در جریان مصاحبههایی که داشتم به موارد جالب توجهی برخورد کردم. یکبار با شخصی مصاحبه داشتم که تازه دانشگاه را تمام کرده بود و هیچ سابقه کاری نداشت. فرم استخدامی را مطالعه کردم و اشاره کرده بود که یک زبان برنامه نویسی را بلد هست و میزان حقوق درخواستی را زده بود 600 هزار تومان. موضوع مربوط به دو سال پیش است.
تا این عدد را دیدم ترجیح دادم، مثل همیشه مصاحبه نکنم و بلافاصله پرسیدم بر اساس چه معیاری شما به عدد 600 هزار تومان رسیدید؟ خیلی سریع جواب داد بر اساس مواردی که بلد هستم. من دوباره گفتم که دوتا ایراد وجود داره اول اینه که مواردی که شما نوشتهاید بلد هستید را باید بلد باشید و این ویژگی یا برتری خاصی نیست که نسبت به شخص دیگری داشته باشید. مورد دوم این است که شما هیچ سابقه کاری ندارید و این عدد درخواستی برای شخصی که سابقه ندارد معقول نیست. مصاحبه شونده دوباره جواب داد که خوب من رفتم دانشگاه مهندس شدم که درآمد بالا داشته باشم. من ازش بخاطر اومدنش تشکر کردم و مصاحبه تمام شد.
در هر رشتهای وقتی قرار است که اولین کار خود را تجربه کنید و فرقی نمیکند که چه رشتهای و چه کاری باشد، بخواهید در یک شرکت مهندسی کار کنید، کارمند اداری باشید، در بازار کار کنید یا هر شرایط دیگر برای شروع دستمزد کمی دریافت خواهید کرد. (مطلب خاک صحنه را میل کنید لطفا را مطالعه کنید) این یک قانون در همه جای دنیا است. میزان دستمزد رابطه مستقیم با تجربه و تخصصهای ویژه دارد. که هر دوی این موارد در طول زمان به دست میآید. شما هرچقدر ریسک پذیرتر و مسئولیت پذیرتر باشید به خودتان این شانس را میدهید که در زمان کمتری تجربه و تخصص ویژه را به دست آورید و درنتیجه درآمد و دستمزدتان را افزایش دهید. این امکان وجود دارد که در مدت سه تا پنج سال یک فرد تازه کار شرایط درآمدی و تجربی خود را متحول کند و همه چیز به نوع نگاه خود فرد به کار وابسته است.
——————————————————————————————————————————————————————-
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و در توییتر من را دنبال کنید.
مسئله را خیلی سطحی بیان کردی امیر و یک طرفه متاسفانه این هم یکی از گیر های جامعه کاری ما هست، و بنظرم مدیران هم به طریقی سو< تعبیر برایشان پیش آمده…یک فرد تحصیل کرده و برنامه نویس حداقل حقوقش باید بالای یک هزار دلار در ماه باشد آن هم با این تورم و این در کشور های حوزه خلیج فارس بالای 5 هزار دلار هم رسیده(ربطی به تازه فارغ التحصیلی و از چه دانشگاهی هم ندارد ) کارش را بلد است که بلد است و این خودش را نشان میدهد در فیلد کاری .. 600 دلار ! این عزیز بروند در مترو روزی 20 تومن کاسب بشوند میزان در آمدشان راحت تر هست و سرکوفت این و آن هم نمی شنوند. کاری ندارم به خروجی ضعیف دانشگاه ها ولی انصاف هم داشته باشید!..دیگر قانون کار هم بین یک کارگر عادی و تحصیل کرده فرق قائل می شود این دوست ما 300 دلار می گذاشتند واقعاً راضی کننده بود ..این یک نوع برده کشی و استفاده از کار ارزان است …قبول دارم انتظارات بالا نباید داشت در شروع کار ولی درآمد های چند صد میلیونی شرکت ها با این حقوق های چندر غازی و از آنطرف بخو بخور های کلان … دیگر هر کسی نداند ما که می دانیم چه خبر است ..همیشه مدیران ما کوس گرفتار مالی شرکت و شکست در برنده شدن مناقصه ها را سر می دهند و از مالیات و تعدیل نیرو … شرکتی که ضرربدهد درش را تخته می کند می رود پی کارش. صادق باشیم هیچ جای دنیا با نیروی دانشگاهی و متخصص مثل ایران برخورد نمیشه…
کار سطح بالا باید حقوق سطح بالا هم پرداخته بشود در همه دنیا همین طور است ..انگار همه چیزمان به همه چیزمان بخورد..کسی کارش را بلد نیست می رود یاد می گیرد و جان می کند..مدیر شرکتی که نمی خواهد به تیم برنامه نویس یا متخصص اش پول درست و حسابی بدهد
برود کار ازاد راه بیندازد .
شرکت نرم افزاری که اسم نمی اورم کل خرجی که برای تیم توسعه دهنده اش در طول سال میکیرد به 100 میلیون هم نمی رسید ولی ده ها برابر این را سود میکرد … لازم به اسم بردن نیست
برده داری مدرن !
http://www.payscale.com/research/US/Job=Software_Engineer_%2F_Developer_%2F_Programmer/Salary
باز آن بنده خدا که با شما مصاحبه کرده بود دلایل بهتری از یک متقاضی کار تازه کاری داشت که با وی صحبت می کردم و شرایط مشابه او را داشت.
در پاسخ به سوال اینکه بر چه مبنایی درخواست این عدد را به عنوان حقوق دارید؟ پاسخ داد، دوستانم اینقدر حقوق می گیرند، من هم همین قدر می خواهم! گفتم دوستانت هم مثل تو تازه کارند؟ گفت نه اونها چند سالی است که مشغولند، گفتم به این شکل فکر نمی کنی مقایسه اشتباهی می کنی!؟…
برخی بچه ها فراموش کرده اند که در شروع کار باید فقط به دنبال اثبات خودشان باشند و زمانی که به اندازه کافی حرفه ای شدند، دنبال حقوق بالاتر باشند.
