این جمله را تکمیل کنید!2012-06-232012-06-23https://thecoach.ir//wp-content/uploads/2014/01/amirmehraniforweb.pngامیر مهرانیhttps://thecoach.ir//wp-content/uploads/2014/01/amirmehraniforweb.png200px200px
وقتی زمان بیهوده از دست نمی رود. وقتی احساس اثر گذار بودن می کنم و نتیجه تلاشهایم بر برآیند کاری محل کارم تاثیر مثبت می گذارد . وقتی این اثر بخشی را مدیران نیز درک می کنند بیان یک خسته نباشید و دیدن حس قدردانی در نگاهشان خیلی دلچسب است.
وقتي استقلال عمل داشته باشم، بتونم خودم كارهام رو تعريف و زمانبندي كنم، زماني رو براي يادگيري در نظر بگيرم و از نتايج چيزايي كه ياد گرفتم براي رفع مشكلات يا بهبود شرايط يا مطرح كردن ايده هاي جديد استفاده كنم. مدير هم اگر قدرداني نكرد حداقل جلوي كارم رو نگيره! 😉
هر روز كاري با ديدن خداحافظي همكاران پايان ساعت كاري را متوجه بشوم.
و هنگام جلسات كاري احساس تاثير گذاري داشته باشم.
احساس نكنم دارم بهترين سال هاي زندگيمو نقد ميكنم
وقتی فرق یک مهندس، یک تحصیل کرده، یک نیروی متخصص رو با یک کارگر ساده و بی سواد رو بدونند و احترام لازم رو بگذارند.
وقتی که من رو با آچار فرانسه اشتباه نگیرند.
وقتی فرق یک مهندس، یک تحصیل کرده، یک نیروی متخصص رو با یک کارگر ساده و بی سواد رو بدونند و احترام لازم رو بگذارند.
وقتی که من رو با آچار فرانسه اشتباه نگیرند.
وقتی شرح وظایف مشخصی داشته باشم. کار فنی انجام دهم و هرروز نیاز به فراگیری را احساس کنم. هر روز نتیجه ی کار دیروزم را ببینم و از اثربخش بودنم لذت ببرم. همکاران همراه و با سوادی داشته باشم که همکاری با آنها بر دانشم بیافزاید.
احتملا اگه احسان بود میگفت اصلا چرا کار کنیم:) راستش از این جهت که همیشه در رابطه برنده-برنده وزن برنده بودن ها فرق داره و سمت کارفرما وزن بیشتری داره، درست میگه
احتملا اگه احسان بود میگفت اصلا چرا کار کنیم:) راستش از این جهت که همیشه در رابطه برنده-برنده وزن برنده بودن ها فرق داره و سمت کارفرما وزن بیشتری داره، درست میگه
محل کارم را دوست دارم وقتی می بینم و کاملاً لمس میکنم که هر چیزی سر جای خودش قرار دارد، تشویق به موقع، تنبیه به جا و ایجاد بستر همکاری و روحیه تیمی، فرصت بروز اشتباه و همپوشانی تجربی را به من می دهد و زمانی که بی تردید و دلهره به اعماق مشکلات و تجربه کردن ها راه میبرم در پی کسب تشویقم، نه بی اراده، از ترس تنبیه و توبیخ و اخراج .
محل کارم را دوست دارم وقتی می بینم و کاملاً لمس میکنم که هر چیزی سر جای خودش قرار دارد، تشویق به موقع، تنبیه به جا و ایجاد بستر همکاری و روحیه تیمی، فرصت بروز اشتباه و همپوشانی تجربی را به من می دهد و زمانی که بی تردید و دلهره به اعماق مشکلات و تجربه کردن ها راه میبرم در پی کسب تشویقم، نه بی اراده، از ترس تنبیه و توبیخ و اخراج .
محل کارم رو دوست دارم وقتی می بینم به شخصیت کاری من احترام گذاشته می شه و برای کارم ارزش قائلند . وقتی به من اجازه خلاقیت در کارم داده میشه و همینطور اشتباهات کاریم مثل پتک تو سرم کوبیده نمیشه .
