چیزی به اسم نقد سازنده وجود ندارد

در روزهای گذشته به شکل عجیبی درگیر ماجرای نقد بوده‌ام و به شکلی عجیب‌تر در بسیاری از سایت‌ها همزمان در مورد نقد مطالبی منتشر شد. جمعه شبی بود که  داشتم برنامه هفت رو نگاه می‌کردم. سیروس الوند به آقای فراستی (منتقد برنامه) خرده گرفت که انتقادهایی که می‌کنی مهر و محبتی درش نداره و این باعث می‌شه شخصی که اثرش رو آورده ارائه کرده انگیزه ادامه کار رو از دست بده.

بحث نقد سازنده و مخرب سال‌های ساله که مطرح هست و دست آخر هم معلوم نشده چه نقدی سازنده‌‌ است و چه نقدی مخرب و انگار این موضوع ادامه هم خواهد داشت. نقد جدای از اصول کلی‌اش بحث برداشت شخصی رو هم به‌همراه داره و نمی‌شه برداشت‌های شخصی رو از اون جدا کرد. به همین دلیل هست که افراد مختلف نسبت به یک اثر، یک فیلم مثلا، واکنش‌های مختلفی را نشان می‌دهند.

اما یکی از جالب‌ترین مطالبی که در مورد نقد دیدم این مطلب بود که خلاصه‌ای از آن را اینجا می‌آورم.

مشکل نقد این است که ارزش‌های ما را زیر سوال می‌برد. نقد با قضاوت همراه است و ما از این‌که مورد قضاوت قرار بگیریم احساس خوبی نداریم. بخصوص این‌که این نقد در جمع دیگران شکل بگیرد. اما دریافت بازخور یکی از عوامل یادگیری و رشد ماست. اما چطور می‌شه که یک بازخور را طوری ارائه کرد که سازنده باشه؟

یک

ما زمانی شروع می‌کنیم به اظهار نظر که فکر می‌کنیم ارزش‌های خود ما زیر سوال رفته. یعنی انتظاری که از موضوعی داریم برآورده نشده. در این شرایط اظهار نظر می‌کنیم و آن را نقد سازنده می‌نامیم، اما در واقع این نقد نیست بلکه ما می‌خواهیم ارزش‌های از دست رفته خود را بازیابیم و می‌خواهیم از دیگران که بیشتر در جهت خواسته‌های ما حرکت کنند.

دو

مشکل دوم از اینجا شروع می‌شود که وقتی در شرایط انتقاد قرار می‌گیریم ارزش‌های طرف مقابل رو نادیده می‌گیریم و شروع می‌کنیم از ارزش‌های خود دفاع کردن. این شرایط تداعی کننده یک تهاجم برای شنونده است و باعث می‌شود که او هم بیشتر به ارزش‌های خود توجه کند تا آنچه که شما به‌عنوان نقد به او می‌گویید. به همین دلیل وقتی می‌خواهید به کسی چیزی بگویید ابتدا صبر کنید و از خود بپرسید که اگر این حرف را به شما بزنند چه حالی می‌شوید؟

سه

مسئله آخر اینه که ما نتیجه می‌گیریم که در هر زمینه‌ای که صحبت می‌کنیم حق با ماست. مثل وکلا مجموعه‌ای از شواهد و مدارک را کنار هم می‌گذاریم و بعد بر درستی فرضیه‌مان تاکید می‌کنیم. مشکل اینجاست که داستان ما می‌تواند درست نباشد. ما می‌توانیم یک روی سکه را ببینیم اما به احتمال زیاد این سکه روی دیگری هم دارد. به همین دلیل بهتر است بجای نظر قطعی دادن، گفتگو کرد و سوال پرسید تا جنبه‌های مختلف موضوع نمایان شود.

در نهایت بهتر است که کلماتی مثل نقد سازنده را از دایره لغات خود حذف کنیم. این نوع برخورد بیشتر مخرب است تا سازنده. شاید بد نباشد به‌جای رک و راست بودن، کمی به اثر صحبت‌های خود هم فکر کنیم.

در همین رابطه توصیه می‌کنم مطلب نقد درد دارد از آقای شهرام کریمی رو هم مطالعه کنید.

——————————————————————————————————————————————————

این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما می‌توانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.

کارگاه پرسنال برندینگ به شما کمک می‌کند تا جایگاه کاری ویژه‌ای در کسب و کار خود به‌دست آورید. ثبت‌نام کنید!