همین!
اين مورد رو من هم ديدم. شايد يك نكته در اينجا باشد كه اين دوستان تازهكار با شرايط كاري هنوز خيلي ناآشنا هستند و ديدي از ميزان هزينهاي كه يك فرد ناوارد به يك شركت تحميل ميكند تا تبديل به يك فرد باتجربه بشود نداشته باشند. درمورد مشاغل ديگه نميدونم اما در مورد بحث نرمافزار تجربه خيلي مهمه و معمولا اگر شخص تازه كار باشه سرمايهگذاري زيادي حالا باتوجه به علاقه اش و ميزان پشتكارش بايد روي اون انجام بشه تا به بازدهي برسه
@مسافر من راستش باهات موافق نیستم خیلی. به این دلیل که در رشتههای دیگه این شرایط کمی صادق هست به این دلیل که کسی که مثلا در رشته عمران تحصیل کرده باشه از سطح دانش خوبی برخوردار هست. اما کسی که در رشته IT فقط به درسهای دانشگاه اکتفا کرده را نمیتوان استخدام کرد و حقوق مناسب داد. مقایسه بین نیروی کار در ایران و خارج از ایران حتی در منطقه اشتباه است چون آموزشهای متفاوتی وجود داره و اونجا صنایع میدونند که کسی که از دانشگاه میاد بیرون با چه تواناییهایی میاد بیرون. بهترین راه حل برای دانشجو اینه که همزمان با تحصیل کسب تجربه کنه تا وقتی از دانشگاه میاد بیرون چیزی تو دست داشته باشه. تو همه این شرکتهایی که تو میگی به دنبال سود بیشتر هستند میشه بیشتر پیشرفت کرد. اگرنه میشه جای بهتری را برای پیشرفت پیدا کرد. همیشه این امکان وجود داره.
در این مورد باید بگم افرادی را میشناسم که در دوره داشنگاه روی موضوعهایی کار کردهاند که وقتی وارد بازار کار میشوند از چند پله بالاتر از همردیفان خود شروع به کار میکنند.
نکته آخر هم اینکه به نظرم سودجو دانستن کسی که کسب و کار دارد سادهترین نوع قضاوت است. برای اینکه بتونی به دلایل نسبت میزان هزینه و سود برسی باید مجموعهای از عوامل را در نظر بگیری.
@مسافر
یک سوال از شما دارم؟ چرا باید رابطه مستقیمی بین هزینه تیم توسعه دهنده و سود شرکت باشد؟ آیا یک شرکت فقط بر مبنی تیم توسعه اش برپاست؟ جای حاشیه سود سرمایه گذاری صورت گرفته سهامداران یک شرکت، جای هزینه ریسکی که می پذیریند، جای هزینه های بازاریابی و بازارسازی کجاست؟ ایا درآمد حاصل از یک پروژه را باید صرفا برای همان پروژه هزینه کرد؟ آیا هزینه فرصت، هزینه آموزش، هزینه Paradigm shift، هزینه زمان بیکاری و هزینه های جاری و کسورات قانونی کار (هزارنوع مالیات و …) را نباید دید؟ تفکر آنچه که در می آوریم را همان لحظه بخوریم، همان تفکر مغازه داری و حجره داری قدیمی است که می گفتند دخل هر روز برای خرج همان روز است (تازه آن سنتی ها هم همیشه یک اندوخته ثابت ایجاد می کردند از دخل روزانه خود)، اما یک شرکت قضیه بسیار متفاوتی از یک حجره زیربازارچه دارد!
فکر می کنم آقای مهرانی هم این را مد نظر داشتند که به یک برنامه نویس تازه کار نباید حقوق یک کارگر ساده را داد، کسی در این زمینه شکی ندارد، اما نباید انتظار داشت به یک فرد تازه کار در یک رده شغلی، حقوق افراد متوسط و متبحر آن رده شغلی را پرداخت و باید آن حداقل های عرف را برای این رده کار در شروع کار در نظر گرفت و به تدریج با توجه به میزان مهارت اندوزی فرد، حقوق را افزایش داد.
دانشگاه به شما دانش انجام یک کار را می دهد، اما شما در کار تجاری به کسب مهارت در بکارگیری آن دانش نیاز دارید.
تا آنجایی که من می دانم وضعیت در همه دنیا همین است و این مختص ایران نیست. تازه در ایران وضعیت به دلیل “تنبل پروری” و “کارمند سازی” نظام فرهنگی کسب و کار ما بدتر است و توقعات در شروع کار بالاتر. تا آنجاییکه من می دانم شما به عنوان یک نیروی تازه، حتی اگر یک سابفه کاری مرتبط هم دارید، در شرکتهای بزرگ دنیا باید ماهها بدون حقوق خاصی (تنها با یک کمک هزینه آموزشی) در دوره های آموزشی شرکت کنید و تازه پس از اتمام موفقیت آمیز دوره، شما وارد سیکل واقعی پرداخت حقوق می شوید(و حتی آن هزینه دوره آموزشی یا به تدریج از حقوق شما کاسته می شود و یا در قالب یک تعهد و تضمین تا پایان همکاری با آن شرکت بر عهده شما می ماند)
اینها چیزهایی است که من می دانم و بدیهی است ممکن است یکجانبه نگر باشد و نادقیق!
همین!
@مسافر این نکته را فراموش کردم بگم که وقتی میگم این قانون در همه جای دنیاست به این دلیله که اگر دانشجو مثلا در آمریکا از دانشگاه بیاد بیرون و به فرض 2000 دلار بگیره، حقوق آدم با تجربه در همون رشته میتونه 6000 دلار باشه. 1000 دلار به نسبت حقوق دریافتی در ایران خیلی زیاده اما در اون جامعه حقوق کم برای یک فرد بیتجربه است. (اعداد فقط برای مثال ذکر شد.)
