برای ایجاد آگاهی نسبت به تغییر الگوها در یک جامعه (خانواده / محیط کار / شهر / کشور) میتوان دو رویکرد را در پیش گرفت. رویکرد اول نشان دادن اشکالها و ایرادهاست و رویکرد دوم نشان دادن فرصتها و امکانات.
اگر همواره تمرکز بر رویکرد اول باشد، اعضای آن جامعه بعد از مدتی نسبت به مشکلات خنثی میشوند و هرگز حرکتی نمیکنند چرا که خود را در مقابل کوهی از مشکلات میبینند که هرگز قابل حل نیست.
اگرهم همواره تمرکز بر رویکرد دوم باشد، افراد دچار خوشبینی غیرواقعی میشوند و نمیتوانند واقعیتهای جامعه را ببینند.
برای ایجاد تغییر باید در مقابل شناخت مشکلات، فرصتها و امکانات را نیز شناخت تا انگیزه حرکت شکل بگیرد.
در جامعه ما بهنظر میرسد تمرکز بیشتر به سمت رویکرد اول تمایل دارد. وقتی در صحبت افراد تاثیرگذار و بزرگان دقیق میشوم بیشتر انگار از مشکلات حرف میزنند و مخاطب را میان کوهی از خرابیها رها میکنند و مخاطب هم تنها واکنشش همراهی در بازگو کردن و تایید مشکلات است و بعد از آن حرکتی اتفاق نمیافتد.
——————————————————————————————————————————————————
شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.
برای آگاهی از خدمات من میتوانید از صفحه رشد فردی و رشد سازمانی دیدن کنید و یا برای آگاهی از زمان دورههای آموزشی عمومی در خبرنامه آموزشی عضو شوید.
من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.
و مشکل از همینجا آغاز میشود…
@امید
مشکلات جدید,از قبل مشکلاتی وجود داشته که مطرح شدن…