معمولا بهترین لحظههایی که در کار تجربه میکنم، قرار گرفتن در کنار مدیرانی است که مسیر کاری طولانی را گذراندهاند (این موضوع الزاما با سن و سال رابطه مستقیم ندارد) و در صحبتهای آنها جملاتی طلایی پیدا میشود که بینهایت ارزشمند هستند. دو سه سال پیش مشاور یک شرکت بودم که در صنعت برق مشغول بود و نمونه یک کارآفرینی موفق بود. یک کار دو سه نفره کوچک تبدیل شده بود به یک کسب و کار بسیار موفق. گاهی صحبتهای کاری که تمام میشد، با مدیرعامل شرکت که اتفاقا به لحاظ سنی جوان هم بودند شروع میکردیم به گپ زدن و این صحبتها بسیار لذتبخش هم بود.
در تمام جلسهها ایشون به من میگفت آقای مهندس باید تیم شد. باید تیم ساخت. باید با آدمهایی کار کرد که بشه باهاشون تیم رو حفظ کرد.
جواب دادن به این سوال که چرا باید تیم ساخت و تیمی کار کرد مثل جواب دادن به این سواله که چرا انسان به زندگی اجتماعی احتیاج داره؟ اما همونقدر که جواب به این سوالات بدیهی است، پیچیده هم هست. خیلی از ما هر روز ارزش کار تیمی رو تایید میکنیم. خیلی از ما پذیرفتهایم که تیم بودن خوب است. این موضوع تیم سازی در ناخودآگاه ما قرار گرفته. ولی در لایههای زیرین این موضوع، دلایلی وجود دارد که ارزش کار تیمی را بیشتر نشان میدهد.
اگر دنبال کننده مطالب من بودهاید با این موضوع آشنا شدهاید که همهجا تاکید میکنم که ما ویژگیهای و تواناییهایی داریم که با سرمایهگذاری روی آنها میتوانیم پیشرفت کنیم. در کنار این موضوع ما نقاط ضعفی هم داریم که هرگز از بین نمیروند و تا آخر عمر با ما میمانند. یکی از راهحلهایی که میتوان با آن نقاط ضعف را مدیریت کرد تیم سازی است. شما برای این که کاری را انجام بدهید به مجموعهای از تواناییها احتیاج خواهید داشت که الزاما همه آنها را ندارید. در این شرایط نقاط ضعف شما ممکن است برای شما نقطه ضعف باشد در حالی که همین نقاط ضعف میتواند برای دیگران نقطه قوت باشد. یعنی کارهایی هستند که شما از پس انجام آن برنمیآیید اما دیگران بخوبی آن را انجام میدهند.
اینجا میتوان و باید تیم ساخت. تیمی که براساس تواناییهای افراد بنا شده و اتفاقا شانس موفقیت بیشتری دارد. چه اتفاقی میافتد اگر تیم براساس نقاط ضعف افراد تشکیل شود؟ چه اتفاقی میافتد اگر تیمی شکل دهیم که افراد در آن مجبور باشند کارهایی را انجام بدهند که در آن خوب نیستند؟
پینوشت: ایجاد تیمهای قدرتمند یکی از موضوعهایی است که در کارگاه کشف تواناییها به آن میپردازم.
——————————————————————————————————————————————
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.
آیا میدانید در چه کاری بیشترین میزان موفقیت را کسب خواهید کرد؟
برای کارائی بهتر ایده جالبی که تیمی درست بشه که افرادی مجبور باشند کاری را انجام بدهند که خوب نیستند ریسک بزرگی اما شاید موفق بود
@samaneh.asgarian البته موضوع این مطلب این نبود که کارهایی که ضعف داریم رو انجام بدیم بلکه برعکس ما تیم میشیم به این دلیل که نقاط ضعف ما که نقاط قوت دیگران است در تیم پوشش داده میشود. به نظرم یک سوء برداشت رخ داده اینجا.
برای کارائی بهتر وراندمان بالاتر
تیم باشیم و بمانیم
البته که کار تیمی باید فرهنگ سازی بشه!این هایی که گفتید همش مدینه فاضله هستش اما ایا تو واقعیت هم همین میشه؟کار تیمی از دانشگاه بگیرید تا مراتب بالای سازمانی باید فرهنگ سازی بشه!