من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • حق پرست
    پاسخ

    با سلام
    جائي مي خواندم كه همه انسانها تنها در يك مورد باور دارند كه سهم عادلانه اي به آنها رسيده است و آنهم در مورد عقل است ولي واقعيت اين است كه بقول دكتر اسلامي ندوشن همه چيز را همگان دانند و همگان هنوز زاده نشده اند. بنابراين همواره امكان خطا و اشتباه در اطلاعات ما و تحليلهاو خروجيهايي كه بر اساس آن اطلاعات ارائه مي دهيم وجود دارد. اگر از اين زاويه به خروجيهاي فكري خود بنگريم متوجه مي شويم كه هر نقدي بشرط آنكه با دروغ آلوده نشده باشد گرچه غرض ورزانه هم باشد مي تواند به اصلاح انديشه ما كمك كند و هديه اي باشد . شايد فراخوان حامد قدوسي در وبلاگش كه از خوانندگان قول گرفته است كه با وي موافق نباشند را ديده باشيد از اين منظر تمامي نقدها سازنده است.

  • پورمعصوم
    پاسخ

    نقد = انگیزه نقاد ( احساس + افکار قالبی + پیش فرض ها ) ضربدر نوع انتقاد ( بیان نقطه قوت ها ، بیان نقطه ضعف ها )
    آیا این فرمول یک نقد سازنده هست؟

  • محمد
    پاسخ

    اتفاقاً به نظر من نقد سازنده وجود داره، و کاملاً هم شدنیه: نقدی که طرف مقابل رو به بهبود تشویق کنه، نه به جواب دادن به نقد ما یا از دست دادن انگیزه. نقد مخرب نقدیه که انگیزه‌ی طرف رو بگیره یا حس لجبازی رو درش تقویت کنه.

    به نظر من مطلب اصلی که بهش لینک دادید و سه تا نکته‌ای که اشاره کرده (و کردید) هم داره در واقع همین رو می‌گه. این که می‌گه کلمات نقد سازنده و بازخورد رو از دایره‌ی لغات حذف کنیم ظاهراً به خاطر بار منفی‌ایه که توی زبان انگلیسی پیدا کرده‌ند و باعث جبهه‌گیری طرف نقدشونده می‌شوند. به نظرم توی فارسی این کلمات این بار منفی رو ندارند و بنابراین به نظرم عنوان و لحنی که برای پستتون انتخاب کردید یه مقدار غلط‌انداز شده! (این هم از نقد سازنده‌ی من! :دی)

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @محمد این نقد شما اتفاقا دقیقا برمی‌گرده به اون نکته که ما فکر می‌کنیم به موضوع مسلط هستیم و دیگران ممکنه اشتباه کرده باشند. من این عنوان رو کاملا با آگاهی کامل انتخاب کردم که تا انتهای مطلب خونده بشه و وقتی تا انتهای مطلب رو می‌خونید متوجه می‌شید که اتفاقا روش‌هایی موثرتری نسبت به اونچه که ما فکر می‌کنیم برای بیان دیدگاه وجود داره. همه حرف این مطلب و مطلب اصلی اینه که این احتمال رو بدیم که ممکنه خود ما هم اشتباه کنیم و ممکنه قضاوت‌های ما براساس عدم در اختیار داشتن اطلاعات کافی باشه. حالا نقد شما الان سازنده هست یا نه؟‌:دی

  • ابراهیم
    پاسخ

    روانشناسها می گن ما وقتی انتقاد میکنیم به طور ناخوداگاه رفتاری رو نشون می دیم که از پدر و مادرمون تو بچگی دیدیم . وقتی هم انتقاد می شنویم ناخودآگاه احساسات بچگی برامون تداعی می شن وقتی که ازمون انتقاد می شد که عمدتاً احساسات منفی هست چون برای یک بچه ناراحتی پدر و مادر بسیار ترسناک و ناراحت کننده است. به نظر من پیشنهاد سوال پرسیدن به جای ابراز رک و راست نظر بسیار بهتر است (گرچه خود من متاسفانه اصلن اینطور نیستم و عادت دارم از دیگران انتقادهای مستقیم بکنم و می دونم اکثر اوقات به هیچ دردی نمی خوره) همانطور که شما اشاره کرده اید یک مسئله رو می شه از زوایای مختلف دید. وقتی ما انتقادی داریم در واقع فکر می کنیم که فرد مقابل مسئله موردنظر رو یکجانبه دیده یا همه جنبه ها رو ندیده. برای تذکر دادن این مسئله بسیار بهتره که حرفمون رو در قالب سوال بپرسیم. مثلاً به جای زیر سوال بردن پیش بینی فروش بپرسیم آیا شواهد کافی در مورد امکان فروش به این میزان وجود دارد؟ اینطوری به احتمال زیاد طرف مقابل توضیح می ده و میشه میون حرفها باز هم به صورت سوالی ازش خواست در مورد جزئیات توضیح بده تا نقصها مشخص بشه. حتی ضمن این توضیح احتمالا خودش به نقصها هم اشاره می کنه.

