وقتی هدفی برای خود تعیین میکنیم، در حقیقت خودمان را برای شکست آماده میکنیم. مثلا به خودمان میگوییم «۵ کیلو وزن کم کن» و بعد تمام تلاش خود را برای این کار انجام میدهیم. حتی بعضی اوقات با دو برابر کردن فشار، ضرب الاجل نیز مشخص میکنیم. اگر به اندازه کافی خوششانس باشیم و در زمان مشخص به هدف خود برسیم، کارمان هنوز تمام نشده. بلکه باید این کار را به صورت مستمر ادامه دهیم. مثلا بعد از کم کردن وزن، نمیتوانید رژیم و ورزش را کاملا کنار بگذارید.
به همین دلیل، اهداف معمولا نتیجه تفکر کوتاه مدت هستند اما در سیستم، ما به بلند مدت میاندیشیم. پس اگر قصد دارید تغییری بزرگ در زندگیتان ایجاد کرده و آن را بهتر سازید، به سیستمی نیاز دارید که بهترین عملکرد را داشته باشد. برخلاف اهداف، داشتن سیستمهای مناسب در زندگی میتواند آینده شما را تامین کند.
مقایسه سیستم و هدف
از نظر منطقی، تعیین هدف شما را در یک چرخه تلاش و شکست خوردن همیشگی قرار میدهد. در این حالت یا شکست میخورید، یا پس از رسیدن به هدف تنها موفقیتی موقتی به دست میآورید. پس از این به هدفی جدید نیاز دارید. و این چرخه برای همیشه ادامه مییابد. هنگام تعیین هدف، ما معمولا بیش از حد مشتاق هستیم و تواناییهای خود را در نظر نمیگیریم. این موضوع، به خودی خود فشار روی ما را چند برابر میکند.
سیستمها با اهداف تفاوتهایی اساسی دارند که یکی از آنها، تمرکزشان روی تلاش مستمر است. در یک سیستم شما نقطهای مشخص ندارید که یا به آن میرسید یا نمیرسید، بلکه روشی برای زندگی انتخاب میکنید که هر روز و به صورت مستمر، آن را تمرین میکنید.
با یک مثال میتوانید این نکته را بهتر درک کنید: در دنیای رژیم گرفتن، چند کیلو ورزن کم کردن هدف است اما سالم غذا خوردن، سیستم. یا در دنیای ورزش کردن، شرکت در یک ماراتن هدف است اما هر روز ورزش کردن، سیستم. در کسب و کار، یک میلیون دلار پول درآوردن هدف است اما کارآفرین بودن، سیستم. فکر میکنم حالا متوجه تفاوتهای بنیادی این دو شده باشید. سیستم یک روش زندگی است.
حقیقت این است که شما همین الان هم یک سیستم برای زندگی خود دارید. کافیست به عادات و کارهای روزانه خود دقت کنید. آیا از این وضعیت راضی هستید؟ کارهای روزانه شما، زندگیتان را در ابعاد کوچک تشکیل میدهند. به خاطر اینکه همین اعمال کوجک، آینده را میسازند. سیستمها مسیر زندگی شما را مشخص میکنند.
به سطح انرژیتان توجه کنید
وقتی قصد دارید سیستمی برای زندگیتان طراحی کنید، حتما باید سطح انرژیتان و نحوه تغییر آن در طول روز را مد نظر قرار دهید. یک سیستم مناسب، بهترین استفاده را از ساعات پرانرژی و ساعات خستگی میکند. منظور از انرژی در اینجا، توانایی تمرکز روی کاری و به پایان رساندن آن است. این موضوع به موارد مختلفی از جمله شخصیت شما بستگی دارد. مثلا بعضی افراد صبحها انرژی بیشتری دارند در حالیکه برخی آخر شب بهتر تمرکز میکنند.
اگر شغل شما با ساعات پرانرژیتان هماهنگ نباشد، قطعا با مشکلات بسیاری رو به رو خواهید بود. برای افرادی که شبها تمرکز بیشتری دارند بهتر است که شب کار کنند و برعکس. شما متوجه خواهید شد که برخی فعالیتها به انرژی زیادی نیاز دارند (مانند درس خواندن یا کار کردن) در حالیکه بعضی، خود انرژیبخش هستند (مانند ورزش کردن یا پرداختن به تفریح مورد علاقه).
ترکیب درست این فعالیتها، سطح انرژی شما در بالاترین حالت خود در طول روز نگاه خواهد داشت. شما باید بدانید بهترین زمان برای انجام کارها کی است و بهتر است که برای استراحت، چه فعالیتی را انجام دهید. در این صورت میتوانید دوباره انرژی لازم برای برگشت به کار به دست آورید.
اعمال اصلی: ورزش، رژیم و خواب
وقتی نوبت به طراحی سیستمی موثر برای زندگی میرسد، سه عمل اصلی وجود دارد که باید به بهترین حالت انجام گیرند: ورزش کافی، رژیم غذایی مناسب و برنامه خواب. اینها مواردی غیر قابل چشم پوشی هستند. حفاظت از بدنمان باید جزو اولویتهایی اصلی زندگی ما باشد زیرا زندگی بدون بدن سالم، غیرممکن است. این موضوع در زمینههای دیگر زندگی شما نیز بی تاثیر است؛ مانند روابط، کار و تحصیل.
