قبلترها در وبلاگ بیشتر از روند کارهام اطلاع رسانی میکردم اما مدتی بود که این فرآیند متوقف شده بود و کمتر برایش زمان میگذاشتم. در مجموع فعالیتهای زیادی هست که در طول هفتهها انجام میشود. گاهی هم میشود که موردی را میخواهم اطلاعرسانی کنم که در دستهبندیهای عرف وبلاگ قرار نمیگیرد. شاید دلمشغولی شخصی باشد. خلاصه همه این موارد در مربینامه منتشر خواهد شد و برایش یک دستهبندی جدید در وبلاگ ایجاد شده است. بنابراین اولین مربینامه را برای هفتهای که گذشت شروع میکنم:
جایزه مسئولیتپذیری اجتماعی
این هفته بسیار سنگین و شلوغ بود. غیر از جلسات روتین کاری، شنبه این افتخار رو داشتم که به نمایندگی از همکارانم در چارگون در هفته فناوری اطلاعات پارسیزبانان در مورد مسئولیت اجتماعی شرکتها و فعالیتهایی که چارگون انجام داده صحبت کنم. چارگون در کنار سامسونگ و شرکت پاد آتنا دژ بهعنوان سه شرکت برگزیده در زمینه مسئولیتهای اجتماعی انتخاب شدند و آقای فرزاد رحمانی، مدیرعامل، لوح یادبود مرتبط را از آقای جهانگرد رئیس سازمان فناوری اطلاعات دریافت کردند.
سمینار معنویت در کسب و کار
روز یکشنبه هم سمینار معنویت در کسب و کار بود و با موضوع خودشناسی و خودشکوفایی سخنرانی داشتم. هدف از برگزاری این سمینار ایجاد یک کامیونیتی برای گسترش مفهوم معنویت در کسب و کار بود که این روزها در دنیا هم بسیار زیاد به آن پرداخته میشود (حتما در این مورد بیشتر خواهم نوشت). بعد از سمینار فیدبکهای مختلفی درباره مجموع سمینار داشتم. عدهای گفتند خوب بود و عدهای گفتند خوب نبود (هم درباره محتوا و هم درباره برگزاری). در کل این نکته که سمینارها دیگر تاثیرگذار نیستند و راهکاری باید برای این موضوع داشت بسیار زیاد ذهنم را مشغول کرده. (تصاویر مربوط به رویدادها و سمینارها و موارد دیگر را از طریق اکانت اینستاگرامم به اشتراک میگذارم که میتوانید آن را دنبال کنید.)
کوچینگ و منتورینگ
روز دوشنبه به دعوت دوستان در سازمان فناوری اطلاعات درباره تعریف منتورینگ، کوچینگ و اهمیت آن برای کارآفرینان صحبت کردم. همچنین موضوع صحبت این هفتهام با رادیو اقتصاد مرتبط با همین موضوع بود. اگر مطلع نبودید من هر سهشنبه صبح در برنامه باشگاه مشاوران اقتصادی رادیو اقتصاد درباره موضوعهای مختلف در زمینه رشد فردی و کارآفرینی صحبت میکنم. سعی میکنم این صحبتها را بهصورت زنده از طریق اینستارادیو هم منتشر کنم. اکانت من را اینجا میتوانید دنبال کنید و دو برنامه قبلی را بشنوید.
برنامه یک کار خوب
رویداد مهم دیگر این هفته هم حضور عوامل اجرایی برنامه یک کار خوب و ضبط یک قسمت دیگر از برنامه بود. مخاطب برنامه اینبار یک پسر 16 ساله بود که خیلی به موضوع کارآفرینی علاقهمند بود و شخصیت جالبی داشت. اگر درباره برنامه مطلع نشدهاید این مطلب را بخوانید.
کوچینگ
با شش نفر از شاگردانم از دوره شناخت تواناییها برنامه کوچینگ سه ماهه و هفتگی را شروع کردهام که دو هفتهاش گذشته. از هفته آینده گزارش این برنامه و پیشرفت شرکتکنندگان را در وبلاگ منتشر خواهم کرد.
کامیونیتی شناخت تواناییها
مدتها قرار بود که با شرکتکنندگان دوره شناخت تواناییها جلسات دورهای برگزار شود و یک انجمن از شرکتکنندگان شکل دهیم که بالاخره استارت این موضوع هم خورد. دو جلسه با تعدادی از بچهها داشتیم و پیشنهادها را و جمع کردیم. در حال حاضر احسان علوی مسئولیت هماهنگیهای این انجمن را برعهده گرفته و شهاب فرمانینژاد، سپهر پورمرعشی و مسعود برزگر همراهش خواهند بود که تا پایان شهریور یک برنامه ویژه داشته باشیم.
تئاتر
و در نهایت تئاتر دور همی زنان شکسپیر را دیدم و تنها یک چیز میتوانم بگویم. دلم برای تئاترهای قدرتمندی که دیالوگهایشان و حس و حال شخصیتهایش مدتها بعد از خروج از سالن تئاتر یقهات را ول نمیکرد، تنگ شده. مدتهاست که نتونستم با تئاتر زندگی کنم. جایی که برایم همواره منبع آرامش بوده.