@ریحانه به نظرم فرهنگ سازی یک بهانه است برای سرپوش گذاشتن روی نقاط ضعف. ما داریم تو اجتماع و تو خانواده به شکل تیم زندگی میکنیم. چطور باید بگیم که فرهنگ کار تیمی نداریم. فرهنگ کار تیمی داریم اما چون نقاط قوت خود را نمیشناسیم وارد تیم میشویم، تجربه بدی بدیت میآوریم و کمبود فرهنگ را بهانه میکنیم. فرهنگ یک کلمه کلی است. در این مورد اگر علاقهمند بودید بیشتر بدونید میتونید در کارگاههای کشف نقاط قوت شرکت کنید.
“باید با آدمهایی کار کرد که بشه باهاشون تیم رو حفظ کرد.”
این جمله رو باید با آب طلا نوشت
@ریحانه
یه سوال اگه قرار فرهنگ سازی بشه چه کسی قرار فرهنگ سازی کنه ؟ یکی از بیرون ماجرا ؟
ما همیسشه در انتظار این هستیم که یکی از بیرون بیاد فرهنگ سازی کنه…
فکر کنم به اندازه کافی برای این مسئله وقت صرف کردیم. شاید بهتر باشه خودمون فرهنگ سازی کنیم… از درون جمع خانوادگی ، دوستان و …
من قبول ندارم ! فرهنگ سازی یه بهانه نیست !اگر کنارهم زندگی می کنیم به معنی تیم بودن نیست ،به معنی همزیستی در کنارهم هست
چندبار اتفاق افتاده که توی سازمان ها وقتی کارتیمی انجام میدیم خیلی از افرادی که توی تیم هستند به نوعی کار رو انجام نمیدن یا توی انجام دادنش تاخیر دارند؟چندبار شده حرص بخورید که چرا این کار رو من تکی انجام ندادم؟
حالا توی دانشگاه ها برای همین ارائه تحقیق که به صورت تیم میشیم کلی دردسر می کشیم که دوستان مطلب جمع کنن تازه اخرش متوجه میشیم که هیچ کاری انجام ندادیم و هول هولی یه کاری تحویل میدیم و اعتراص به استاد که چرا تیم؟
@ریحانه شما از تمام کسانی که تجربه کار تیمی دارند سوال کنید میگن که ما فرهنگ کار تیمی نداریم چون خودشون در کار تیمی موفق نبودند و راحتترین دلیل برای این موضوع گفتن جمله ما فرهنگ کار تیمی نداریم است.
درست مثل اینکه ما در کشورمون نمیتونیم ارتباط موثر با افراد تاثیرگذار در رشته کاری خود برقرار کنیم و اگر کسی در این کار موفق بشه متهمش میکنیم به پارتی بازی. مسئله اینجاست که شما به مطلب دقت نکردید. تیم معنیاش جمعشدن چند نفر دور هم و انجام کاری نیست. در هیچکجای دنیا چنین روشی به نتیجه نمیرسه. به این جمله در مطلب دقت کنید: “باید با آدمهایی کار کرد که بشه باهاشون تیم رو حفظ کرد.” و به این جمله: “چه اتفاقی میافتد اگر تیمی شکل دهیم که افراد در آن مجبور باشند کارهایی را انجام بدهند که در آن خوب نیستند؟”
آقای مهرانی
با شما موافقم. بدون شک تیم حرکت رو سریع و محکم می کنه. اعضاء تیم مثل اعضای بدن هستند که هر کدومشون یک وظیفه رو انجام می دن.
سپاس از نوشته های خوبت.
مطلب زیبایی بود – و کامنت ها هم .
یک نکته ای که من اضافه می کنم اینه که بازده یک تیم از جمع جبری بازده های تک تک نفرات اون تیم بیشتره و این نکته ای است که دوستان در لفافه اشاره داشتنند .
سینرجی یعنی این . در انرژی تجمیع شده همیشه 4+4 قطعا حاصلی بیشتر از 8 خواهد داشت .
سلام…بشدت به اسم این شرکتی ک شما در ان کار میکردین نیازمندم…چون باید این داستان رو که در مورد شرکت موفقیه که از کار تیمی موفق شده به صورت تحقیقی به استادم ارائه بدم..خواهشمندم تا شنبه حتما جواب بدید..ممنون