حتی کاهش میخواب میتواند باعث کم شدن تمرکز و افزایش شدید استرس شود. در این حالت احتمال مرتکب شدن اشتباهات در کار یا آغاز بحث با دیگران، بیشتر خواهد شد. خیلی وقتها ما حتی از این موارد کوچکی رو که روی سلامتی ما تاثیر دارند خبر نداریم. هیچگاه نباید موارد مذکور را دست کم بگیریم. به عنوان مثال، برخی غذاهای خاص باعث خستگی شما میشوند و برخی دیگر، انرژیبخش هستند. بهتر است این نوع غذاها را بشناسید و از آنها به نفع خود استفاده کنید.
سیستمها روی استمرار تمرکز دارند، برای همین ایجاد به مرور تغییرات کوچک بیشتر از ایجاد تغییرات بزرگ و ناگهانی در دستور کار قرار دارند. از نقطه نظر سیستم، مواردی چون سلامت جسمانی تاثیر بسیاری در کیفیت زندگی شما دارند؛ پس آنها را به هیچوجه فراموش نکنید.
انرژی خود را افزایش دهید
در ادامه به بررسی چند روش و تکنیک برای افزایش انرژی در طول روز میپردازیم.
- استفاده از چیزهایی که در آن استعداد دارید: هر استعداد نهفته میتواند آغازی برای یک موفقیت بزرگ باشد. شاید خوب بودن در بازیهای کامپیوتری برای شما درآمد نداشته باشد اما میتواند انگیزهتان را افزایش دهد. خوب بودن در هر چیزی، کیفیت زندگی شما را افزایش خواهد داد.
- خودتان را تصدیق کنید: این روش، انگیزه شما برای رسیدن به هدف را چندین برابر خواهد کرد هرچند ممکن است کمی ابتدایی به نظر بیاید. به عنوان مثال میتوانید هر روز به خود بگویید «من یک نویسنده بزرگ خواهم شد». برای اطلاعات بیشتر این راهنمای رایگان را مطالعه کنید.
- از قوه تخیل خود استفاده کنید: ذهن و بدن شما، به طور خودکار نسبت به تصاویر موجود در فکرتان واکنش نشان خواهند داد. خودتان در موقعیت ایدهآلتان قرار دهید. این کار مانند جادو است، مانند این که بتوانید با فکر کردن به چیزی باعث رخ دادن آن شوید.
- به موسیقی مناسب گوش دهید: گوش دادن موسیقی نیز یک روش محبوب دیگر است. به عنوان مثال میتوانید از موسیقی متن فیلمهای حماسی استفاده کنید.
- هیچگاه یادگیری را متوقف نکنید: همیشه دنبال یادگیری موارد جدید باشید؛ چیزهایی همانند فن بیان، روانشناسی، دیزاین، حسابداری، نوشتن خلاقانه، تکنولوژی یا زبان جدید. در این صورت، احساس همواره به جلو حرکت کردن به شما منتقل میشود.
- با افراد مثبت معاشرت کنید: یکی از بزرگترین منابع انرژی در زندگیهای ما، مردم هستند. افراد منفینگر و تنبل نیز به همان اندازه میتوانند از انرژی ما بکاهند. خیلی وقتها ما ناآگاهانه همانند دوستان و آشنایان خود رفتار میکنیم؛ بنابراین افراد دورتان را با دقت بیشتری انتخاب کنید.
استفاده از چنین به مواردی به شما کمک میکنید همیشه انرژی خودتان را در بالاترین سطح نگه داشته و بهترین عملکرد را داشته باشید.
-
[…] منبع : مربی […]
Leave a Comment
به جای سیستم میتونیم از کلمه “ارزش” استفاده کنیم. سیستم یه حالت خشنی داره.
آرزو جان تفاوت معنایی این دو کلمه باهم زیاده. سیستم اینجا یعنی روال کارها در صورتی که ارزش این معنی رو نمیرسونه.
عذرخواهی میکنم اسم رو اشتباه نوشتم 🙂
بسیار جالب بود
ممنون
سلام ممنون از مقاله بسیار جذاب تون. سوالی ذهنم رو مشغول کرده. ایا استفاده از سیستم باعث نمیشه که ابعاد دیگری که لازم است برای رسیدن به هدف را نادیده بگیریم؟ مثلا همین مربی بسکتبال برای هدفش که پیروزی هست صرفا نباید بر روی تمرین شاگردانش کار کند بلکه موارد دیگری مانند تغذیه نیز باید رعایت شود.
بنظرم منظور شما از سیستم، این بود که باید بر روی فعالیت تمرکز کرد و نه نتیجه. از طرفی در بسیاری از کتاب های هدفگذاری نوشته شده است که برای رسیدن به هدف خود یک سناریو بنویسید. ایا منظور شما از سیستم همین سناریو است؟
میشه اینجوری گفت. هر عاملی که برای رسیدن به نتیجه اثرگذاره باید بهش توجه بشه.
سلام
مقاله با کیفیتی بود ، ولی یه چیزی هم که هست اینه که بدون هدف امکان انگیزه برای اجرای سیستم وجود نداره درسته
برای بار دوم برگشتم و این مقاله رو خوندم به نظرم الان ایده جالبی میاد
ممنونم مقاله خوب و کاربردی بود سوال من رو رفع کرد