همین یک ربع پیش بهم خبر دادن که مادربزرگم هم رفت. من بیشتر زمان کودکیم کنار پدربزرگ و مادربزرگ بودم و حالا هر دو دیگر نیستند. البته از شنیدنش خشکم نزد. مریض بود و مسن. انتظارش را داشتم که همین روزها این خبر را بشنوم. تمام تصاویر کودکی تا الان جلوی چشمهام مرور شد.
حدود پنج، شش مطلب نوشته بودم که برای این هفته منتشر کنم. از معرفی بلاگ تا مطالب دیگر. طبیعتا فعلا منتشرشان نخواهم کرد. باید احتمالا بعنوان نوه بزرگ بیشتر به مراسم ختم برسم. فعلا…
Showing 0 comments
خدا رحمتشون کنه ، روحشون شاد
تسليت عرض مي كنم ،
خدا رحمتشون کنه، تسلیت می گم
پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است.
تسلیت عرض میکنم
غم آخرتون باشه امیر جان،خداوند بیامرزد
تسلیت عرض می کنم، خدا رحمتشون کنه..
ما رو هم در غم خودتون شريك بدونيد دوست عزيز …
مرگ پايان کبوتر نيست. گرچه پايان اين غم سنگين را براي شما آرزو دارم.
تسليت ميگم امير جان. خدا رحمتشون کنه و به شما هم صبر بده.
تسلیت میگم,امیدوارم سایه بزرگترها همیشه بر سر خانواده تان مستدام باشد.
تسلیت
امیدوارم خاطراتتان همیشه زنده بمانند
تسلیت عرض می کنم
تسلیت
خدایش بیامرزد
خدا بیامرزدشون
بشین فکر کن چه کاری بیشتر از هر کار دیگه باعث شادی اون مرحوم میشه
تسلیت میگم
دوستان از همه ممنونم.
جناب مهرانی تسلیت عرض میکنم
عرض تسلیت
تسلیت عرض می کنم