چند سال پیش بود که رفته بودم سمت خیابان لالهزار یا باغ سپه سالار و همینطور که راه میرفتم توجهم به تعداد زیادی آگهی با عنوان کار تمام کن جلب شد. اگر اشتباه نکنم کار تمام کن به کسی میگویند که در کارگاههای کفشدوزی، مرحله آخر تولید کفش رو انجام میدهد. داشتم مقاله چطور کارتمام کن بزرگی باشیم رو میخوندم که یاد این موضوع افتادم. همیشه در بحثهای مختلف مدیریت اهداف و اجرای برنامهها، در مورد چگونگی شروع یک کار صحبت میشه، اما در مورد چکونگی خاتمه کار بحثی نمیشه. همیشه ما برای شروع یک کار هیجان زده میشویم اما در طول مسیر انگیزه خود برای پایان دادن به اون کار رو از دست میدهیم و این درحالی است که موقعی میتونید بگید در کاری موفق بودهاید که اون کار رو بهشکل کامل تموم کرده باشید.
من مدتها درگیر این مسئله بودم. یک کاری رو با هیجان بالا شروع میکردم و در طول مسیر از انجامش دلسرد میشدم و همیشه برام این سوال پیش میومد که چرا جذابیتهای اولیه کار از بین میره. کمکم متوجه شدم که افراد زیادی هستند که دچار این مسئله میشوند. در مقالهای که به اون اشاره کردم، در مورد تحقیقی صحبت شده که دلایل این موضوع رو تاحدی مشخص میکنه و من خلاصهای از اون مطلب رو اینجا آوردهام:
به پایان رساندن یک کار یعنی در طول زمان انجام اون کار به اندازه زمان شروع انگیزه داشته باشیم. در واقع این قدرت انگیزه است که ما رو به سمت تمام کردن کاری پیش میبرد. در تحقیقی که روانشناسان دانشگاه شیکاگو انجام دادهاند مشخص شده که ما پیشرفت یک کار رو به دو روش اندازه میگیریم. در روش اول نگاه میکنیم ببینیم چقدر کار انجام شده و در روش دوم نگاه میکنیم ببینیم چقدر کار پیشرو باقی مانده. در هر لحظه ممکنه ما یکی از این دو روش رو انتخاب کنیم. مثلا کسی که میخواهد 20 کیلو وزن کم کند برای اینکه انگیزه خود را حفظ کند به این توجه میکند که 12 کیلو کم کرده و 8 کیلو باقی مانده.
هرکدام از این روشها میتونه در جایگاه خودش موثر باشه. اما تمرکز زیاد برای روی این موضوع که تاکنون چقدر کار انجام شده ممکنه باعث از بین رفتن انگیزهها بشه. در این تحقیق مشخص شده که وقتی همه توجه ما به میزان کاری که انجام دادهایم معطوف میشه، ذهن ما احساس ناتوانی در رسیدن به نتیجه میکنه و همه انگیزهها از بین میره. بهعنوان مثال روی دو گروه از دانشجویان آزمایشی انجام شده. به گروه اول گفتهاند که 52% از درسی که باید بخوانند باقی مانده و به گروه دوم گفتهاند که 48% درس خواندهاند. گروه اول در این شرایط انگیزه بیشتری برای ادامه درسخواندن داشته اند.
توجه به میزان کار باقیمانده به ما این حس را میدهد که وضعیت فعلی خود را بسنجیم و وضعیت هدف را هم ببینیم و متوجه بشویم چهکاری باید انجام بدهیم تا به هدف برسیم. درحالیکه توجه به کارهای انجام دادهشده اگرچه ممکن است احساس خوبی از پیشرفت به ما بدهد اما انگیزهی ادامه راه را نمیدهد.
در یک تیم تقدیر و تشکر زمانی انجام میشود که کار به معنای واقعی تمام شده باشد. یکی از هنرهای مدیران و رهبران بزرگ در این است که میتوانند همیشه تصویری مناسب از نقطه پایانی به افراد ارائه بدهند و انگیزه آنان را تقویت کنند. یک کارتمام کن حرفهای زمانی کارش را متوقف میکند که آن کار تمام شده باشد. آیا شما یک کارتمام کن حرفهای هستید؟