محل کارم را دوست دارم …وقتی بدانم که میتوانم مشکلات مراجعینم را با روی خوش و صبر حل کنم و در مقابل هم برایم شخصیت قائل می شوند و البته حقوق واقعی را هم برایم در نظر بگیرند…تازه آخر هفته ها هم تعطیل باشم که بتونم انرزی از دست رفته را دوباره احیا کنم…اون وقت چه حالی میده کار کردن…
محل کارم را دوست دارم …وقتی بدانم که میتوانم مشکلات مراجعینم را با روی خوش و صبر حل کنم و در مقابل هم برایم شخصیت قائل می شوند و البته حقوق واقعی را هم برایم در نظر بگیرند…تازه آخر هفته ها هم تعطیل باشم که بتونم انرزی از دست رفته را دوباره احیا کنم…اون وقت چه حالی میده کار کردن…
وقتی برای فشار های بیجا جهت تحویل پروژه بر من تحمیل نشود
وقتی که با پیگیری و گزارش گیری لحظه به لحظه تمرکز من را بهم نزنن
وقتی زمان بیهوده از دست نمی رود. وقتی احساس اثر گذار بودن می کنم و نتیجه تلاشهایم بر برآیند کاری محل کارم تاثیر مثبت می گذارد . وقتی این اثر بخشی را مدیران نیز درک می کنند بیان یک خسته نباشید و دیدن حس قدردانی در نگاهشان خیلی دلچسب است.
صرفاً محلی برای کار مثبت و پرورش اندیشه های والا باشد
وقتی مدیر باسواد باشه، فشکار کاری نرمال باشه و همکارهای خوبی داشته باشم … .
وقتی که احساس رضایت کنم….همین!!
(یعنی بعضی وقتها بخاطر گیر دادن های الکی و اعصاب خورد کن هستن که امان آدم را می برد)
وقتی دستمزد واقعی رو دریافت کنم!
مدیران ارزش کارم رو بفهمند .
وقتی مدیرم با فرهنگ باشد
وقتی همه چیز بر وفق مراد و تحت کنترل من است
کاری که بر عهده ام گذاشته شده در حد توانایی ها و حوزه فنی خودم باشد و فرصت ها برای پیشرفت و بهبود شرایط از من گرفته نشود.
وقتي استقلال عمل داشته باشم، بتونم خودم كارهام رو تعريف و زمانبندي كنم، زماني رو براي يادگيري در نظر بگيرم و از نتايج چيزايي كه ياد گرفتم براي رفع مشكلات يا بهبود شرايط يا مطرح كردن ايده هاي جديد استفاده كنم. مدير هم اگر قدرداني نكرد حداقل جلوي كارم رو نگيره! 😉
وقتی گذر زمان رو احساس نکنم.
به عنوان یه فرد از تیم دیده بشم و احساس تاثیرگذار بودن بکنم
رئیس باشم…!
و یا:
وقتی خدا با ماست.
هر روز كاري با ديدن خداحافظي همكاران پايان ساعت كاري را متوجه بشوم.
و هنگام جلسات كاري احساس تاثير گذاري داشته باشم.
احساس نكنم دارم بهترين سال هاي زندگيمو نقد ميكنم
وقتی فرق یک مهندس، یک تحصیل کرده، یک نیروی متخصص رو با یک کارگر ساده و بی سواد رو بدونند و احترام لازم رو بگذارند.
وقتی که من رو با آچار فرانسه اشتباه نگیرند.
وقتی فرق یک مهندس، یک تحصیل کرده، یک نیروی متخصص رو با یک کارگر ساده و بی سواد رو بدونند و احترام لازم رو بگذارند.
وقتی که من رو با آچار فرانسه اشتباه نگیرند.
وقتی بدانم که از من چه می خواهند و توانایی های من را بشناسند.
وقتی شاد،غمگین،تندرست،بیمار… در هر شرایطی آن را دوست دارم چون عاشق این کارم.اتفاقاً هر وقت حالم خوب نباشه و سر کارم می آیم بهتر می شوم.
وقتی شاد،غمگین،تندرست،بیمار… در هر شرایطی آن را دوست دارم چون عاشق این کارم.اتفاقاً هر وقت حالم خوب نباشه و سر کارم می آیم بهتر می شوم.