هفته ی خیلی خوب و پرباری داشتید، من خیلی دوست دارم یک بار برم تالار وحدت و تئاتر ببینم ولی هیچ وقت جور نمیشه.
تئاتر خوب باشه قسمت بشه باهم بریم 🙂
واقعا کارتون درسته. همیشه آرزو می کنم خداوند به شما و زندگیتان از هر نظر برکت بیشتری بدهد.
1)همیشه برایم سوال بزرگی مطرح می شود: واقعا چه چیزی، چه انگیزهای غیر از پدر و مادر و مسائل مالی، باعث می شود افراد کاردرست و موفق، تو هر رشته ای و به این درجه از اعتماد به نفس و مفید برای اجتماع، هنوز در این کشور بحران زده می مانند و به کشورهای تاپ اروپایی و قاره آمریکا مهاجرت نمی کنند؟ خداوند به شما صبر و طاقت بیشتری بدهد برای ماندن و دردی از انسانها دوا کردن.
2) حتما باید دوره شناخت توانایی ها را بگذرانیم تا بتوانیم، نه به عنوان دستیار، بلکه به عنوان یک کمک ناچیز در برنامههای کوچینگ سه ماهه و هفتگی شما، یک همراه کمکی باشیم؟
3) چگونه میتوانم عضو کامیونیتی شناخت تواناییها بشوم، اگرچه هنوز دوره مقدماتی آن را نگذرانده ام؟
مثل همیشه از مسولبت پذیری و نگرانی شما نسبت به مسائل پیرامونی شما، واقعا سپاسگزارم.
پیام جان برنامه کوچینگ یک برنامه آموزشی حمایتی هست که شرکتکنندگان برای رسیدن به هدف اونجا حضور دارند. کسانی که در شناخت تواناییها شرکتکردهاند بهخاطر یادگیری مفاهیم پایه میتونن اینجا سریعتر حرکت کنند.
کامیونیتی شناخت تواناییها هم برای شرکتکنندگان دوره است اما به زودی در برنامههایی که اعلام میکنیم مهمان هم خواهیم داشت و میتونیم خدمت شما باشیم.
چقدر عالیه که ادم تو زندگیش برنامه ریزی داشته باشه تا همه چی مطابق با یه روال تعریف شده پیش بره. خیلی خوشحال میشم زندگی ادمایی رو میبینم که همه چیز توش برنامه ریزی شده هست و منتظر نیستن که هر کاری خود بخود اتفاق بیفته. من یکی واقعا از زندگیم خسته شدم با این که خیلی تلاش میکنم آخرش به نتیجه ای نمیرسم، نمیدونم ایراد کارم چیه. یه چند هفته ای هست که دفترتون تماس گرفتم و درخواست مشاوره شغلی کردم گفتن فعلا مشاوره نمیدید اما شمارم و گرفتن تا خبرم کنند.
موفق و پیروز باشید
سلام معذرت میخوام بهخاطر ناهماهنگیها. همونطور که تو این مطلب هم نوشتم مدیریت کردن زمانها برام سخت شده بود و شاید مدتی مجبور باشم مشاورههای فردی رو متوقف کنم. اما حتما در لیست تماس هستید.
گزارش هفتگی خوبی بود و فکر میکنم همه باید یک گزارش هفتگی از کارهایمان داشته باشیم.
امیدوارم هر هفته چنین گزارشی در بلاگتان منتشر کنید.
سپاس محسن جان. تمام تلاشم این هست که هر هفته این کار را انجام بدهم.
یه سوال یعنی همیشه طبق برنامه کاراتون پیش میره؟
من که هر کاری می کنم یه جاش میلنگه ;-/
نه همیشه کارها طبق برنامه پیش نمیره. اما سعی میکنم بیشتر مقید به زمانبندی باشم.
یه سوال داشتم خواهشن بهش جواب بده
من اول سال یه هدف انتخاب کردم یه شور و شوقی داشتم مثلا صبح من از ساعت 4 بیدار میشدم و دنبال کارم بودم این روند تا 3 الی 4 ماه ادامه داشت ولی الان ساعت 8 صبح بیدار میشم واصلا هیچ شوروشوقی ندارم
این دلیلش چیه آخه چه اتفاقی افتاد من که همون ادمم چی شد آخه!!!!
دلایلش متفاوت هستند. شاید کار رو درست و شفاف برای خودت تعریف نکردی. شاید واقعبینانه بهش نگاه نکردی. شاید کار در حوزه تواناییهات نیست. البته وقتی میگی 4 صبح بیدار میشدی خیلی طبیعیه که بعد از یک مدت دیگه نتونی با انرژی روزای اول کار کنی. این موضوع مثل داستان خرگوش و لاک پشت میمونه. نمیشه همیشه تند دوید.