اولین تافلر آیندهپژوه و نویسندهی کتابهای مشهور موج سوم و شوک آینده در سن ۸۷ سالگی در گذشت.
آدمها وقتی به آیندهی خود فکر میکنند معمولا تصاویر مختلفی را از خودشان در آینده میبینند. تصاویری که به آنها میگوید اگر چگونه باشند بهتر است. یکی از منابع این تصاویر هم قهرمانها و اسطورههایی است که الهام بخش آدمها میشوند برای اینکه زندگی شبیه آنها بسازند. تافلر برای من اینچنین بود. تافلر یکی از قهرمانان و اسطورههایی بود که همیشه در زندگی دنبالش میکردم.
اولینبار تافلر را در دورهی دبیرستان شناختم. آن روزها افتاده بودم به کتابخوانی. فکر هم میکردم هرچقدر کتابهای عجیب و غریبتر بخوانم بهتر است. خانهمان خیابان ستارخان بود و معروفترین کتابفروشی آن منطقه اسمش نور بود که هنوز هم پابرجاست. میرفتم آنجا و چرخ میزدم بین کتابها و خرید میکردم میآمدم بیرون. با آنتونی رابینز و کوئیلو و ... هم همانجا آشنا شدم. یک روز رفتم به کتابفروشی نور و در قفسههای بالا، جایی که معمولا کتابهایی را میگذارند که کمتر متقاضی دارد یا قطور است یک کتاب دیدم بهاسم موج سوم. اسمش برام جالب بود. از فروشنده خواستم کتاب را برایم بیاورد. من هم خریدمش و بلافاصله شروع کردم به خواندنش. کتاب عجیبی بود. هم خیلی خوب میفهمیدمش و هم نمیفهمیدمش. خیلی خوب درک میکردم که موجهای اول و دوم و سوم چیست و همزمان برایم سخت بود تحولات اقتصادی و اجتماعی شرح داده شده را درک کنم.
تا مدتها کتابی بود که به خواندنش افتخار میکردم. حتی خوب بهخاطر دارم بعدها که اولین سخنرانیهایم را ارائه میدادم همیشه از مفاهیمی که تافلر توضیح داده بود استفاده میکردم. هنوز هم همینطور است. مثلا یکی از جذابترین مباحثی که او در کتاب ثروت انقلابی مطرح میکند این است که مفهوم زمان در دنیای امروز تغییر کرده و ما بهجای مدیریت زمان باید به سینکزمانی فکر کنیم. تافلر توضیح میدهد که چطور مفهوم زمان در دنیا شخصی شده و هر کدام از ما درکی متفاوت از زمان داریم و ساعتهای شروع و پایان روزمان با هم متفاوت است. در چنین دنیایی که زمان مقیاسی واحد دارد اما با ریتم متفاوتی حرکت میکند آدمها و نظامهای اقتصادی بیشتر به همزمانی خودشان با یکدیگر باید فکر کنند و هرچقدر سینک زمانی بیشتر باشد قدرت تصمیمگیری و انتخاب هم افزایش پیدا میکند.
همین توضیح تافلر مدتها در ذهنم میچرخید که اثر چنین پدیدهای در کار کردن و سبک زندگی ما چگونه است. کما اینکه امروز میبینیم میزان آزادکاران در دنیا افزایش پیدا کرده و آنها در تلاش هستند تا تعریف خودشان از زمان کار را بدست آورند و بتوانند سینک خوبی با ذینفعان خود ایجاد کنند.
خلاصه اینکه مدتهای زیادی به هرکسی که میرسیدم پیشنهاد میدادم کتاب موج سوم را بخواند همانطور که هنوز پیشنهاد میکنم و کتابهای شوک آینده و ثروت انقلابی را هم اضافه کردهام. برای من تافلر اسطورهای بود که همیشه آرزو میکردم مثل او باشم. هم در سبک نوشتن و هم در شیوهی تحلیل دنیا. چقدر دوست داشتم کسی مثل او استادم میبود که البته بود. در آن روزهای سوم دبیرستان و خواندن کتابی عجیب این را نمیدانستم که چقدر در مدل نگاه من به دنیا تاثیر خواهد داشت.
مهمترین پیامی که از کتابهای تافلر گرفتم این بود که به دنیا عمیق فکر کنم. روندها را ببینم و تلاش کنم تاثیر اتفاقها را در ابعادی بزرگتر بسنجم. در واقع با خواندن کتابهای تافلر مدل فکر کردن را آموختم. خوب و بدش را دوست دارم.
سپاس الوین تافلر که در دنیا بودی و اثر گذاشتی.