کشف استعدادهای نهفته امری بسیار دشوار است و بعضی اوقات، تا دهها سال نیز به طول میانجامد. ما اکثر مواقع از وجود چنین استعدادهایی کاملا بیخبر هستیم. خوشبختانه امروزه افراد زیادی به طور تخصصی در زمینه کشف این توانایی و شکوفایی آنها در راه درست مشاوره میدهند؛ یکی از این افراد Doug Wilks موسس StrengthsLauncher است. در ادامه به بررسی سه نکته مختلف از دید او میپردازیم به شناسایی تواناییهایتان کمک بسیار خواهند کرد.
۱. در زمان کودکی، چه چیزی هیجان زدهتان میکرد؟
به کودکی خود فکر کنید و سعی کنید لحظات شادتان را به یاد بیاورید. چه موضوعی باعث لذتبخش بودن این لحظات بوده است؟ احتمالا شما هم از روحیات خاصی میان هم سن و سالانتان برخوردار بودهاید. شاید عاشق فوتبال بوده و برای تمرین هر روزتان ثانیه شماری میکردید. در این صورت، لحظه وارد شدن به زمین مسابقه و شروع رقابت با دیگران، برایتان طعم شیرینی داشته است.
و شاید هم به کار روی پروژههای خلاقانه و تیمی علاقهمند بودید و دیگران هم از کار کردن با شما لذت میبردند. احتمالا همواره به دنبال به ارتقای سطح کیفی گروه و استفاده از موقعیتها و چشیدن حس ناب پیروزی بودید. در حالیکه این خاطرات کودکی را مرور میکنید، آنها را با علایق فعلی خود مقایسه کنید.
حتما هنوز هم به رقابت علاقه شدیدی دارید، با این متفاوت که حال به دنبال ارتقای کسب و کار شخصی و پیشی گرفتن از رقبا هستید. قطعا هنوز هم به دنبال پروژههای پیچیده و استراتژیک هستید، اما هم اکنون این علاقه را در یک شرکت بینالمللی دنبال میکنید.
به راستی چرا مواردی خاص را انتخاب میکنیم و انجام کارهای به خصوصی لذت میبریم؟ چرا بعضی موارد را بهتر از کارهای دیگر انجام میدهیم؟ بگذارید با یک تعریف اساسی آشنا شویم. «تم استعداد» یک الگوی طبیعی رفتاری، احساسی و ذهنی است که به طور مرتب تکرار شده و امکان استفاده مفید از آن وجود دارد.
درک استعدادهای خاص، مشکلات بسیاری را برایتان حل کرده و درهای زیادی را به رویتان خواهد گشود. این تواناییها دلیل انتخابهای شما، لذت بردنتان از فعالیتهای خاص و عملکرد بهترتان در موارد مختلف است. در واقع، احتمال مشترک بودن ۵ تم اصلی استعداد در دو نفر، یک در ۳۳ میلیون است.
پس تا این جای کار متوجه شدیم علایق و چیزهایی که شما را به هیجان میآورند، در کودکی و بزرگسالی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. در بزرگسالی، استفاده از همان تواناییها را تنها در محیطی جدید تجربه میکنید.
کدام تسک کاری امروز، شما را به اندازه گذشتهها هیجان زده میکند؟ راههایی برای ارتباط کار امروزی خود، با آن لحظات شیرین گذشته پیدا کنید. این خاطرات قدیمی، استعدادها و نحوه استفاده از آنها را به طور کامل مشخص خواهند کرد.
۲. از دست دادن حساب زمان
۹ صبح جمعه را در نظر بگیرید. تمام روز در اختیار خودتان است، نه پروژهای برای انجام دادن دارید، نه جلسهای و قصد دارید چند ساعت به فعالیتی مشغول شوید. شاید برای کسی گیتار زدن یا رسیدگی به باغچه باشد، و برای دیگری نوشتن یک رمان کوتاه. شاید هم بخواهید کار روی یک پروژه شخصی را که ماهها پیش آغاز کردهاید ادامه دهید.
