدر به این فکر کردهاید که در یک کار تیمی بعضیها هنگامی که تنها باشند بهتر کار میکنند تا زمانی که در جمع قرار میگیرند؟ چقدر به این موضوع فکر کردهاید که معنی هدفی که قرار است به آن دست پیدا کنید برای هرکس چگونه است؟
وقتی که عضو یک تیم هستید چقدر به این فکر میکنید که هدف کار برای شما چه معنی دارد؟ آیا معنی و دلیلی که شما در انجام دادن کار پیدا میکنید به اندازه کافی پررنگ، واضح و همسو با دیگر اعضا هست یا خیر؟ چقدر به این فکر میکنید که کاری را انجام دهید که در آن عالی هستید؟ چقدر تواناییهای خود را میشناسید و فعالیتها در تیم را براساس تواناییهای خود انجام میدهید؟ چقدر به این فکر میکنید که چالشها ممکن است نتیحه عدم درک صحیح متقابل و عدم درک درست هدف باشد؟ چقدر الگو و سبک کاری خود را میشناسید و میتوانید به همتیمیهای خود این سبک و الگو را توضیح دهید تا از سوءتفاهمهای احتمالی جلوگیری شود؟
چه در نقش شکلدهند تیم و چه در نقش عضو تیم، آیا زمانهایی را به مرور دستاوردها و نه فقط نقاط منفی اختصاص میدهید؟
اینها سوالات مهمی هستند که در شکل دادن، رهبری و فعالیت در تیم یا گروه باید به آن جواب داد…
امکانش هست در مورد این پرسش از تجارب و معلومات خودتون بگید و ما رو بیشتر آگاه کنید؟
“چقدر به این فکر کردهاید که در تیم فداکاری و از خودگذشتگی ممکن است بزرگترین ضربه را به تیم بزند؟ “
silvercover اگر اجازه بدید من یه مثال از این موضوع بزنم. دوست و همکاری داشتم که به شدت فداکار بود. به طوری که یک بار از بوشهر تا شیراز برای اینکه زود به تهران برسه و یه سری دیگه از کارها رو انجام بده توی اتوبوس پر سرپا ایستاده بود. مسیری طولانی و گرم. از حقوقش و حتی پول خانوادش برای شرکت خرج می کرد. این کارها رو علیرغم میل بقیه تیم می کرد و از این همه از خودگذشتگی راضی بود. اوایل به نظر خوب میومد. اما کم کم حجم کارها زیاد شد. لازم بود که نیروهایی زیر دستش کار کنن اما حاضر نبود کاری رو به کسی بده چون دلش نمیومد. بیل رو از کارگر می گرفت و کارگر داشت تخمه می خورد و روزی 20 هزار تومن می گرفت و این همکار ما با فوق لیسانس برق داشت بیل می زد.
به خاطر حجم بالای کار، به خیلی کارها نمی رسید. کم کم بهم ریخت. وسایل رو گم می کرد، تا جنوب می رفت ولی دستگاه ها رو ران نمی کرد و برمیگشت. سایت رو اشتباه می رفت و هزار مشکل دردسرساز دیگه.
ضررهای مالی خیلی سنگینی به شرکت وارد کرد. آخر هم با ناراحتی گفت من این همه فشار رو نمی تونم تحمل کنم و رفت. آخر هم چند نفر مجبور شدن خرابکاری هاشو جمع کنن.
آقای مهرانی عزیز، در صورتیکه رشته تحصیلی یک فرد با علایقش یکی بوده ولی با توانایی هایش نه بطور کامل بلکه تا حدودی تفاوت و مغایرت داشته باشد پیشنهاد شما به اون شخص چیه؟ من چنین شخصی رو می شناسم میخواستم راهنماییش کنم. با تشکر
تصمیم برای بقا و مبارزه برای بدست آوردن بهترین مکان و موقعیت زندگی . زندگی مثله یک جنگ هست باید بجنگی تا پیروز بشی .
چقدر به این فکر کردهاید که در یک کار تیمی بعضیها هنگامی که تنها باشند بهتر کار میکنند تا زمانی که در جمع قرار میگیرند؟
این موضوع رو جلسه آخر کارگاه کاملا حس کردم.
در مورد جواب به سئوالات،احتیاج به دانش و تجربه داریم.
@سید مهدی شاه امیریان
باید دید تعریف شما از توانایی چیست؟ اصولا موضوعهای مورد علاقه در حوزه استعداد و توانایی افراد هستند. اما لطفا صرفا با برداشتهای خودتون راهنمایی نکنید. چنین افرادی گاهی در وضعیت سخت تصمیمگیری قرار میگیرند و راهنماییهای شخصی ممکنه راهگشا نباشه.
مشکلات زیادی در سر راه تیمها وجود دارند. معمولا تیمهای کوچک قدرت بالایی برای حل مسائلشان دارند. به همین دلیل در تیمهای کوچک (مثلا زیر ۱۰ نفر) مشکلات سریعتر و آسانتر حل میشوند. وقتی تیمها بزرگتر میشود مسائلشان هم بزرگتر میشود.
چه عکس جالبی
جواب من به این سوال این که فداکاری و از خودگذشتگی در حد اعتدال خوبه چون وقتی این حسن ازحد تعادل خارج بشه به بیماری تبدیل میشه مثل داستانی که خانم الهام تعریف کردند. به نظر من در یک کار گروهی و شرکت یک مدیر قوی که توانایی برنامه ریزی و تقسیم مناسب کارها بین افراد با توجه به توانایی های اونها، خیلی لازمه در غیر اینصورت تمام اون سرمایه ها (توانایی افراد، پول و وقت و…)از بین میره
کار گروهی! به شخصه تجربه ی خوبی از کار گروهی نداشتم بخاطر همین موضوع همیشه ترجیح دادم تنها کار کنم.اما اگر وظایف بخووبی تقسیم بشه و هر شخص هم مسئولیت پذیر باشند خیلی هم خووب و عالی بنظر میرسه