ملاقات با کودک درون
آخرین باری که بازی کردید کی بود؟ آخرین باری که بلند خندیدید؟ آخرین باری که از کار و مسئولیتها و تعهدهای روزانه جدا شدید و هر لحظه از روز را ب
آخرین باری که بازی کردید کی بود؟ آخرین باری که بلند خندیدید؟ آخرین باری که از کار و مسئولیتها و تعهدهای روزانه جدا شدید و هر لحظه از روز را براساس احساس خود گذراندید؟ آخرین باری که با یک کودک همبازی شدید و از اینکار سرخوش شدید کی بود؟ آخرین باری که بازی و خاطرات کودکی خود را مرور کردید چه زمانی بوده؟ آیا هنوز هم از دیدن کارتون و انیمیشن لذت میبرید؟ آیا ممکن است در پایان یک فیلم گریه کنید؟ آیا اخیرا کار خلاقانهای انجام دادهاید؟
در بحث تحلیل رفتار متقابل رفتار انسان به سه دسته کودک، والد و بالغ تقسیم میشود. والد همان پیشداوریها و قضاوتهای ماست. وقتی در وضعیت والد قرار میگیریم، نقد میکنیم، قضاوت میکنیم و نتیجه گیری میکنیم. بالغ منطق است. ما موضوعها را میشنویم، تحلیل میکنیم و منطقی برخورد میکنیم. اما کودک شاید خیلی خلاصه احساس ما باشد. کودک نه منطق دارد و نه قضاوت. کودک بهدنبال سرخوشی است. بهدنبال ساختار شکنی است. کودک خلاق است.
هرچقدر که سن ما بیشتر میشود و بیشتر درگیر کارهای روزانه میشویم، کودک درون ما بیشتر فراموش میشود. شاید بتوان گفت هنرمندان جز دسته افرادی هستند که کودک درونشان تغذیه میشود. آنجایی که با احساس سر و کار داریم کودک درون ماست که نقش بازی میکند. اگر شغل شما یک روند منطقی، سیستماتیک و خشک دارد بد نیست نگاهی هم به کودک درون خود داشته باشید. اگر کودک درون شما فضای بازی پیدا کند، شما میتوانید خلاقتر باشید و میتوانید در زمانهایی که همهچیز سخت میشود احساس رضایت بیشتری داشته باشید.
با کودک درون خود ملاقات کنید!
کمی به خود فرصت دهید و به گذشته فکر کنید. در کودکی چه بازی مورد علاقهای داشتید؟ لحظههایی از کودکی که شما سرشار از شادی بودهاید چهشکلی بوده؟ شما چه کاری انجام میدادهاید؟
بد نیست یک روز را برای ملاقات با کودک درون خود اختصاص بدهید. اجازه بدهید احساس شما به شما بگوید چه کاری دوست دارید انجام بدهید. دوست دارید وقت تلف کنید؟ تنبلی کنید؟ دوست دارید فیلم ببینید؟ بازی کنید؟ بستنی بخورید؟ یک کتاب نامتعارف با هرآنچه که همیشه میخواندید، بخوانید؟ موسیقی غیر از آنچه همیشه گوش میکردید، گوش کنید؟ دوست دارید در یک جمع شلوغ کنید یا از یک شلوغی به تنهایی بیایید؟
به خود فرصت بدهید و اجازه بدهید احساسات شما به شما بگوید که بهتر است چه کاری انجام بدهید. اینگونه کودک درون شما بیدار میشود و به شما میگوید چه چیزی دوست دارد. کودک درون همان بخشی از ما هست که نیاز به توجه، دوست داشتهشدن و مورد محبت قرار گرفتن دارد. کودک درون بخش مهمی از وجود ماست که باید هر از گاهی با او ملاقات کرد. کودک درون ما منشاء خلاقیت و انسانیت ما است.
برای اطلاعات بیشتر این مطالب را مطالعه کنید:
پینوشت: بچه که بودم نقاشی کشیدن و گوش دادن به موسیقی با صدای بلند جزو لذتبخشترین کارهای زندگیم بود. چند روز پیش فرصت شد تا یکروز را برای خودم داشته باشم و بنشینم روبروی کودک درونم. کودک درونم هم دوباره خطخطی کرد و نقاشی کشید و هم موسیقی با صدای بلند گوش کرد. تصویر بالای مطلب، از همان خطخطی هاست که اینبار با iPad کشیدم.