متاسفانه در روزگارما هر کسی سنگ خودش را به سینه میزند (شرکت داران و تازه کارها).
اما اگر از حق نگذریم در جواب «مسافر» یا کلاً در جواب این حرف که «دادن حقوق کم به بی تجربهها بردهداریست» باید بگویم:
دانشگاههای کشور ما که معلومالحال هستند و نیازی به توضیح نیست. آیا شما مدارک مایکروسافت را به عنوان دلیلی برای دریافت بیشتر حقوق قبول دارید؟ من که با چشمان خود دیدهام اشخاصی که مدرک مایکروسافت دارند (منظورم مدارک بهروز آن است) اکثراً خدا را بنده نیستند و معمولاً یک و نیم برابر شخصی که هم مرتبه خود است ولی مدرک مایکروسافت ندارد تقاضای حقوق میکنند.
حالا توجه کنید به این بحث در LinkedIn:
http://www.linkedin.com/groupItem?view=&gid=40949&type=member&item=23208073
لطفاً مطالعه بفرمایید… ملاحضه میکنید که در خارجه!(که اینقدر سیستم آنها برای ما عجیب است) حتی مدرک مایکروسافت هم ارزشش کمتر از تجربه است. حتی بعضی آنرا یک نقطه ضعف میدانند.
باید تاکید کنم که بد بودن آموزش ما دلیل نمیشود که همه فیلترها را برداریم تا هر کسی بتواند وارد هر شغلی شده و نتیجتاً کیفیت کار از سطح کنونی هم پایینتر بیاید.
اگر کسی واقعاً دنبال کار خوب و حقوق مکفیست باید واقعاً هم کار کند! از حق نگذریم ما حقیقتاً تنبل هستیم، برای رسیدن به هر چیزی، قبل از همه به اینکه چطور با کمترین زحمت به آن برسیم فکر میکنیم. رفتن به دانشگاههای ما که به نظر من خوشگذرانی در آن، مرتبه بسیار بالاتری از یادگیری علوم کاربردی دارد، اگر مضر نباشد، به هیچ دردی نمیخورد. پس به نظرم حقوق دادن بابت چنین مدرکی واقعا مضحک است.
سلام آقای مهرانی ممنون بابت مطلبتون.شما میتونین منو راهنمایی کنید که میزان حقوق دریافتی رو تخمین بزنم؟
سلام
بعد از تست و آزمون سنگيني بين 170 نفر، 4 تا رو واسه يكي از شركتهاي نيمه دولتي انتخاب كردند و من هم يكي از اون چهار نفر دراومدم. اوايل كار خوب بود. خيلي كار ميكشيدن و حقوق هم پايين بود ولي هر روز با روز قبل متفاوت بود و چيزهاي زيادي ياد مي گرفتيم. همين راضيم مي كرد. اما طولي نكشيد كه مديرها و سرپرستها رو آروم آروم كنار گذاشتند و يه گروهي بسيار ضعيف روي كار اومدن و بجاي ارائه كار جديد تمام وقتشون رو صرف ايراد گرفتن از قبليها و پرونده سازي كردن.
من هم بعد از 2 سال تصميم گرفتم از اونجا بيا بيرون. رزومه فرستادم يه شركت معتبر نفتي و بعد از سه بار مصاحبه طي 2 ماه قبول شديم كه شروع به كار كنيم به اين نيت كه هم چيز جديدي ياد بگيريم و هم حقوق بهتري بگيريم. ولي نشد كه نشد … مثل تراكتور كار ميكنيم و هر روز هم تيپ كارمون تفاوت چنداني با روز قبل نداره… حقوقش هم كمتر از كار قبلي هست. مدت كارش هم بيشتره….
مديريت مجموعه هم اعصاب درستي نداره… چند بار خواستم بگم كه يه كار جديد بهم بديد ولي ترسيدم تو اين وضعيت ركود عذر ما رو بخواد.
الآن كه فكر ميكنم ميبينم اشتباه كردم در مورد حداقل حقوق درخواستيم محكم پافشاري نكردم. اون موقع راحتتر ميتونستم برم جاي ديگه سراغ كار و عذرم هم كماكان موجه بود ولي الآن اگر بخوام جايي برم حتماً ازم ميپرسن چرا نميتوني يه جا براي مدت طولاني كار كني؟!؟ و اين نكتهاي منفي تو رزومه من ميشه…
متاسفانه این مشکل اکثر افراد هست که به دلیل عدم آشنایی با فضای کسب و کار است
شخصا برای کسب تجربه مجبور شدم یک سال و اندی با حقوق کمتر از یک کارگر کار کنم ، هنوز بعد از 6 سال ، احساس می کنم همچنان در اول راه هستم . به نظر من این مشکلات طبیعی است ، بدلیل رواج مدرک گرایی در جامعه ما ، شخصا مدرک هر چی باشد برای من فقط نشان دهنده درصدی از کار و تجربه است ، بیشتر به نوشته ها و تحقیقات و نمونه کارها اهمیت می دهم ، بارها دیده ام دانشجویانی با معدل 19 به بالا توانایی نوشتن یک برنامه کوچک هم ندارن ،خوب اینجا مدرک چه ارزشی دارد .یا شاید طرف 10 سال سابقه کار داره اما فقط تک بعدی بوده یعنی یک عده بهش می گفتن این کار را انجام بده و او هم انجام می داد بدون اینکه بفهمه چرا
به نظر من بدون در نظر گرفتن سابقه کار و مدرک باید بیشتر به نمونه کار توجه کرد ، فردی که می خواهد مصاحبه کند حداقل در اون مورد یک نمونه کار آماده داشته باشد ،
شخصا خودم کارمند هستم کارمند بخش نیمه دولتی اما نه از اون کارمندانی که فقط وقت تلف می کنند . قبل از کارمندی هم تلاش زیادی کردم که کسب و کاری داشته باشم اما نشد
اما در هر حال شرایط صاحبان کسب و کار را هم باید در نظر گرفت ، سود هر پروژه ، سود خالص نیست چون هزینه های پنهان زیادی دارد متاسفانه اکثر دوستان دچار سو تفاهم می شوند و فکر می کنند که باید پول پروژه را به آنها داد ، که این به دلیل فضای بد کسب و کار در جامعه است ،
کلا این بحث خیلی مفصل است اما اگر بخواهیم سطح حقوقمان هم سطح آمریکا باشد باید سطح فضای کسبو کار را هم هم سطح آمریکا کرد، نمی توان به کارمند حقوق آمریکایی داد در حالی که شرکت با قوانین سخت بهتره بگم بی قانونی جامعه ما دست و پا می زند ،
فعلا.