این فعالیت، شما را به طور کامل درگیر خود میکند. ذهن، بدن و به طور خلاصه تمام وجودتان، برای رسیدن به بهترین نتیجه به طور هماهنگ کار میکنند. بدون اینکه متوجه شوید، ظهر شده و هنوز فکری به حال ناهار نیز نکردهاید. چه میشد اگر شغلتان نیز به اندازه همین لحظات صبح جمعه لذتبخش بود؟ آیا واقعا چنین چیزی ممکن است؟
بله؛ به این لحظات شیرین بسیار دقت کنید. اگر به قدری درگیر فعالیتی میشوید که حساب زمان از دستتان در میرود، قطعا به آن علاقه بسیاری دارید و در این صورت، حتما در حال استفاده از یکی از استعدادهای طبیعی و نهفته خود هستید.
۳. عشق نفهته در وجودتان را پیدا کنید
همین الان، آتش چه موضوعی در درونتان در حال زبانه کشیدن است؟ هیچ زمانی به اندازه زمان حال برای شروع یک فعالیت جدید مناسب نیست. به نوشتن علاقه دارید؟ عالیست، یک وبلاگ شخصی راه اندازی کرده و هر روز بنویسید. همه اطرافیان از آثار هنری دستیتان تعریف میکنند؟ میتوانید فروش آنها را در یک فروشگاه آنلاین آغاز کنید. ملاقات و ایجاد ارتباط با افراد جدید هیجان زدهتان میکند؟ برای برگزاری چند جلسه تخصصی برنامه ریزی کنید.
در یک دنیای ایده آل، همه میتوانند از نقاط قوت از در کار هر روزهشان استفاده کنند. متاسفانه، دنیای ما بدون نقص نیست. ۶۳ درصد افراد به خوبی با کار خود ارتباط برقرار نمیکنند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، اما یکی از مشکلات اصلی این است که اکثر افراد نمیتوانند از تواناییهای طبیعی خود در شغلشان بهره ببرند.
بگذارید با یک مثال موضوع را بهتر درک کنیم. در طبیعت، عقابها میتوانند حداقل ۱۲۰ کیلومتر در روز پرواز کنند و فیلهای وحشی، ۸۰ کیلومتر راه بروند. اگر این موجودات را در قفس حیس کنیم، آنها را کاملا محدود کردهایم. در این صورت، چنین موجوداتی نمیتوانند آن طور که باید، زندگی کنند.
به طور مشابه، بسیاری از افراد هم کاری را که باید، انجام نمیدهند و این دلیل اصلی ناراحتی آنها است. علاقه اصلی شما چیست؟
مشغول بودن به کاری که کوچکترین علاقهای به آن ندارید واقعا دردناک است. خوشبختانه، زندگی یک مسیر طولانی است، نه سفری یک روزه. حداقل یک راه برای تجربه روزهای شیرین کوکی پیدا کنید. خودتان را وقف فعالیت مورد علاقهتان کنید، به طوریکه گذر زمان کاملا از دست بدهید. علاقه اصلی خود را پیدا کرده و بلافاصله به آن بپردازید.
شما چه راهی برای پیدا کردن استعدادها و استفاده روزانه از آنها پیشنهاد میکنید؟ آن را با ما و دیگر خوانندگان وبلاگ مربی در میان بگذارید.
خیلی خوب بود.ممنون. شاید باورش یکم سخت باشه اما من واقعا چیز زیادی از کودکیم یادم نمیاد که به چه چیزی علاقه داشتم!!! مشکل از کجاست؟!
درحالیکه از نوجوانی تقریبا میدونم چ چیزهایی رو دوسدارم اما شاید نشه واقعا بعنوان یه شغل بهشون نگاه کرد!
این سوال منم هست 🙂
فقط یادمه کودکی دوچرخه سواری دوست داشتم و پارسال بعد از ۲۰ سال رفتم دوچرخه خریدم و واقعن باهاش خوشحالم ولی خوب دوچرخه سواری کاری نیست که ازش پول در بیارم …. اینکه چه چیزی رو از نظر شغلی دوست دارم هنوز کشف نکردم وبخاطر همین از کارم ۱ماهه استعفا دادم و دارم به خودم و اینکه چی میخوام فکر میکنم و مطالعه میکنم وکشف میکنم …