تسهیلگری: جابهجایی قدرت از فرد به جمع
در مسیر توسعه عدالت آموزشی، پرسش و تصویری برای هفته
قبل از شروع:
از فرناز و ریحانه بابت دونیت بسیار سپاسگزارم. از جمع حدود سه هزار و دویست نفری که ایمیلها را دریافت میکنند تا امروز چهار نفر دونیت کردهاند که جمعش شد مبلغ ۲۸۵۰۰۰ تومان. مبالغی که شما دونیت میکنید رو من صرف هزینههای توسعه آموزشی عامالمنفعه خواهم کرد. اگر از محتوایی که تولید میکنم استفاده میکنید و براتون کار میکنه، میتونید دونیت کنید و با یادگیری خودتون به توسعه آموزشی در فضاهای دیگر هم کمک کنید.
جابهجایی قدرت از معلم به شاگرد (از فرد به جمع)
این هفته بهدعوت دکتر ولیاله فاطمی بنیانگزار گروه توسن در جمع حدود ۳۰ معلم از مدرسه دخترانه شکوه شفق بودم و درباره مبانی تسهیلگری براشون کارگاه برگزار کردم. (مبالغ دونیتها برای این خرید کاغذ و متریال کارگاه استفاده شد.)
احتمالا در پادکستها شنیده باشید که درباره مفهوم قدرت و اینکه قدرت میتونه نیروی سازنده یا مخرب باشه صحبت کردم و بحث دیگهای که درباره قدرت بسیار مهمه موضوع جابهجایی قدرت است. در گذشته چیزی که ما با آن مواجه بودیم تمرکز قدرت در محافل مختلف بود. یعنی در کلاس درس قدرت برتر در اختیار معلم بود و شاگرد کسی بود که بدون چون و چرا باید فرمان معلم رو میپذیرفت. در شرکتها قدرت مطلقه در اختیار کارفرما بود و کارمندان بیچون و چرا باید از قواعد پیروی میکردند. ما هنوز این روند را در محیطهای آموزشی، در سازمانها و در جامعه میبینیم و احتمالا امروز بیشتر درک میکنیم که قدرت متمرکز فضای رشد و توسعه را فراهم نمیکند بلکه انسان را بهعنوان ابژه نگاه میکند که برای رشد مسیری خطی طی میکند. در این نگاه سنتی به انسان ما روند زندگی را پیشبینی پذیر فرض میکنیم و سیاستهای از جنس چماق و هویج در چنین فضایی پررنگ میشود. یعنی مشوق (هویج) و تهدید (چماق) باعث یادگیری در جهت خواست قدرت برتر (معلم، رئیس، رهبر) میشود.
ایجاد تمرکز در قدرت ناشی از ترس از دست دادن کنترل است و همینطور دیدگاهی که دیگران را (کودک یا افراد بالغ) را فاقد درک و فهم برای تصمیمگیری و انتخاب میداند. در عین حال میتوان روندی را مشاهده کرد که بهنظر میرسد ما (کمابیش در ایران و کمابیش در کشورهای دیگر) در حال تجربه جابهجایی در قدرت هستیم. امروز در کلاسهای درس نسبت به گذشته بیشتر فضای مشارکت میبینیم و در سازمانها بیشتر بر موضوع ارتباط، تعامل و تصمیمگیری جمعی و مشارکتی توجه میشود. حتی شکلگیری کریپتوکارنسی و شیوه تولید آن که از سیستمی غیرمتمرکز است و همینطور مفاهیمی مثل DAO یعنی Distributed Autonomous Organizations در راستای تغییر مفهوم قدرت در جوامع انسانی است.
برای من این پدیده شبیه قرارگرفتن در موقعیتی بینابینی است. یعنی ما در فضایی هستیم که نه از گذشته جدا شدهایم و نه کامل وارد فضای جدید شدهایم. جایی که هنوز تجربیات و خاطرات گذشته را حمل میکنیم و نسبت به موقعیت تازه با ابهام برخورد میکنیم و حتی میتواند کمی ترسناک باشد. اما مسئله این است که فضای رشد، خلق و شکوفایی در جایی شکل میگیرد که قدرت از تمرکز خارج شود و بین افراد و گروهها پخش شود.