سلام
نظرات دوستان رو خوندم و بعضی ها برام جالب و نکته دار هستند
1- آقای مهرانی ، حقوق پایه بدو استخدام یک نفر فارغ التحصیل و فاقد تجربه در شرکت های ایرانی بر چه مبنایی محاسبه میشود. قانون کار ؟ عرف بازار ؟ قرارداد بین طرفین ؟
این مبلغ با توجه به میزان تورم و خط فقر در صورتی که فرد مستخدم فاقد پشتیبان مالی و حامی باشد ، چه مقدار از نیازهای اولیه و مخارج ( هزینه ادامه تحصیل ، مسکن ، رفت و آمد و … ) را پوشش میدهد؟
به نقل از صندوقک – به فرض به طرفداری از صاحب کار ، شرکت ها آموزشگاه نیستند و هزینه اشتباه یک نوکار یا کار آموز نبایست به شرکت تحمیل شود. اما این نوکار آیا می بایست به واسطه عدم اعتماد متحمل هزینه شود؟ این اعتماد چگونه بوجود می آید؟ توسط معرف؟
این فرد تا چه زمان و چقدر مستخدم باشد یا مستقل ؟
2- داشتن برنامه و پروژه در دانشگاه و ادامه اون بعد از دانشگاه میشه گفت جزو اساس تاسیس و تشکیل بزرگترین شرکتهای جهان مثل گوگل و مایکرو سافت و فیس بوک و .. هست ولی در کشوری که ما زندگی میکنیم، کار فردی در صورتی رشد و پیشرفت و بازده داره که فرد خلاق و دارای برنامه و پشتکار باشه و استادای دانشگاه ، دوستان و دانشجوها تو کارش باهاش همفکری و همیاری داشته باشند.
و اگر پروژه به صورت تیمی بود ، نقش افراد و برنامه و کمک دانشگاه مشخص شده باشه .
که آمار دقیقی از به اجرا در اومدن این روش (فردی – تیمی)سراغ ندارم و تو جو چند دانشگاه هم برخورد نداشتم.
مهمتر از این موارد ایجاد فاصله و عدم ارتباط با بازار کار در سیستم دانشگاه هست، چه بدنه سیستم، دانشجو یا تیم.
3-سیستم و روش کار سازمانی چند شرکت ایرانی ( دولتی – خصوصی )فارغ از میزان حقوق و تسهیلات، رشک برانگیز هست و در بین فارغ التحصیلان رقابت برای کار در چنین سیستمی ایجاد میکنه ؟ آیا اصولا دارای سیستم هستند و کارمند متقاضی را براساس توانایی و مدرک به استخدام در می آورند؟
4- متاسفانه در سیستم ناقص و بیمار درس میخوانیم ، فارغ از تحصیل می شویم و در سیستم ناقص و بیمار تقاضای کار کرده و مستخدم آنان میمانیم تا اینکه یا خود به سراغ کار بهتری برویم یا عذرمان خواسته شود.
5- جناب A خوب میفرمایند: برای کار خوب و حقوق مکفی باید خوب هم کار کرد،
خب این کار خوب در ایران اشل و استانداردش از روی کدام مدل تعریف و به اجرا در می آید و به همان میزان تخصیص حقوق؟ آیا کارهای ما دارای برنامه و سیکل زمانی و برنامه پیشرفت زمانی هستند؟ یا کارمندان ما کار کردن در چنین سیستمی را از بدو استخدام و یا قبل از آن ، آموزش می بینند؟ هر کارمند چقدر به دامنه و شرح وظایفش آشنایی و احاطه دارد؟
** از اطاله کلام عذر میخواهم و قصدم هم منفی گرایی نیست، اما هم کارمند و هم کارفرما کمتر با یکدیگر صادق و هماهنگ هستند. هریک به دنبال نفع شخصی خود از همکاریست ، فارغ از روحیه همکاری و یا ارزش گذاری برای شخص مقابل و کار .
@roho معمولا حقوق یک شخص تازه کار بر اساس حداقل دستمزد وزارت کار پرداخت میشه در بیشتر شرکتهایی که من از شرایطشون آگاهی دارم. اما مسئله کفاف دادن یا ندادن این حقوق موضوع دیگری است که بحث اصلی این مطلب نیست. اما اگر فرض کنیم که این حقوق کفاف نمیدهد و شرایط پرداخت حقوق هم همینی هست که الان داره اتفاق میافته پس بهجای اینکه مسائل بیرونی را نقد کنیم که به نظرم تا ابد میتوان به ایرادات مملکت خرده گرفت و این ایرادات با این خرده گرفتنها حل نمیشه، دانشجو به نظر من باید مثلا از سال دوم خودش رو وارد محیط کار کنه تا شرایط کار رایگان رو در دوره دانشجویی طی کنه و بعد از اتمام تحصیل بتونه از نقطه بالاتر از صفر کارش رو شروع کنه.
