تکنولوژی و گره خوردنش با زندگی روزمره، همیشه موضوع جذابیه برام. وقتی به افراد مسن تر نگاه می کنم که در جوانی و در سالهای شروع کارشون دستی حقوق می گرفتند و بعد با حساب بانکی و حالا با دستگاه ATM هیجان زده میشم. اینکه مثلا هنوز در خونه های پدر بزرگها و مادربزرگها ممکنه تلویزیون بلر یا وستینگ هاوس کمدی که تکنولوژی لامپ داشتند، (قبل از اختراع ترانزیستورها) هنوز وجود داشته باشه که برای تنظیمشون مجبور بودی کلی پیچ بچرخونی و حتی روشن شدنشون و گرم شدنشون کلی طول می کشید. در کنار همین تلویزیون، یک تلویزیون LCD هم وجود داره که حالا حتی همون افراد مسن با فاصله دور ازش می نشینند و به راحتی کانالها رو عوض می کنند. فکر می کنم این جمله از انیشتین باشه که گفته بود زمانی می تونی ادعا کنی که موضوعی رو فهمیدی که بتونی به مادربزرگت هم اونو بفهمونی. حالا حکایت همین تکنولوژی است. زمانی می تونی بگی یک تکنولوژی کارکردی عمومی داشته که همه جا اونو ببینی.
این همه مقدمه چینی بخاطر این بود که بخاطر انجام کاری اداری، بعد از مدتها از خیابان ولیعصر و حدفاصل بازار رضا و پاساژ ایران رد می شدم که دیدم دستفروش های زیادی کنار خبایان بساط پهن کردند. بعد تعدادی از آنها نام گوگل را بزرگ و رنگی (با همان رنگهای خود گوگل) چاپ کرده بودند و بزرگ نوشته بودند Google Earth بدون نیاز به دسترسی به اینترنت Offline.
بعد فهمیدم که گوگل نه تنها روی مانیتور همه ما ظاهر میشه، بلکه ممکنه در خیابان ولیعصر و درکنار پیاده رو هم مشاهده کنی اش. بعد دوباره یادم اومد که این دوره ایه که ما در آن زندگی می کنیم. دوره ای که اتفاقات و تکنولوژی از روی مانیتورها به زندگی واقعی ما وارد میشه و ما همه این موضوع را پذیرفته ایم. بعد به ذهنم رسید که یک مادربزرگ یا پدربزرگ در برخورد با این دستفروشها چه احساسی پیدا می کنند؟ چه سوالی براشون پیش میاد؟ شاید بسادگی از کنارش بگذرند اما …
و واقعا زمان پیری ما چگونه خواهد بود؟ ما بلاگرها، توییتر بازها، گودر بازها یا کلا اینترنت بازهایی Old Fashion خواهیم بود؟
پی نوشت: با نوشتن این مطلب تعداد مطالب بلاگم به عدد 200 رسید.
——————————————————————————————————————————————
در صفحه بپرسید؟ می توانید سوالات خود را در زمینه مطالبی که در بلاگ می نویسم مطرح کنید تا درباره آنها مطلب بنویسم.
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.
بلاگ سازمانی خود را ثبت کنید تا در Thecoach.ir به خوانندگان جدید معرفی شود.
خدماتی را که می توانم ارائه بدهم مطالعه کنید و در صورت نیاز با من تماس بگیرید.
امير سرعت تغيير اين روزها خيلي زياده و من فکر ميکنم هنر ماها اينه که هميشه سعي کنيم از تغيير عقب نيفتيم. به نظرم ميرسه که ما چون به تغيير سريع عادت کرديم در آينده هم بهروز خواهيم ماند. البته ممکنه با افزايش سن و دور شدن از جواني، سرعت واکنشمون به تغيير کم بشه ولي کلا خيلي هم اولدفشن نميشيم! راستي 200 مين نوشتهات هم مبارک! 🙂
اگر روند سرعت گرفتن تکنولوژی رو در نظر بگیریم فکر می کنم زمانی که ما به سن کهولت برسیم(اگر برسیم!) تغییرات و تنوع در جنبه های کاربردی تکنولوژی به قدری سریع بشه که هر صبح وقتی از خواب بیدار میشیم مقدار زیادی از دنیا عقب افتاده باشیم… البته فکر می کنم درک تکنولوژی های جدید آینده برای ما راحت تر از درک تکنولوژی های امروز برای پدرانمون باشه…
خوب قطعا هیچ کس نمی دونست که دنیا با این ضرب اهنگ قراره پیش بره همون طور که ما نمیتونیم تصوری از اینده داشته باشیم.ولی جدا از پدیده اینترنت که یه تکنولوژی کامل محسوب میشه خیلی از چیزا فقط پوست اندازی کردن و قیافه امروزی تر گرفتند به نظر من تکنولوژی های زمان پدر بزرگامون اصالت خاصی داشتند که کمتر تو این دوره زمونه دیده میشن.
همه پيشرفت ميکنند، همه چيز …
قرار نيست هميشه سردم دار باشيم ولي اينکه بتونيم به چيزهاي جديد نگاه خوبي داشته باشيم خيلي خوبه …
سلام
از نظر من كمي خارج از واقعيت نوشتيد، دوري ما از مراكز و شركتهاي پيشرو در زمينه هاي مختلف باعث ميشه نسبت به اندك بازتابي كه از اين شركت ها و تكنولوژي ها در زندگيمان وارد ميشود بيهوده زوق زده بشيم(كلي عرض ميكنم). پست شما تداعي گر واقعيتي مينماياند كه قديمي به نظر ميرسه. برداشت من بود، شايد خيلي متوجه پستتون نشده باشم.
ممنون از نوشته هاي زيباتون.
@p3dram راستش منم خیلی متوجه منظور شما نشدم: “تداعی گر واقعیت قدیمی” !!!
به اين ميگن نا متوجگي منظور در نا متوجگي منظور!
زمان پیری ما حتما سرعت اینترنت خونگیمون شده 10 ترابایت بر ثانیه
وایییی چه شگفت انگیز!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!