بههمین دلیل در کارگاه سراغ موضوع تسهیلگری رفتم که پایهاش بر مبنای تقسیم قدرت بین افراد حاضر در یک گروه و در این مورد تقسیم قدرت بین بچهها و معلم است و مثالی که برای معلمان زدم این بود که نقش شما شبیه کسی است که ظرف را نگه میدارد. ظرفی که قوانین به نتیجهرسیدن گفتگو یا حل مسئله را تعیین میکند و کمک میکند در آن ظرف بچهها بتوانند حرف بزنند، پرسش کنند و کشف کنند بهجای اینکه از پرسیدن شرمنده شوند، برای بروز احساس مورد مواخذه قرار بگیرند و یا با پاسخهای قطعی برای پرسشهایشان روبرو شوند.
من عمیقا باور دارم که ما با گسترش مفاهیمی این چنینی میتوانیم به گسترش سطح آگاهی جامعه کمک کنیم و بهجای پیادهسازی طرحهای ملی که مبنایش دوباره میشود تمرکز قدرت، میتوانیم مدرسه به مدرسه و معلم به معلم حرکت کنیم.
بعد از مدتها در جلسهای بودم که از فضای سازمانی بیرون بود و برام یادآور زمانهایی بود که بیشتر به فعالیتهای عامالمنفعه میپرداختم و امیدوارم به بهانه این جلسه که البته ادامه خواهد داشت مسیری را برای توسعه معلممان در شهرهای مختلف بتوان ساخت.
خوشحال میشم که ایدهها و نظرات خودتون رو به اشتراک بگذارید و شاید بتوان فرصتهای تازهای در این مسیر خلق کرد.
تمرین برای هفته آینده: دنبال چی میگردی؟
برای هفته آینده این سوال رو همراه خودتون داشته باشید:
در تعاملها یا تعارضها توقف کنید و به این فکر کنید که از این تعامل یا در این تعارض دنبال چه نتیجهای هستید؟ میخواهید تهش چی بشه؟
این سوال مهم بهشما کمک میکنه که بهجای درگیری در مجادله به حل مسئله فکر کنید. درگیر مجادله شدن بخشی از طبیعت انسانی ما است که الزاما کمکی به حل مسئله نمیکنه که میتونه مسئله رو پیچیدهتر کنه. بنابراین ببینید در تعامل بعدی هدفتون حل مسئله است یا هدفتون ثابت کردن دیدگاه و برتری خودتون نسبت به دیگری است؟
تصویری برای تفکر
به این عکس نگاه کنید. با مشاهده این تصویر چه حسی در شما شکل میگیرد؟ یا چه خاطرهای را زنده میکند؟ (نگاه به تصویر و توصیف احساس شکلگرفته تمرین خوبی برای Reflection یا درک احساسات و تفکرات خود است)
در کامنتها بنویسید.
سلام،
اول اینکه خوشحالم که نوشتن بلاگ (بصورت مستمر) در کنار همه مشغله ای که داری دوباره شروع کردی.
و بعد هم، امیدوارم کاری که با هدف توسعه معلمان (که نسل های آتی را تربیت می کنند) شروع کردی با قدرت ادامه بدی.
من همیشه به فراهم کردن آموزش (با کیفیت) مهارت های جدید مثل کامپیوتر و برنامه نویسی برای همه دانش آموزان (بخصوص دانش آموزان مناطق محروم و یا با بضاعت مالی کم) فکر می کنم تا در نهایت این مهارت ها به همه دانش آموزان فارغ از امکانات مالی که دارند و یا جغرافیایی که در آن هستند ارائه بشه.
شاید این ایده کمی بلند پروزانه باشه، اما به نظرم با کمک گرفتن از افراد و حامیان مالی که با هدف انجام کاری عام المنفعه و نیکوکارانه در این زمینه فعالیت کنند، خیلی هم ایده دور از دسترسی نباشه.