ببینید من هم نمی خواهم از زمین و زمان گلایه کنم، چرا قانون این طور است یا کارفرما فلان جور.
اما در حرفهایم اشاره به این نکته کردم، چه کسی دانشجو یا فارغ از تحصیل را به آسانی می پذیرد؟
اکثر کارفرمایان سعی به کارگیری افراد دارای تجربه و با حداقل دستمزد هستند و به نحوی با توجه به شرایط فرد با او به توافق می رسند،اما کارآموز یا دانشجو را اصولا نمی پذیرند و دانشجو باید بیشترین ناملایمات را ببیند تا اینکه به واقع از سوی کارفرما مورد تایید قرار بگیرد.
نکته دوم : در حین تحصیل بعضی از دانشجوها میتونند گلیم خودشون از آب بکشند، اکثر دانشگاه ها برنامه زمانبندی کلاس مرتبی ندارند که فرد بخواد شیفت صبح یا عصر یا چند روز در میان کار کنه و اکثر کارفرماها هم این طور برنامه زمانی حضور در شیفت رو قبول نمی کنند.
مخلص کلام کارفرما دلش برای دانشجو جماعت نمی سوزد و به آسانی اعتماد نمیکند و از طرف مقابل دانشجو هم به سختی کار بدلیل در دست داشتن مدرک تن نمی دهد.
@roho من نمیدانم از کی ما به سمت این اخلاق رفتیم که منتظر باشیم. منتظر برنامه، منتظر استاندارد، الگو، مدل و و و. کی شده است که ما به عنوان کارمند، خودمان الگو، برنامه و … را ایجاد و مشخص کنیم، یا حداقل پیشنهاد دهیم. مثلاً اگر همه بی برنامه هستند ما که میتوانیم کارهای خودمان را روی برنامه جلو ببریم! و اطرافیانمان را تحت تاثیر قرار دهیم. مگر آن کسی که اگو و مدل را میسازد چند عدد شاخ دارد!؟ نمیخواهم ارزش مدلها و الگوها و… و طراحان آنها را پایین بیاورم. فقط حس میکنم ما بیش از حد منتظر هستیم. به هرحال رقابت روز به روز شدیدتر میشود و خواه ناخواه انسانهایی که در انتظار یک رویداد خارجی باشند همچنان باید منتظر بوده و فقط حرکت دیگران را ببینند.
خلاصه، کار خوب خودش، خودش را توصیف میکند. فکر میکنم هر کارفرمایی میتواند بفهمد که کارمندان یا پیمانکارانش خوب کار میکنند یا خیر و صد البته کارمندان و پیمانکاران نیز خودشان به خوبی به کیفیت کارشان واقفند.
نظر شما و نظر دوستان همه درست است، مسالهای که وجود داره اینه که بین میزان تخصص مورد استفاده در حوزه آی تی و درآمد حاصل بهیچ وجه تناسبی وجود نداره، درآمدهای زیر رو در تهران در نظر بگیرید (مبالغ از اطرافیان بدست اومده):
کارگر ساختمانی صفر ماهانه حدود ۳۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومان
پارکبان (با ۱۰ ساعت کار و ۲۰ ماشین تحت نظر) ماهانه حدود ۱ میلیون الی ۲.۵ میلیون تومان
راننده تاکسی شخصی ماهانه حدود ۱ الی ۲ میلیون تومان
راننده وانت ۱.۵ الی ۳ میلیون تومان
پخش کننده و ویزیتور ۵۰۰ الی ۴ میلیون تومان
خوب حالا پیچیدگی و درآمد مشاغل بالا رو با یک نفر برنامه نویس خیلی مبتدی مقایسه کنید، به نظر شما یک متخصص آی تی صفر چقدر باید درآمد داشته باشه؟
مساله اینه که ما تخصصهای آی تی خودمون رو خیلی ارزون میفروشیم! این چیزیه که در ایران جا افتاده و عوض کردنش مشکله.
@roho راستش مسئله فراتر از دلسوزی است. شرایط بیزینس با شرایط احساسی فرق میکنه. اما مطلب بعدی رو بخون در این مورد توضیح دادم.
با سلام
موضوع مهم و قابل بحثی است. اگر خاطرتون باشه در یک پست در مورد این موضوع صحبت کردیم. فکر کردم به عنوان یک فعال این حوزه (کارمند نه کارفرما) دید خودم و پرسش هایی که مطرح هستند و شما درمطلبتان از انها گذشته اید رو در قالب یک ایمیل براتون بفرستم تا یک پست جداگانه به دلایل یک فعال این حوزه برای پایین بودن سطح حقوق ها پاسخ بدید(البته پاسخ که نه! بیشتر تبادل نظره) اگر موافقید اعلام کنید.
با تشکر
@آرش صنعیت آیتی بصورت کلی در ایران صنعت ضعیفی است. شما مقایسه کنید برای ساختن یک ساختمان عدد یک میلیارد نرمال است اما در یک پروژه آیتی این عدد بسیار بزرگ است. اما کلا این مقایسه اشتباهه به نظر چون میشه ازش نتیجه گرفت که بریم پارکبان بشیم 🙂
@امیر مهرانی
به هر حال قبول کنید در صورت تامین نشدن کف خرج زندگی این کار عجیب نیست و خیلی ها این کارو می کنن. آقای واحد در وبلاگشون مطلبی در این مورد دارن که بسیار قابل تامل است:
۱۵ دلیل برای میوه فروش شدن به جای مهندس نرم افزار شدن
http://weblog.radmanitd.com/index.php/archives/175#more-175
@saeed بله شکی در این موضوع نیست. من فکر میکنم بیشتر آدمهایی که در زمینه آیتی تو ایران کار میکنند به این نقطه رسیدهاند.
