بیش از یک هفته بود که فرصت نوشتن دست نداد و این بهدلیل برگزاری سمیناری بود که در چارگون ترتیب داده بودیم. تقریبا نتیجه دوماه کار و البته دو هفته بسیار پرفشار باعث شد تا چهارشنبه من و همکارانم اگرچه از نظر جسمی بسیار خسته اما از نظر روحی راضی به خونه برگردیم.
در این چند روز نه اینکه اصلا زمانی برای نوشتن وجود نداشته، اما تصمیم گرفتم تمرکزم رو کاملا روی انجام یک کار بذارم به همین دلیل مطلبی ننوشتم که ذهنم درگیر موضوع دیگری نشه. دوستان هم در این مدت لطف داشتند و از طریق ایمیل و تلفن و دیگر کانالهای ارتباطی جویای دلیل یکدفعه غیب شدن من بودند که از همه تشکر میکنم. خلاصه که هستم و نوشتن کماکان ادامه دار خواهد بود.
برگزاری این سمینار تجربه خوب و جالبی بود. بخش اصلی کارها رو در خود شرکت و با همکاری همکارها انجام دادیم اما بخشهای اجتناب ناپذیری وجود داشت که باید سپرده میشد به افراد خارج از شرکت. در مورد کارهایی که به بیرون سپردیم، با دو گروههای مختلفی از افراد روبرو شدیم. افرادی که به کیفیت کار خود اهمیت میدادند و افرادی که به کیفیت کار خود اهمیت نمیدادند. افرادی که به کیفیت کار خودشون اهمیت میدادند، خوش قول هم بودند و افرادی که به کیفیت اهمیت نمیدادند نهتنها خوش قول نبودند، بلکه به این موضوع هم اهمیت نمی دادند که نتیجه کار آنها میتونه تاثیرهای زیادی رو در ادامه داشته باشه. مثلا در یکی از موارد وقتی که شخص کار مورد انتظار رو انجام نداده بود و بهخاطر انجام ندادنش مورد بازخواست قرارگرفت جواب داد:"فرض کنید من مرده بودم چی کار میخواستید بکنید؟"
آدمهای دیگری بودند که محدوده کار خودشون رو بهخوبی تعریف میکردند و برای گرفتن پول بیشتر حاضر نبودند که هرکاری انجام بدهند و این کمک بزرگی به خودشون و مشتری (ما) میکرد. آدمهای دیگری هم بودند که با اعتماد کامل کار میکردند و کارهای بزرگ رو برمبنای اعتماد انجام میدادند اما عدهای بودند که برای انجام کارهای کوچکتر حاضر نبودند اعتماد کنند. نتیجه اینکه به احتمال بسیار زیاد وقتی قرار باشه کار مشابهی دوباره انجام بشه، انتخاب اول افرادی خواهند بود که خوش قول بودند، به کیفیت اهمیت میدادند و با اعتماد کار میکردند.
خلاصه که اینها اصول مهمی برای موفقیت، ادامه دار بودن و البته رشد یک کسب و کار حتی از نوع کوچکش هستند.