گاهی هنگام برگزاری دورههای آموزشی شرکتکنندهها میگن که من نرسیدم وقت بگذارم یا از روند کلاس عقب هستم و کارهایی دارم که باید به اونها برسم.
پاسخ من هم معمولا در این شرایط اینه که اگر قراره مثل قبل زندگی کنی چطور انتظار داری که دورهی آموزشی بهت کمک کنه تغییر کنی؟
فهمیدن مطالب و درسها کار آسونیه اما انجام دادنشون کار بسیار سختیه. اگر قراره از یک دوره آموزشی نتیجه بگیرید، اگر قراره تغییری در روند زندگی خود ایجاد کنید باید مدتی متعهد به این تغییر باشید.
نمیشه تغییر در زندگی رو کاری جانبی دونست و انتظار نتیجه متفاوتی داشت. اغلب آدمها در دورههای آموزشی زیادی شرکت میکنند که چیزهایی بیشتری بفهمند اما کمتر به انجام دادن و متعهد بودن به دانش خود توجه میکنند.
واقعیت اینه که حداقل در زمینه تحول فردی نیازی نیست که در طول یکسال دانش زیادی کسب کنیم بلکه نیازه که بخشی از دانشی که کسب میکنیم را تبدیل کنیم به رفتار. اگر چیزهایی که یادگرفتهایم بازتابی در رفتار ما داشته باشد، یعنی اثرش را هم خودمان ببینیم و هم اطرافیانمان ببینند، پیشرفت کردهایم. در غیر این صورت یکسری موضوع جدید و جالب را فقط فهمیدهایم!
لینک این پست در کانال مربی: چرا تغییر نمیکنیم؟
-
[…] امیر مهرانی […]
Leave a Comment
بسیار عالی
تغییر یکی از سخت ترین کارها است و نیاز به انرژی و انگیزه بالای درونی و بیرونی داره. من خودم هر موقع تلاش کردم تغییر کنم بعد از مدت کوتاهی انرژی و انگیزه ام رو از دست دادم و دوباره برگشتم سر خونه اول. این رو آدمهای پر انرژی و با روابط اجتماعی زیاد اصلا درک نمی کنند چون معمولا این آدمها انرژی لازم رو برای ادامه دادن مسیر دارن و بازخورد بیرونی مناسبی هم دریافت می کنند. ولی آدمهایی مثل من که دیگه انرژیشون رو از دست دادن و از دیگران هم جدا افتاده اند واقعا امیدی برای تغییر ندارند. تنها امیدشون به یک تحول بیرونیه که البته همه می دونیم امید واهی ای هست و اتفاقی قرار نیست بیوفته. اون چیزی که شما تعهد درونی مینامید همون انرژی و انگیزه است که بعضیها دارند و بعضی دیگر خیر.
من عزیز 🙂
موضوعی وجود داره درباره آدمهایی که تغییر میکنند یا نمیکنند و براساس تحقیقی که انجام شده مشخص شده افرادی که تغییر میکنند آدمهایی هستند که ذهنیت رشد دارند. در واقع اونها اعتقاد ندارند که یکسری ویژگی در ما ثابت و غیرقابل تغییر هست. و دقیقا کسایی که رشد نمیکنند کسانی هستند که عقیده دارند یک ویژگی در انسان ثابت و غیر قابل تغییر هست. وقتی میگی: آدمهایی که دیگه انرژیشون رو از دست دادند، من اینطور برداشت میکنم که ناامید شدی و مجموعهای از اتفاقات باعث شده که به این موقعیت برسی. سوالم اینه که آیا در گذشته زمانهایی بوده که اگر خسته شدی باز ادامه دادی؟ آیا زمانهایی همین حالا پیش میاد که احساس کنی دوست داری چیزی رو تغییر بدی؟ اون موضوع چیه؟ اگر برگردی به موقعیتی که از اون به بعد احساس ناامیدی کردی چه کاری رو متفاوت انجام میدی؟ اگر الان انرژی و امید و انگیزه داشته باشی دست به چه کاری میزنی؟ چه چیز خیلی کوچیکی در زندگیت تغییر میکنه؟ آیا این تغییر ارزش یک تلاش کوچیک دیگه رو داره یا نه؟ بهنظرم فکر کردن هزینهای نداره. میتونی به این پرسشها فکر کنی.