نظرتون رو اعلام نکردید؟
@saeed ایمیلتون رو چک کنید 🙂
6 ماه که تو دفترخونه عموم مشغول کارم (البته موقت) روزی که رفتم اونجا هیچی بلد نبودم اول حقوقم زیاد نبود برای ۱۵ روز ۱۸۰ تومن بهم داد بعد که یکم راه افتادم و کارهای بشتری بهم محول کرد حقوقم رو هم افزایش داد ۲۸۰ – ۳۰۰ و الانم 330 تومن میگیرم ولی الان دیگه دارم برای دانشگاه آماده میشم). این افزایش حقوق به خاطر افزایش تجربه من و کارهای پراسترسی بود که به من محول می شد.
خوشبختانه یا متاسفانه دنیا به سمت تعادل در حرکت است. پس اگر بعضی از فعالان حوزه آیتی میخواهند میوه فروش بشوند چه بهتر! رودتر اقدام کنند، چون با این لطف ایشان، بازار عرضه محدودتر شده و چون این کار، کاری تخصصیست، کنترل و کار کردن در آن راحتتر میشود.
گاهی فکر میکنم کمی قانون جنگل البته فقط در مورد مهارتهای کاری لازم است. به هر حال هر انسانی در یک کار خاص، استعداد و علاقه بیشتری دارد. بهتر است افراد به علایق خود جذب شوند تا درآمد بالاتر (ای کاش میشد انسانهای تنبل فقط شغل خوردن و خوابیدن را داشته باشند).
فکر میکنم خشونت بازار کار آیتی شدیداً برای تعادل آن (حداقل فعلاً) لازم است.
من باید چند نکته که به ذهنم رسیده رو بگم.
1. تجربه رو چی تعریف میکنید؟ اینکه مثلاً کسی 6 سال سابقه کار داشته باشه یعنی 6 سال تجربه داره؟
2. به نظر شما ایا حقوقی که کارفرمایان پرداخت میکنند عادلانه هست؟ من کاری به قانون کار و اینگونه مباحث ندارم. بحث من عادلانه بودن هست. زیان ده بودن شرکت و کم بودن و سود و پرداخت 1000 گونه مالیات و عوارض دیگر نمی تواند دلیل خوبی باشد برای آنکه عادلانه حقوق ندهیم.
3. نسبت هزینه های حقوق و دستمزد در شرکتهای ایرانی به کل هزینه ها چقدر هست؟ شما که به تازه کار کمتر از با تجربه حقوق میدهید چقدر صرف هزینه آموزش کارمند تازه کار میکنید؟
4. معتقدم در فضای رقابت آزاد کارفرمایی که نیروی انسانی را به عنوان سرمایه نگاه کند سود آور تر خواهد بود. اگر کمی به سود بلند مدت نگاه کنیم بیشتر هزینه رفاه کارمندان میکنیم. جوانی تازه کار با حقوق ماهی 300000 تومان مجبور است به این فکر کند که با این حقوق چند سال طول میکشد تا صاحبحانه شود. و نمی تواند همه فکرش را به کار بدهد.
5. من البته با پاسخ این جوان موافق نیستم. من اگر بودم حقوق بالایی درخواست میکرئم چون با شناختی که از خودم دارم مطمین بودم ارزش افزوده برای شرکت ایجاد میکردم و به طبع |آن حقوق هم درخواست میکردم.
@سعید این مسئله دو سمت داره. جمع بندی این بحث که در مطلب 4 نکته برای کسب درآمد بهتر در اولین تجربه کاری هم نوشتم اینه که ما همیشه میگیم کارفرما کارفرما. اما خودمونم برای اینکه بیشتر بخوایم کاری نمیکنیم. مسئله اینه که شخص تازهکار ویژگیهایی رو از خودش نشون بده که کارفرما متقاعد بشه باید پرداخت بیشتری داشته باشه.
1- تجربه تعریف مشخصی داره و اینجا بحث چند سال کار کردن مطرح نشده چون هستند افرادی که چند سال کار میکنند اما رشدی ندارند.
2- مسئله عدالت هم موضوع این بحث نبود البته. اما عدالت دو سر داره. همون موضوعی است که در پاراگراف اول مطرح کردم. در همه جای دنیا شما دیگران را برای ارزشهایی که دارید متقاعد کنید. اگر چنین توانایی داشته باشید تفاوت پرداخت عادلانه و ناعادلانه حقوق را متوجه خواهید شد و بر اساس آن تصمیم خواهید گرفت.
3- نوع آموزش بسته به نوع شغل متفاوت است. در بعضی از مشاغل بهطور مشخص باید آموزشهایی در نظر گرفته شود و در بعضی از مشاغل باید شخص در پروژهها کار کند تا مواردی را یاد بگیرد. به این سوال نمیشود پاسخ مطلق داد. بسته به نوع کار همه چیز متفاوت خواهد بود.
4- جوان تازه کار وقتی در شرایط فعلی این کشور قرار دارد باید کاری کند که نقطه شروع خود را بالاتر از نقطه صفر قرار دهد. نمیتوان همیشه دست رو دست گذاشت و همه عوامل عدم پیشرفت را بیرونی دانست. باز اشاره میکنه به مطلب 4 نکته برای کسب درآمد…
5- قطعا شما از ارزشی که میتوانید ایجاد کنید آگاه هستید اما چطور این موضوع را به کارفرما نشان میدهید؟ صرف گفتن در مصاحبه کافی است؟
من اینطور به سوالات شما پاسخ دادم چون بزرگترین مشکلی که بین خیلی از افراد میبینم اینه که همیشه شرایط خارجی را عامل اصلی مشکلات میدانند. به نظر من برای بهتر کار کردن و درآمد بیشتر داشتن باید زحمت بیشتری کشید و باید تواناییها را رشد داد. در غیر اینصورت در هر جای دنیا وضعیت همین است.