  • پورمعصوم
    پاسخ

    @ابراهیم
    شما واقعا یک شرقی هستید.
    توسعه متن و عدم صراحت از خصوصیات ما شرقی هاست
    و بر عکس اعتقاد آقای محمد ، نظرم اینه که غربی ها ، از انتقاد به عنوان یکی از عامل های اصلی در فرایند رسیدن به یک پاسخ متقن استتفاده می کنند و بر عکس آن شرقی ها نیازی به داشتن پاسخ متقن نمی بینند چرا که اعتقاد دارند که دو امر متضاد امکان جمع شدن رو دارند و تعامل میان تعارضات امکان پذیر هست.
    نکته :
    قبل از انتقاد ،بایداولویت ها و ارزش های فرهنگ طرف مقابل رو شناخت.

  • ابراهیم
    پاسخ

    @پورمعصوم
    من سعی کردم توضیحی برای دلیل ناخوشایندی نقد ارائه کنم و با مثالی واقعی از تجربه خودم موافقت خودم با راه حل متن بالا را نشان بدهم چون فکر میکنم دوستان در زمینه انتقاد در سازمان بحث می کنند. این توسعه متن است؟ فقط نمی دانم کجا عدم صراحت نشان دادم.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @پورمعصوم

    @ابراهیم
    دقت داشته باشید که منبع اصلی اتفاقا از طرف یک فرد شرقی نوشته نشده و این موضوع صراحت داشتن رو یک آدم غربی داره در موردش صحبت می‌کنه. اصولا باید حواسمون باشه که با ضربه زدن و دیگری رو نفی کردن و اسم این حرکت رو نقد گذاشتن سازندگی به‌وجود نمیاد. البته آدم‌ها باهم تفاوت دارن و واکنش‌های متفاوتی هم نسبت به رویدادها دارن اما موضوعی که مهمه اینه که بیشتر آدم‌ها چه شرقی و چه غربی نسبت به زیرسوال رفتن واکنش مثبتی ندارند.

  • شهرام کریمی
    پاسخ

    با بی معنی بودن نقد سازنده موافقم. یعنی ما وقتی نقد می کنیم، انتظار داریم که نتیجه ای داشته باشه وگرنه نقد نمی کردیم و فحش می دادیم. حالا برای این که تحمل نقد شونده را بالا ببریم، اسمش را می گذاریم نقد سازنده.

  • محمد
    پاسخ

    @امیر مهرانی
    راستش من یه مقدار گیج شدم. الان شما دقیقاً چرا گفتید چیزی به نام نقد سازنده وجود ندارد؟
    اون طوری که متوجه شدم، متن انگلیسی داره می‌گه وقتی طرف مقابل رو نقد می‌کنید مهربون‌تر باشید تا طرف جبهه‌گیری نکنه و نقدتون رو قبول کنه، و حتی از اصطلاح «نقد سازنده» (چه برسه به نقد خالی یا فیدبک) هم استفاده نکنید تا منجر به جبهه‌گیری طرف مقابل نشه. ولی به نظرم چنین پیامی در مطلب فارسی شما وجود نداره. نمی‌دونم من جایی رو اشتباه متوجه شدم؟!

    @شهرام کریمی
    به نظر من نقد سازنده و فحش همسایه‌ی همدیگه نیستند. به عبارت دیگه نقد دو نوعه: نقد سازنده و نقد مخرب، که نقد مخرب به فحش نزدیک‌تره ولی از اصطلاحات فحش‌مانند استفاده نمی‌کنه. ولی تقریباً همون اثر فحش رو داره چون نقدشونده رو به واکنش منفی یا بی‌انگیزه شدن وا می‌داره. لحن نقد همه چیز رو عوض می‌کنه.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @محمد مطلب من هم خلاصه‌ای از همون متن اصلی است. عنوان متن متن اصلی هم همین عنوانی است که من برای این مطلب گذاشتم.