وقتی شرح وظایف مشخصی داشته باشم. کار فنی انجام دهم و هرروز نیاز به فراگیری را احساس کنم. هر روز نتیجه ی کار دیروزم را ببینم و از اثربخش بودنم لذت ببرم. همکاران همراه و با سوادی داشته باشم که همکاری با آنها بر دانشم بیافزاید.
پشت سر هم مشتری جدید زنگ بزنه و قرار جلسه بذاره و با دسته چک بیاد شرکت!!!
احتملا اگه احسان بود میگفت اصلا چرا کار کنیم:) راستش از این جهت که همیشه در رابطه برنده-برنده وزن برنده بودن ها فرق داره و سمت کارفرما وزن بیشتری داره، درست میگه
احتملا اگه احسان بود میگفت اصلا چرا کار کنیم:) راستش از این جهت که همیشه در رابطه برنده-برنده وزن برنده بودن ها فرق داره و سمت کارفرما وزن بیشتری داره، درست میگه
محل کارم را دوست دارم وقتی می بینم و کاملاً لمس میکنم که هر چیزی سر جای خودش قرار دارد، تشویق به موقع، تنبیه به جا و ایجاد بستر همکاری و روحیه تیمی، فرصت بروز اشتباه و همپوشانی تجربی را به من می دهد و زمانی که بی تردید و دلهره به اعماق مشکلات و تجربه کردن ها راه میبرم در پی کسب تشویقم، نه بی اراده، از ترس تنبیه و توبیخ و اخراج .
محل کارم را دوست دارم وقتی می بینم و کاملاً لمس میکنم که هر چیزی سر جای خودش قرار دارد، تشویق به موقع، تنبیه به جا و ایجاد بستر همکاری و روحیه تیمی، فرصت بروز اشتباه و همپوشانی تجربی را به من می دهد و زمانی که بی تردید و دلهره به اعماق مشکلات و تجربه کردن ها راه میبرم در پی کسب تشویقم، نه بی اراده، از ترس تنبیه و توبیخ و اخراج .
هرکس در جایگاه واقعی خوش قرار داشته باشد.
وقتی تمرکز داشته باشم و پول که تمرکزم به هم نریزد !
وقتی تمرکز داشته باشم و پول که تمرکزم به هم نریزد !
محل کارم رو دوست دارم وقتی می بینم به شخصیت کاری من احترام گذاشته می شه و برای کارم ارزش قائلند . وقتی به من اجازه خلاقیت در کارم داده میشه و همینطور اشتباهات کاریم مثل پتک تو سرم کوبیده نمیشه .
محل کارم را دوست دارم …وقتی بدانم که میتوانم مشکلات مراجعینم را با روی خوش و صبر حل کنم و در مقابل هم برایم شخصیت قائل می شوند و البته حقوق واقعی را هم برایم در نظر بگیرند…تازه آخر هفته ها هم تعطیل باشم که بتونم انرزی از دست رفته را دوباره احیا کنم…اون وقت چه حالی میده کار کردن…
محل کارم را دوست دارم …وقتی بدانم که میتوانم مشکلات مراجعینم را با روی خوش و صبر حل کنم و در مقابل هم برایم شخصیت قائل می شوند و البته حقوق واقعی را هم برایم در نظر بگیرند…تازه آخر هفته ها هم تعطیل باشم که بتونم انرزی از دست رفته را دوباره احیا کنم…اون وقت چه حالی میده کار کردن…
وقتی که کارمو درست درست انجام میدم و اثربخشم
وقتی که کارمو درست درست انجام میدم و اثربخشم
متوجه بشم که از تخصصم در کارم استفاده کردم
وقتی احساس کنم، وجود من ارزش افزوده ای تولید میکند که به کار می آید
وقتی احساس مفید بودن رو دریافت کنم و بدونم که مفیدم و از تواناییهام به خوبی استفاده میشه.
وقتی احساس مفید بودن رو دریافت کنم و بدونم که مفیدم و از تواناییهام به خوبی استفاده میشه.