@سعید
در رابطه با درخواست حقوق بیشتر باید چند نکته رو متذکر شوم :
1- هدف من از کار در دفتر خونه عموم یادگیری و اشنایی با قوانین بود ( خود را بالاتر از نقطه صفر قرار دادن)
2- علت دریافت حقوق کار و رضایتی بود که من در مشتریان ایجاد کرده بودم
3- یکی دیگه از دلایلی که می خواستم کار کنم اشنایی با محیط کار و روبرو شدن با مردم (برقراری ارتباط) و اشنایی با روش های ایجاد سود بود که البته در بعضی از این موارد موفق بودم
با سلام
یه کمی دست نگه دارید
و
تند نرید
تا مرد سخن نگفته باش
عیب وهنرش نهفته باشد
فکر کنید که از دانشگاه همین امروز فارغ التحصیل شده اید
ایا واقعا برای کاری که هنوز انجام نداده اید
و فقط ادعای آن را دارید در خواست حقوق با لا می کنید
گام اول
اثبات خود است
این مر حله را با پشتکار زیاد و برنامه ریزی طولانی مدت می توان بدست آورد
1تا 2سال
گام دوم
ارزش نهادن
که حالا باید به طرف مقابل بفهمانی که من از عهده ی کار بر می آیم
گام سوم
اثبات ارزش خود است
گام چهام
بررسی کا رایی خوداست
گام پنجم
درخواست حقوق مناسب
اگر این ها را سپری نکنید
1.باید خود دارای سرمایه باشید
2.یا نبوانید از سرمایه دیگران استفاده کنید
ببخشید اگر جایی تند رفتم یا زیاده روی کردم
با سپاس فراوان از دوستان
خدا نگهدار
من با roho@ کاملا موافقم.در خیلی جاها حتی اجازه نمی دهند دانشجو و حتی کسی که تازه فارغالتحصیل شده برای کاراموزی بیاید.حتی حضور اون رو یک هزینه برای شرکت یا سازمان خودشون می دونن.اونوقت شما میگید دانشجو بره و یاد بگیره که از صفر شروع کنه؟!یاد بگیره که کم توقع باشه؟!
سلام
من خودم بعداز اینکه یک پروژه برنامه نویسی ترمو انجام دادم،ترم دوم با همین پروژه وارد شرکتی شدم
خلاصه شروع به انجام پروزه جدید کردیم اما بعد از اینکه پروزه به انتها نزدیک شد حقوقمون دیربه دیرپرداخت می شدتا جایی که من شب عید هیچ حقوقی دریافت نکردم و جلوی خانواده شرمنده شدم به خدا سخته آدم با تموم عشقو علاقه کار کنه ولی آخرش هیچی ، الانم که از شرکت اومدم بیرون دلیلم بی احترامی مدریت شرکت به کل بچه های پروژه بود و اینکه این آدم دروغ می گفت و کارمنو زیر سوال می برد تا جایی که به من گفت تو کاری نکردی
به خدا قسم ما دو نفر بودیم کد می زدیم و بقیه کارهای نرم افزار رو باز ما دونفر انجام می دادیم با تمام سختی ها حتی از درس و زندگی می زدیم آخرشم گفت که می تونی بری
این جور آدما نه احساس کاری دارن نه انصاف کاری حالا شما بگید منی که این همه زحمت نرم افزارو کشیدم با تموم وجودم این حقم بود دیگه از خدا فقط می خوام خودش جوابشو بده
با سلام به همه بچه ها
درد و دلای همرو خوب خوندم تا اونجا که دستگیرم شد آقای امیر تهرانی جای خوبی مشغول به کارن و دیگران براشون اهمیت نداره که چی داره میگذزه
من خودم از ترم 2و3 بود که وارد بازار کار شدم حتی روزهای بود که مجانی کار میکردم فقط به خاطر اینکه تجربه کسب کنم تا 1 رزومه کاری خوب زمانی که فارغ التحصیل شدم داشته باشم آره اون روزای سخت گذشت درسم تموم شد چندتا پروژه تو طول دانشگاه رفتم و خودمو به روز کردم خدمتم رفتم الان تو 1 شرکت استخدام شدم با حقوق 600 تومن که به اندازه 600 میلیون کار میکنم و همینم که میدن با منته. الانم میخوام برم سایت تو شهرستان درخواستم 1تومنه که پولی نیست اما در جواب میشنوی که سابقه کار نداری تازه کاری هر چیزی تعرفه داره کسی که بعد از2سال از گذروندن خدمت کار کنه تازه بهش میگن مهندس!!!!
