برج‌های بابلی که می‌سازیم

برج بابل

برج بابل

در ابتدا مردم جهان همه به یک زبان سخن می‌گفتند. مردم بابل تصمیم گرفتند تا با ساخت برجی که ارتفاعش به ابرها می‌رسید پا بر بهشت (جهان خدایان اساطیری) بگذارند. اما دچار خشم خدایان شدند. صاعقه‌ای زده شد و مردم به خواب رفتند. بعد از بیداری انسان‌ها متوجه شدند که دیگر نمی‌توانند باهم صحبت کنند و دچار عذابی بزرگ شده‌اند. هرکدام از انسان‌ها به گوشه‌ای از دنیا رفتند و ملل مختلف را شکل دادند. اکنون می‌بینیم که عدم توانایی در برقراری ارتباط حتی برای جوامع همزمان هم تبدیل شده به مشکلی بزرگ. این جدا افتادگی انسانی و عدم توان برقراری ارتباط در فیلم بابل آلخاندرو ایناریتو به زیبایی به تصویر کشیده شده بود. اگر این فیلم را ندیده‌اید به شدت آن را توصیه می‌کنم.

اما مسئله اینجاست که ما با یک زبان مشترک، در یک جامعه زندگی می‌کنیم اما باز هم از درک یکدیگر عاجزیم. بازهم به‌سختی متوجه منظور هم می‌شویم. در شرایط بدتر حتی قبل از صحبت کردن، براساس یک شنیده برداشت‌های ذهنی پیدا می‌کنیم و برهمان مبنا قضاوت می‌کنیم. مسئله مهم این است که در روابط شخصی و خانوادگی، در روابط کاری و شرکتی، در مذاکرات بین شرکتی کمتر با یکدیگر تعامل می‌کنیم و بیشتر مبنی فکری خود را بر اساس برداشت‌های ذهنی که داشته‌ایم قرار می‌دهیم. موضوع اصلی اینست که وقتی به نقطه توافق نمی‌رسیم، وقتی احساس می‌کنیم کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم، پیش نمی‌رود، شاید معنی‌اش این است که ما منظور خود را درست نرسانده‌ایم. شاید معنی‌اش این است که ما نتوانستیم ارتباط خوبی برقرار کنیم. شاید کلمات و لحن صحبت ما صورت مسئله اصلی را مشخص نکرده است. شاید در شرایط عدم توافق دوباره باید به‌خودمان فرصت بدهیم و زمانی را برای تعامل و گفتگوی دوباره صرف کنیم.

آنچه که از دنیای امروز می‌توان فهمید اینست که دیگر همزبان بودن معیار برقراری ارتباط موثر نیست. انگار هر یک کلمه هزاران معنا پیدا کرده و هر فردی از هر کلمه‌ای می‌تواند برداشتی متفاوت داشته باشد. اکنون دنیایی است که ما غیر از زبان مشترک نیاز داریم تا با ابزار مناسب (نه الزاما تکنولوژی) با دیگران تعامل کنیم. شاید ما در دنیای امروز داریم برج‌های بابل زیادی می‌سازیم، مورد غضب قرار می‌گیریم و بیشتر جدا می‌افتیم.

——————————————————————————————————————————————————

این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما می‌توانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.

شما توانایی‌های ویژه‌ای دارید که استفاده از آنها می‌تواند به موفقیت شما در کار و زندگی کمک کند.

 کارگاه شناخت توانایی‌‌ها ۲۲ دی ۱۳۹۰٫

من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • Gz
    پاسخ

    ببخشید این قضیه چه ربطی به دنیای امروز دارد؟

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @Gz اگر منظورتون از قضیه داستان برج بابل هستش، این داستان همیشه دستمایه خوبی برای یادآوری ریشه عدم توان برقراری ارتباط بین آدم‌هاست و من هم به‌عنوان یک دستمایه ازش استفاده کردم. اگر شما ارتباطش رو متوجه نشدید احتمالا من خوب ننوشتم. موضوع مطلب دقیقا همین همزبان بودن ولی متوجه نشدن هست.

  • parham
    پاسخ

    درک کردن و درک شدن
    وقتی کسی حرف ادم نفهمه سخته
    سختر اونه که نزدیک ترین فامیل های ادم زبان دیگه داشته باشن و ……..
    نهفمیدن هم از تفاوت دیدها و زمینه های فکری ولی یک چیز در دورن همه ادما هست که الارغم تفاوت ها اون هارو به هم پیوند میده

    البته شاید من بتونم کمک کنم :دی ولی فکر کنم با این توانایی بیشتر می تونم منظور کسی رو به دیگری بگم تا منظور خودم رو به دیگری

    در ضمن کتاب چهار کهکشان ارتباطی :نوشته دکتر محسنیان راد رو پیشنهاد می کنم

    الحجرات آیه : 13
    اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (واينها ملاك امتياز نيست‏]،) قطعا ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى‏ترديد خداوند داناى آگاه است

  • مجتبی مجرد
    پاسخ

    مشکل اساسی در برقراری ارتباط با دیگران پیش داوری هست. یعنی در همان ارتباط اولیه و فقط با دیدن سریع درباره شخص تصمیم می گیرید.
    مشکل دوم فکر می کنیم همیشه حق با ماست و ما درست فکر می کنیم و با تعصب با موضوعات برخورد می کنیم.

  • parnag
    پاسخ

    عالی بود

یک نظر بدهید