خیلی ساده و بی تعارف بگم که بازدید از الکامپ برای من یک وقت تلف کردن درست و حسابی بود. حتی شما بگو دریغ از یک برداشت مثبت از حضور در این نمایشگاه. تنها اتفاقی که افتاد این بود که با دوستان قدیمی که در نمایشگاه حضور داشتند، دوباره دیداری داشتم.
وارد که شدم دورتر از من شایان شلیله داشت می رفت. البته من هیچ وقت با شایان برخورد نزدیک نداشتم اما این روزها شناخت آدمها از روی تصاویریشان در شبکه های اجتماعی کار ساده ای است. همین اتفاق در مورد خود من افتاد که درباره اش توضیح می دم. بله شایان شلیله را دیدم اما چون مسیر حرکتم متفاوت از او بود فرصت نشد که حال و احوال کنیم.
کمی که گذشت، آقایی جلو اومد و گفت آقای مهرانی؟ گفتم بله؟ گفت من مهرداد نایب هستم. و همین ماجرای آشنایی از روی عکس ها اتفاق افتاد. احتمالا اگر از دنبال کننده های بلاگهای IT باشید با نوشته های مهرداد آشنا هستید.
بعد از کمی چرخیدن در نمایشگاه و دیدن غرفه های مختلف در غرفه مگفا آقای شهاب محوی مدیر بخش کسب و کار هوشمند مگفا را دیدم که به همراه آقای میرخوان (میرخان) عزیز مدیر IT پتروشیمی باختر بودند. بعد از کمی گپ و گفت دوباره راهمان را گرفتیم (می گویم گرفتیم چون همراه دوستان بودیم) و رفتیم برای صرف نهار در شلوغی نمایشگاه.
اتفاق جالبی که افتاد ملاقات با یکی از دوستان قدیمی بود که حدود سال 81 بعنوان کارآموز شبکه وارد شرکت عصر دانش شد و همکاری حدودا یکساله ای با من داشت و در حال حاضر دارنده یکی از شرکت های خوب IT در تبریز هست که دیدن این پیشرفت واقعا خوشحالم کرد.
دوباره حرکت ما شروع شد و بعد از کمی چرخیدن در غرفه ها با آقای مومنی که در حال حاضر مدیر منابع انسانی شرکت مبین نت هستند ملاقاتی داشتم و در نهایت کار ما در الکامپ به پایان رسید.
یادم افتاد که در همین خصوص سال گذشته هم مطلبی نوشته بودم که می توانید اینجا بخوانید.