همه کارایو که 1 مهندس با 10 سابقه داره انجام میدرو میدم اما این چجور یشه نمیفهمم
سلام دوستان
من لیسانس نرمافزار دارم و ومدرک برنامه نویسی سی شارپ و با نمره 95از مجتمع فنی گرفتم
vb css xhtml asp……در حد متوسط بلد هستم با همه اینا من سابقه کاری ندارم
جندوقت پیش یک رزومه می خواستم پرکنم که ازم خواستن حقوق درخواستیمو بنویسم ولی واقعا نمیدونستم برای طراحی سایت ویا آمورش کامپیوتر به صورت ماموریتی باید چقد حقوق درخواست کنم که نه ارزشم نزد کارفرما کم بشه و نه حقم ضایع بش
لطفا با تجربه خوبی که دارید منو یاری کنید با تشکر
فرشته
سلام دوستان عزیز
اینجا ایران است یک ضرب المثلی قدیما می گفتنا واقعا باید با آب طلا نوشت زد سر در شهرها (وقتی آب سر بالا بره قورباغه ابو عطا می خونه) حالا فقط دوست دارم بشینید با دقت از اسفند 90 تا الان بررسی کنید که درصد تورم چقدر بوده دلار از 900 تومن به 4000 تومن رسید سکه از 500-600 تومن به 1500000میلیون رسید مرغ و گوشت هم که اسمشو نیار یه مدتیه با سفره ها قهر بود پراید 7تومنی شد 22 میلیون حالا خودرو های دیگه جای خودش کرایه خونه ها چند برابر شد قیمت خونه سر به فلک کشید قیمت وسایل خونه 3 برابر شد . خوب حالا قضاوت کنید جونهای من و امثال من ازواج، کار می شه خواب و رویا هر کی هم از راه می رسه یه تیکه از سرمایه ملی می کنه می بره اون ور ، حالا کلاتونو قاضی کنید این همه تورم عقلانیه توی 11 -12 ماه؟
سلام به همه
من با داشتن ۷-۸ سال سابقه کار برنامه نویسی تو ۳-۴ تا شرکت به این نتیجه رسیدم
خانه از پایبست ویران است
حالا هم دارم میرم کانادا، اینجا نه نرم افزار معنی داره نه برنامه نویسی،
بحث درآمد و حقوق برای کار برنامه نویسی هم مشکلی از من و شما حل نمیکنه، گیرم که
تازه کار بودید و حقوقتون کم بود فکر نکنید اگر کهنه کار شدید خیلی بارتون رو میبندید
تا وقتی افتصاد مملکت داغونه و مافیایی هیچ تولید کننده ای نمیتونه به کارش ادامه بده.
نتیجه هم همین چندر غاز حقوق برنامه نویسی با منت بهتون میدن، هم شما ناراضی هم کارفرماتون.
سلام .درسته واقعا منم خسته شدم الان ترفند جدیدشون اینکه چون سابقه نداری باید چند ماه کار آموز باشی.الان موندم این راهو ادامه بدم یا کلا قیدشو بزنمو برم کارمند اداری بشم که اینقد پول کلاس ندم.ولی با علاقم چیکار کنم؟از بچه هایی که چندساله تو کار برنامه نویسی هستند میخوام بهم مشاوره بدن.اینم ایمیلم.بازم مرسی
dehghani_f66@rocketmail.com
سلام.این حرفا رو(منظورم نکات ورودبه بازار کار و درخواست دزمزد هستش)باید جایی زد که واسه آدم ارزش قائل باشن نه توی ایران که 99.999999 درصدبه فکر جیم شدن هستن که با کمترین هزینه بیشترین سود رو داشته باشن.بحث تازه کاروکهنه کار نیست.یارو اینقدربیشعوره 1000 تا تخصص رو مینویسه اونوقت انتظار داره که حقوق درخواستی رو بنویسه 400 تومن.جالب اینجاست که اون همه تخصصی که مینویسه کار چند نفره و اونا میخوان از یه نفر با بیگاری کشیدن همه کار رو راست و ریز کنن.تازه جالبتر اینجاست که از کارش ایراد هم میگیرن.بهتون نصیحت میکنم انگلیسی یاد بگیرین و با شرکتهای خارجی شروع به کار بکنید در هر زمینه ای که تخصص دارید.نکته ای که اینجا هست و آدم واسش کیف میکنه اینه که اونا مسلمون نیستن ولی واسه کارتون ارزش قائل هستن و حداقلش اینه که حتی اگه کارتون باب دهنشون نباشه بهتون توهین نمیکنن و خیلی مودبانه عذرتون رو میخوان.ضمنا هر تخصصی دارید رو ادامه بدین و گسترشش بدین و به هیچ وجه حتی اگر در بازار کار هم ازش استفاده نکردین فراموشش نکنید.یک روز به کارتون خواهد آمد.من خودم رو مباحث بسیاری کار کردم هر کدومشون رو ازش ناامید شدم وگذاشتم کنار یا فکر کردم که به دردم نمیخوره دوباره مجبور شدم برم دنبالش.موفق و پیروز و سر بلند باشید.
هم از مطلب نویسنده و هم از مطالب دوستان در نظرات استفاده کردم.
ممنون همگی
من ترم یکم اینطوری میگید تو دل ادم خالی میشه !
برخورد شما منو یاد مصاحبه خودم انداخت با مدیر یه شرکت ، که اون موقع هم من تازه کار بودم و هم اون آقا شرکتش رو تازه باز کرده بود. با من که مصاحبه کرد با یه حالت کمابیش تحقیرآمیزی درخواست کار منو تقریبا انداخت یه گوشه میزش و گفت شما حالا تازه کار هستید باید چند وقت کار کنید تا جا بیفتید. و البته استخدام نکرد. و حدود هفت یا هشت سال از این ماجرا گذشت و من مدیر بخش کامپیوتر یکی از سازمانهای دولتی شدم و قرار بود یه شرکت رو بگیریم برای انجام کاری و کامپیوتری کار. البته این سازمان که به دلایل واضح نمی خوام اسمش رو بگم بسیار پول داشت اون موقع و پروژه اون زمان چندین میلیون ارزش داشت. و دست بر قضا دقیقا همون آقا هم توی درخواست کننده ها بود !!! من هم مخصوصا بهش گفتم بیاد ، چون می دونستم در این حدود نبود. و اولش وانمود کرد که منون یادش نیست و من جریان مصاحبه رو براش گفتم !! و درخواستش رو به همون وضع انداختم کنار و گفتم شرکت شما فعلا باید بیشتر کار کنه !! حالا این داستان رو باور میکنید یا نه نمیدونم ، ولی دقیقا عین چیزی بود که اتفاق افتاد. و سرانجام اینو اضافه کنم که نهایتا از کار کامپیوتر و این مسائل اومدم بیرون و کلا فیلد رو «خوشبخانه» !! عوض کردم و البته بسیار راضی هستم. دوست داشتم بدونم الان حقوق برنامه نویس در ایران چقدر هست…
خواستم درسی باشه برای مدیران عاج نشینی که آینده رو درست نمی بینن…