راهنمای کوتاه برای اولد اِسکول بودن

خبرنامه شماره ۰۰۰۵ - از سلطه الگوریتم تا عجله برای زودتر مردن

سلام و امیدوارم روزهاتون رو به‌خوبی و موثر سپری کنید.

احیانا اگر اول توجهتون رفت به سمت اینکه این متن چقدر طولانیه، این مطلب دقیقا برای شماست.

سلطه الگوریتم

مدت‌هاست که به این موضوع توجه می‌کنم که شبکه‌های اجتماعی با الگوریتم‌های هوشمند تصمیم می‌گیرند که ما چه ببینیم و چه دریافت کنیم. شیوه تفسیر و درک ما از دنیا وابسته است به اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم. بنابراین اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم به‌نظرم سوال مهمی که باید از خود بپرسیم این است که آیا ما تحت سلطه الگوریتم‌ها هستیم؟

در روزهای اول، اینستاگرام جایی بود که عکس می‌دیدیم، انگار که در یک گالری روزمره از زندگی آدم‌ها قدم می‌زدیم و هرکسی تلاش می‌کرد بیشتر هنرمند باشد. امروز شبیه یک فروشگاه بی‌نهایت شده است که هر چیزی را می‌توان در آن پیدا کرد. حتی موضوع‌هایی برای خندیدن. به‌نظر این اتفاق چیز بدی نیست اگرچه شما با قدم زدن در یک مرکز خرید صاحب چیزی نخواهید شد.

الگوریتم‌ها بر اساس جلب توجه کار می‌کنند. هر چیزی که در کوتاه‌ترین زمان ممکن بتواند توجه مخاطب را جلب کند پیروز این میدان شلوغ است.

بنابراین وقتی اولویت جلب توجه می‌شود باید انتظار دیدن و شنیدن هر چیزی داشت.

پیشنهاد می‌کنم به شیوه استفاده‌تان از شبکه‌های اجتماعی توجه کنید. از نظر من، نه تلگرام، نه اینستاگرام و نه توییتر جایی برای یادگیری نیست. بلکه نهایتا جاهایی برای مطلع شدن است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در درگیری روزانه با این محیط‌ها داریم سلیقه و درک خود را تحت تاثیر قرار می‌دهیم. و چه‌بسا متوجه نیستیم که تحت تاثیر چه چیزی هستیم!

راهنمای کوتاه برای اولد اِسکول بودن

مدتی قبل تصمیم گرفتم از سرویس‌های آنلاین پخش موزیک مثل اسپاتیفای و apple music استفاده نکنم. مشکلم با این سرویس‌ها (مهم‌تر از مسئله هزینه) این بود که تمرکز من برای گوش دادن به موسیقی را ازم گرفتند. به‌شکل مستمر آهنگ‌هایی گوش می‌کردم که نمی‌فهمیدم از چه کسی است. از گوش دادن به یک آلبوم که شبیه کتاب خواندن است رفته بودم به سمت پلی‌لیست‌ها. پلی‌لیست‌های بی‌انتهایی که فقط به تو پیشنهاد می‌دهند و باز هم الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند که تو چه چیزی گوش کنی.

متوجه شدم که آهنگ‌های زیادی گوش می‌دهم بدون اینکه واقعا گوش بدهم. بدون اینکه بفهمم چه کسی دارد می‌خواند یا می‌نوازد.

به‌همین دلیل برگشتم به دنیای mp3 و دانلود آلبوم‌ها و تمرکز بر خواننده‌ها. بعد از گذشت حدود دو ماه از این تصمیم می‌تونم بگم که امروز می‌دانم چه گوش می‌دهم و چرا و این موضوع باعث می‌شود از گوش دادن به موسیقی لذت ببرم.

انگار این‌کار یک جور شوریدن بر علیه الگوریتم‌هاست. انگار من هنوز دارم تلاش می‌کنم که خودم را از دنیایی که در آن همه چیز وِل است جدا کنم و بفهمم چه قدم‌هایی برمی‌دارم.

ممکن است این روش سنتی به‌نظر بیاید یا حتی سخت‌گیرانه. اما برای من اقدامی بود برای لذت بردن بیشتر از چیزی که همواره برایم لذت‌بخش بوده و آن لذت عمیق را از دست داده بودم.

در این مدت با آهنگ‌های Snowy White که در سبک بلوز می‌خواند، با آلبوم جدید Mark Knopfler با اجراهای مختلف از سمفونی‌های Elgar و ترکیب فلوت و گیتار الکتریک گروه Jethro Tull که مدت‌ها فراموششان کرده بودم کیف کردم.

حالا شاید این اولد اسکول باشد. اما بیشتر کیف می‌دهد. ارسال خبرنامه و نوشتن هم در راستای همین بازگشت است. همین اولد اسکول بودن و زمان گذاشتن. اگرچه ممکن است عده‌ای بگویند که چقدر روده‌درازی می‌کنی و همه اینها را می‌شود در دو خط گفت. همه این‌ها را می‌توانستی در یک ریلز بگویی و قال قضیه را بکنی.

اما چه کنم که این مرض است. آدم‌ها دلایل زیادی برای خودشان می‌تراشند و خودشان را به کارهای مختلفی سرگرم می‌کنند که بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. برای اولد اسکول‌ها، ارتباط چند ثانیه نیست. نشستن و گفتن و شنیدن بخش مهمی از آن است. حالا شما ببینید دوست دارید اولد اسکول باشید یا ترجیح می‌دهید که توجهتان را به الگوریتم بفروشید!

