فرهنگ، میراث یک مدیر

به‌عنوان مدیر تمام تاثیری که شما می‌گذارید برمبنای دستاوردهای شما نیست. مثلا پروژه‌های موفق، برنامه‌ریزی‌های دقیق، تیم منظم و این موارد بخشی از کاری است که شما انجام می‌دهید. بخشی از چیزی که شما به‌جای می‌گذارید فرهنگی است که در محیط کاری خود می‌سازید. ممکن است در طول مسئولیت خود کارهای موفق و ناموفقی داشته باشید. بسیاری از شکست‌ها را می‌توان دوباره جبران کرد. بسیاری از موفقیت‌ها را می‌توان دوباره تکرار کرد. اما آنچه که می‌ماند فرهنگ بین اعضای تیم است. فرهنگ کاری چیزی است که درناخودآگاه یک مجموعه وارد می‌شود و افراد در رفتار روزانه خود در فضای کار آنها را بروز می‌دهند. افراد جدید وقتی وارد تیم و فضای کاری می‌شوند تحت تاثیر این فرهنگ قرار می‌گیرند و بخشی از هویت کاریشان را براساس همین فرهنگ شکل می‌دهند.

بنابراین در روند کارها بد نیست کمی بیرون از تیم خود بایستید و به رفتار آدم‌‌ها و رویکردهاشون نگاه کنید. آیا شما فضایی را ساخته‌اید که آدم‌ها کنار هم خوشحال هستند و به یکدیگر اعتماد دارند یا فضایی را ساخته‌اید که حس ناامنی می‌دهد؟ آیا تیم شما یک تیم باز و پذیراست یا یک تیم بسته و مغرور؟ دیگران از کار کردن با تیم شما خوشحال هستند یا احساس ناآرامی دارند؟

معمولا در بررسی برای بهبود کار یک تیم سعی می‌کنم تاریخچه تیم را کامل از زبان افراد مختلف بشنوم. از افراد می‌خواهم تا پررنگ‌ترین خاطرات خود را از گذشته کارشان در تیم و همکارانشان تعریف کنند. در این خاطرات اطلاعات بسیار کلیدی به‌دست می‌آید که می‌گوید دلیل رفتارهای امروز چیست.

پی‌نوشت (1): در صفحه فیسبوکم سعی می‌کنم نوع دیگری از محتوا را که وبلاگی نیست به‌اشتراک بگذارم. عکس، جمله، ویدئو و فکرهای لحظه‌ای که دارم را آنجا می‌نویسم.

پی‌نوشت (2): اگر در نظرسنجی شیوه‌های آموزشی تاکنون شرکت نکرده‌اید، لطفا در این زمینه به‌من کمک کنید. کمتر از 5 دقیقه از شما زمان خواهد گرفت.

——————————————————————————————————————————————————

شما می‌توانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید و صفحه‌ی من در فیسبوک را لایک کنید.

برای آگاهی از خدمات من می‌توانید از صفحه رشد فردی و رشد سازمانی دیدن کنید و یا برای آگاهی از زمان دوره‌های آموزشی عمومی در  خبرنامه آموزشی عضو شوید.

من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • محمدرضا حسومیان
    پاسخ

    سلام امیر عزیز
    اول تشکر کنم بابت وبلاگ خوب و مطالب مفیدی که منتشر می کنی. چند سالی هست که وبلاگ تو را می خوانم و مطالب بسیاری آموخته ام.
    دوم در مورد این مطلب مدت ها است که دغدغه من این است. آیا می توان فرهنگ یک تیم را مستقل از فرهنگ سازمانی جاری در کل سازمان تغییر داد؟
    با توجه به این که نمی توان یک تیم را ایزوله کرد و از دیگر بخش های سازمان جدا کرد.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @محمدرضا حسومیان سلام محمدرضا جان از لطفت ممنونم و خوشحالم که خواننده ثابت هستی. در مورد فرهنگ باید بگم که نمی‌شه تیم رو ایزوله کرد اما شما می‌تونی تیم رو برای نوارد مهم تربیت کنی. اگرچه قطعا جایی که ارتباطات تیم شما خارجی می‌شه فرهنگ سازمان قدرت بیشتری پیدا می‌کنه. برآیند صحبتم اینه که چیزی نباید باعث بشه که شما به عنوان مدیر برای ایجاد یک فرهنگ موثر زمان نگذاری و این فرهنگ موثر با منش خود شما در کار شکل می‌گیره.

  • مرتضی
    پاسخ

    سلام؛
    یه نکته ای که به ذهنم میرسه اینه که عموماً افرادی که از نظر فرهنگ اجتماعی یکدست تر هستند، فرهنگ سازمانی اونها ساده تر، قابل پیش بینی تر، و کارا تره. به عبارتی به خودی خود فرهنگ واضح و روشنی جریان داره.
    ولی بر عکس در شهری مثل تهران که از اجتماعات مختلف و به تبع فرهنگ های مختلف افراد وارد سازمانها میشن، فرهنگ سازمانی ثابت و روشنی وجود نداره. اینجاست که به وجود آوردن فرهنگ سازمانی و سیستم ارزشی مشترک هم مهمه و هم پیچیده و سخت.
    بخصوص که این مسئله روی تعاملات بین افراد سازمان و تیم هم تاثیر میگذاره، ممکنه در این صورت حتی اگر باهوش ترین افراد هم در تیم باشند، تیم به خاطر واضح نبودن فرهنگ سازمانی و تعاملات بین افراد دچار «حماقت جمعی» بشه.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @مرتضی به‌‌نکته‌ی بسیار خوبی اشاره کردید.

یک نظر بدهید