  • پورمعصوم
    پاسخ

    @ابراهیم
    با سلام
    من وارد نقادی نشده ام بلکه یک دیدگاه جامعه شناختی رو درباره نوع نگرش تان توصیف می کنم ، کار من توصیف هست یعنی بیان نقاط همگرایی و واگرایی نگرش تان با دیگری.
    در مورد عدم صراحت ، همین که بیان دیگری را برای پرسشتان مطرح می کنید دال بر دوری از صراحت است در واقع توسعه متن و عدم صراحت لازم و ملزوم هم هستند.
    موفق و موید باشید
    @امیر مهرانی
    با سلام
    همین دیگه ، مرزها مشخص نیست ، به قولی داریم از نردبان بین عین و انتزاع بالا و پایین می ریم تا به یک نتیجه برسیم ، گفتم که من نقد نمی کنم اون قسمت دوم فرمولم( بیان نقاط ضعف و قوت ) رو که اجرایی نکردم . از قسمت اول هم فقط احساس رو دارم و پیش فرض ها که انگیزه من رو برای ادامه بحث تشکیل می دهند.
    از مطلب و نقطه نظرتون ممنون

  • پورمعصوم
    پاسخ

    @محمد
    با سلام
    یک تکنیکی در ارتباطات میان فرهنگی مطرح میشه که با عنوان تطبیق رفتار با دیگران عنوان میشه .
    در این تکنیک ، افراد با پیش بینی هایی که از رفتار فرد می کنند سعی می کنند با یک رفتار زودهنگام، اثر اون رفتار رو تعدیل کنند یعنی در جایی که احساس میشه طرف مقابل رفتار منفی خواهد داشت با فرستادن علائم مثبت، سعی میشه از ایجاد شکاف ارتباطی جلوگیری کنند.
    این هم علائم مثبت من:
    🙂

  • شهرام کریمی
    پاسخ

    @محمد
    نقد از نظر فلسفی قسم های مختلفی دارد. http://en.wikipedia.org/wiki/Criticism#Varieties_of_criticism
    منتها من بیشتر به دنبال معنا و اثر آن هستم. مثلا یک مدیر در سازمان به لحاظ جایگاه مدیریتی و ماهیت سازمان (از نظر محتوی) نباید به سراغ نقدی جز نقدی که منجر به بهبود می شود برود، وگرنه با یک فرد مخرب تفاوتی ندارد.

  • ابراهیم
    پاسخ

    @پورمعصوم
    توصیف شما فراتر از برچسب شرقی نرفت! صراحت معنایش این نیست که فقط یک طرز بیان برای یک انتقال یک مفهوم وجود دارد. معنایش گوشه کنایه نزدن و مبهم صحبت نکردن است. این یک راه د طرفه است. صراحت مرا ممکن است طرف مقابل نفهمد چون نحوه ای که من آن را مطرح می کنم ممکن است در ذهن او معنای دیگری داشته باشد. مثلاً معنای کلمه شرقی در ذهن من «آدم بدوی» است!

  • بامداد
    پاسخ

    جالبه – من همیشه مشتاق شرکت و یا تماشای جلسات نقد فیلم هستم اینجا هم که هستیم هر هفته یک فیلم برگزیده را به نقد می شینیم البته در حضور اساتید حوضه سینما – هفته قبل درباره الی و هفته قبل از اون فیلم جدائی نادر از سیمین و این هفته هم قراره فیلم سگ کشی را ببینیم .

  • مرتضی
    پاسخ

    سلام؛
    من به شخصه زیاد چیزی به نام نقد رو صادقانه نمی بینم. در اکثر موارد(نه همیشه)، نقادان سینما کسانی هستند که سابقه درخشانی در سینما ندارند، منتقدین موسیقی، موسیقی دان قادری نیستند، منتقدین گیم دیزاینینگ حتی طرز کار با تری دی رو هم بلد نیستند و…
    اصولاً آدم ها دو دسته اند، دسته ای که میتونن، انجام میدند و دسته ای که نمیتونن، نقد میکنن!

  • علی کریمی
    پاسخ

    به نظرم شنونده نقد روحیاتش در لحظه شنیدن آن و خصوصیات اخلاقیش و سابقه ذهنیش از گوینده نقد بسیار تاثیر گذار است که در تمام این مقالات نادیده گرفته شده است.
    ولی مطللب خوبی بود
    سپاس

یک نظر بدهید