مهاجرت بخش غیرقابل انکار زندگی است. زمانهایی میرسد که ما مجبور میشویم مهاجرت کنیم و گذشتهای را پشت سر بگذاریم. مهاجرت همواره غمانگیز است و دردناک. حتی اگر مهاجرت موقعیتهای جدیدی را پیشرو بگذارد، بازهم دل کندن از یک گذشته عمیق چندان آسان و خوشایند نیست. گاهی پشت مهاجرتها خستگی و کلافگی نهفته است. ما مهاجرت میکنیم چون احساس میکنیم دیگر موقعیتی برایمان وجود ندارد. چون از تلاش و بهنتیجه نرسیدن خسته میشویم و راه پیشروی جلوی خود نمیبینیم.
ما از رابطهمان مهاجرت میکنیم چون از تلاشهای بیوقفه برای بهبود خسته میشویم و موقعیتی برای بهبود نمیابیم. چون دوست داشتنمان معنا نمیشود یا احساس میکنیم دوست داشته نمیشویم. چون احساس میکنیم زیباییهای اولیه رنگ باختهاند و چیزی نداریم که به رابطه اضافه کنیم.
از محل کارمان مهاجرت میکنیم چون فکر میکنیم دیگر موقعیتی برای پیشرفت نداریم یا ارزش کارمان درک نمیشود. چون احساس میکنیم جایی که برایش زحمت کشیدهایم و ساختهایم دیگر اثرگذاری ما را نمیخواهد.
از کشورمان مهاجرت میکنیم چون احساس میکنیم سقف آرزوهایمان کوتاه میشود و موقعیتی برای نفس راحت کشیدن نداریم. چون احساس میکنیم بهسادگی دیگر دوستش نداریم و درد گذشتن از آنهایی که دوست داریم را میپذیریم و بهامید پیدا کردن سرزمینی جدید مهاجرت میکنیم.
از رفقایمان مهاجرت میکنیم چون فکر میکنیم که دیگر درک نمیشویم و همواره مورد قضاوت قرار میگیریم. چون روزهایی بود که بیقضاوت کنار هم بودهایم اما تجربه چشمهایمان را گاه زیبا نمیکند و نگاهمان را بهجای روشنی تاریک میکند.
ما گاهی به تنها شدن مهاجرت میکنیم چون احساس میکنیم از آدمها زخم میخوریم و حرفهایمان درک نمیشود. مهاجرت میکنیم به تنهایی و میخواهیم با دردهای خودمان زندگی کنیم.
مهاجرت، در هر شرایطی که باشد، دردناک است اما در پساش امید نهفته است. اما همواره هم نمیتوان مهاجرت کرد. مهاجرت گاهی برخلاف ماندن و ساختن است. قبل از مهاجرت باید ایستاد و تلاش کرد تا ساخت. باید از تلاش برای ساختن خسته شد و نتیجه نگرفت تا دلیلی برای مهاجرت داشت.
عالی گفتین … مرسی
مهاجرت، در هر شرایطی که باشد، دردناک است اما در پساش امید نهفته است.
اگر به نا امیدی رسیده باشیم. به مرگ. به بهانه رهایی از این وضعیت مهاجرت میکنیم. اما اگر جایی برای مهاجرت نداشته باشیم، چه کنیم مربی
بارها گفتيد، که دوست داریم چگونه باشد؟ خالق وضعیت های جدید باشیم. مربی اگر شرایط مهاجرت فراهم نباشد، چگونه در خود مهاجرت کنیم و وضعیت جدید خلق کنیم؟ گاهی وقت ها، خود مهاجرت مسأله نیست، به کجا و چگونه مهاجرت کردن، دغدغه ات می شود.
ممنونم به خاطر بودن و ماندنتان.
سپاس
پیام جان،
یکی از قدرتهای قابل توجه ما با برای تغییر شرایط دونستن اینه که تو چه موقعیتی هستیم و وقتی آگاهی داریم میتونیم قدمهای بعدی رو برداریم. اگر میدونی تو موقعیت ناامیدی هستی باید برای تغییرش کاری کنی. اگر کاری نمیکنی انتخاب خودت هست. خروچ از ناامیدی بهنظرم نیاز به جستجو داره و آزمودن راههای مختلف و اینکه به خودت حق بدی اشتباه کنی. نه ناامیدی و نه امیدوار شدن اتفاق یکباره نیست و تدریجی شکل میگیره.
خیلی عالی و زیبا بود. من همواره تو زندگیم به جمله آخرت فکر کردم. واقعا اگر انسانها بخواهند بدون دلیل از یه وضعیت به وضعیت دیگه مهاجرت کنند نمیشه گفت که حتما کار درستی کرده اند. اگر اینطوری بود موفقیتهای بزرگی که انسانها در طول تاریخ بدست آورده اند خلق نمی شد. خیلی از این موفقیتها دنیا رو تغییر داده… خوشحالم که می بینم درست فکر میکردم.
پاینده باشی
سپاس
سلام و عرض ادب
این مطلب رو با صدای خودم می تونید از این جا بشنوید:
http://s5.picofile.com/file/8173840884/15_9_12_PM.mp3.html
نظرتون رو بگید، بسیار خوشحال می شم 🙂
گوش کردم فایل رو ممنون از زحمتی که کشیدی. سر فرصت لینکش رو در مطلب میذارم.
مسیح عزیز، سلام.
یه دور دیگه گوش دادم.
بعنوان یک شنونده باید بگم خیلی خوب بود.
نمیدونم برنامه ات چیه، اما اگر من جای تو بودم یه فکر جدی برای صدای خوب و بیان مستعدم می کردم.
سلام
ممنون از زحماتتون….
به نظرم رسیدن به این نتیجه که آیا مهاجرت تصمیم درستی برای من هست ، نیاز به صرف زمان و انرژی داره.اما گاهی بهترین کار رفتنه.
سلام آقای مهرانی عزیز
دوره رهبری بر خود را تهران برگزار میکنید؟ طیسرچ دیدم که گویا تبریزبرگزار شده
ضمنا در مورد شناخت توانایی ها چگونه میتوان ازشما کمک گرفت؟
مطلب دلچسبی بود.
ممنون از مربی.
ممنون از مسیح عزیز، فایل صوتی رو دوست داشتم.
خیلیییی عالی بود ممنوننننننن
مطلبتون بسیار مفید و ججالب بود.سپاس