گذشته از این‌ها، احیانا اگر خواستید به موسیقی‌هاتون سر و سامون بدید و مسیری که من رفتم رو برید پیشنهاد می‌کنم اپ Hiby رو دانلود کنید(در google play و App store جستجو کنید.) پخش کننده قوی‌ای برای موسیقی است. فایل‌هایی هم که دانلود می‌کنید اگر FLAC باشد کیفیت بالاتری را دریافت خواهید کرد و ترکیب فایل‌های FLAC با امکانات تنظیم موسیقی که Hiby می‌دهد ترکیب جذابی برای شنیدن صداها درست می‌کند.

امیدوارم هدفون سیمی خوب داشته باشید. صدایی که از طریق هدفون بلوتوث می‌شنوید یک چیزهایی از اصل موسیقی را حذف می‌کند.

برای زودتر مردن عجله نکن!

شاید موسیقی بهانه باشد اما همین نوشتن و همین انتشار پادکست‌ها و همین ارسال ایمیل‌ها برای من آهسته قدم زدن در دنیایی است که سرعتِ به‌زعم من بیهوده زیادی گرفته است. من فکر می‌کنم بیشتر از اینکه نیاز داشته باشیم که بدویم تا برسیم، نیاز داریم قدم بزنیم که بتوانیم تماشا کنیم. گاهی وقتی به تشویق‌های مکرر درباره موفق شدن نگاه می‌کنم، که هر کسی از راهی می‌آید می‌گوید که چه‌کار کن که سریع‌تر به نتیجه برسی، اینها در ذهنم تشویق به زودتر مردن تعبیر می‌شود. انگار هر روز دارن بهت می‌گن بدو که برسی که از مردن جا نمونی.

یک‌زمانی که فکر می‌کردم از دنیا عقب هستم خودم را در فشار زیادی می‌گذاشتم که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، بیشترین نتایج را بگیرم. کتاب‌ها را همزمان می‌خواندم، کارها را همزمان می‌خواستم پیش ببرم و می‌خواستم همزمان به چند نتیجه موفقیت‌آمیز برسم.

کم‌کم متوجه شدم (شاید اثر سن است) که من دارم برای زودتر مردن عجله می‌کنم. انگار می‌خواهم به ته چیزها برسم که زودتر دخل زندگی را دربیاورم.

خلاصه که پیشنهاد می‌کنم برای زودتر مردن عجله نکنید. در دنیایی که به‌شکل احمقانه‌ای سریع شده، بهتر است کمی آهسته قدم زد.

روزهای عالی یا همان پرفکت دیز

چند وقت پیش فیلم Perfect Days را دیدم. مدت‌هاست که کمتر فیلم می‌بینم اما این فیلم را نباید از دست می‌دادم. فیلمی که دقیقا پیام سادگی در دنیای پر از زلم زینبو را دارد. فیلمی که پر از تکرار و روتین است اما شما را می‌تواند به حسادت نسبت به شخصیت اصلی بکشاند. توضیح بیشتری نمی‌دهم برای کسانی که احیانا فیلم را ندیده‌اند که داستان لو نرود. اگرچه که اگر لو برود هم از آن دسته فیلم‌ها نیست که باعث شود چیزی از دست برود. پیشنهاد می‌کنم حتما ببینید.

تغییرات خبرنامه

احتمالا از زمانبندی ایمیل‌هایی که دریافت می‌کنید و همینطور مطالبی که منتشر شده متوجه شده‌اید که تغییراتی را در شیوه ارسال خبرنامه ایجاد کرده‌ام.

با شروع فصل دوم پادکست شما هر دو هفته یک‌بار چهارشنبه‌ها ساعت ۵ عصر یک ایمیل دریافت می‌کنید که اطلاع‌رسانی درباره انتشار اپیزود تازه پادکست است. از این هفته غیر از ایمیل پادکست‌ها، در روزهای چهارشنبه ایمیل دیگری از من دریافت خواهید کرد که حاوی یادداشت‌ها، نکات و لینک به مقالاتی است که می‌تونه براتون موثر باشه. بنابراین با دریافت این ایمیل شما هر هفته چهارشنبه‌ها یک ایمیل از من دریافت خواهید کرد.

یک دانلود کاربردی

مدتی هست که سایت thecoach.ir را به بستر substack منتقل کردم. این بستر به نویسندگان و تولیدکنندگان محتوا امکاناتی می‌دهد که بتوانند به‌راحتی محتواشون رو منتشر کنند. در حال حاضر بیشتر شما از طریق ایمیل محتوای من رو دریافت می‌کنید. اما در جریان باشید که substack برای android و iod اپ داره که امکانات اضافه‌تری از دریافت ایمیل در اختیارتون می‌گذاره.

اگر اپ رو نصب کنید با انتشار مطالب من، نوتیفیکیشن دریافت خواهید کرد. محتوا را در اپ می‌تونید گوش کنید یا بخوانید و همینطور این امکان رو دارید که از قابلیت چت استفاده کنید و پیغام‌هاتون رو می‌بینم و پاسخ می‌دم.

بنابراین اگر تمایل دارید روی دکمه زیر بزنید و اپ رو دانلود کنید.