مشکل تاریخی در کار کردن ما

یک روز جمعه بود و تقریبا حوصله هیچ کاری را نداشتم. بعضی وقت‌ها کتاب می‌خرم و مدت‌ها می‌مونه توی کتابخانه تا بالاخره یک‌ روزی زمان خواندنش فرا برسه. کتاب جامعه شناسی خودمانی هم از همین کتاب‌ها بود و من فکر نمی‌کردم که وقتی کتاب را دست بگیرم تا شب تمومش می‌کنم. در مورد این موضوع قبلا اینجا نوشته‌ام. از اون روز تقریبا دارم به همه توصیه می‌کنم که این کتاب رو بخونن تا حداقل بفهمن که دلیل بسیاری از رفتارهای ما در جامعه‌مان چیست و هرکس بتواند حداقل با این رفتارها و نقاط ضعف آگاهانه برخورد کند و بتواند آنها را مدیریت کند.

چند شب پیش قهوه تلخ رو می‌دیدم که در یک قسمت این جناب مستشار رفت تو بازار که یک مشکل تاریخی تهرانی‌ها (که اینجا نماینده ایرانی‌ها هستند) را حل کند. مشکل کار کردن! همه ما می‌دونیم که اگر قرار باشه شرایط 100 سال گذشته خودمان را با شرایط 100 سال گذشته کشور‌های توسعه یافته مقایسه کنیم، اینطور می‌شود که در آن زمان در کشورهای توسعه یافته کنونی به دلیل اختراع صنعت چاپ، دانش به راحتی منتقل می‌شده اما در کشور ما طبق آمار شاغلین که قهوه‌چی در قهوه تلخ به آنها اشاره کرد در همان زمان 10 نفر قلیون کش، 4نفر بی‌شعور، 3نفر الاف و … جزو نیروی کار حساب می‌شده و مفهوم کتاب و دانش همه‌گیر نبوده. اما مفهوم دود و کباب و قیلوله و دیزی و کله‌پاچه را همه به خوبی می‌دانستند.

البته که این موضوع طنز بوده اما واقعا بهتره که فقط به این موضوع نخندیم و چند ثانیه‌ای را صرفا خندان طی نکنیم. بهتره که به این فکر کنیم که چرا مستشار وقتی سعی می‌کرد مفهوم کار مفید رو به آدمها توضیح بده کسی درک نمی‌کرد؟ ما مشکلات جدی داریم که ریشه در تاریخ ما داره و الان در ناخودآگاه جامعه ریشه دوانده. به همین دلیل است که خیلی از مسائلمان حل نمی‌شود. حداقل اگر بدانیم مشکل‌مان چیست شاید بتوانیم بهتر به آن رسیدگی کنیم. اگر قرار است شرایط اجتماعی بهتری را تجربه کنیم، هرکس به اندازه خودش باید تاثیرمثبت بر دیگران بگذارد. ما از گذشته با جدی کار کردن مشکل داشته‌ایم. گاهی فکر می‌کنم که ظاهرا این جمله “کار جوهر مرد است” یک مفهوم شکست خورده بوده. سال‌هاست می‌گوییم ایرانی‌ها انسان‌های باهوشی هستند. سال‌هاست نقاط ضعف فعلی را با دست انداختن به تاریخ و گذشته‌مان پوشش می‌دهیم.

بهتر است دوباره فکر کنیم. آیا باهوشی به تنهایی کافی است؟ آیا اجداد تاریخی ما اکنون برای ما کاری می‌کنند؟ آیا بهتر نیست کمی آرزوهایمان را بزرگ‌تر کنیم؟

——————————————————————————————————————————————————————-

دنبال متخصص می‌گردید؟ آگهی استخدام خود را اینجا منتشر کنید. برای کسب اطلاعات تماس بگیرید.

می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • roho
    پاسخ

    یک مسئله اصلی در رفتار ایرانی عادت و دل کندن از عادت هست، به داشته هامون می بالیم و درحسرت نداشته ها سخن میگوییم اما برای رسیدن به اون نداشته ها تلاش نمی کنیم.
    اصلی هست که میگه برای رسیدن به چیزی باید چیزی رو از دست بدی .

    بنظرم باید از گذشته ها گذشت تا به آینده رسید . ما در گذشته و کارهایی که انجام شده باقی می مانیم و با افتخار از اون به کرات یاد می کنیم و حال رو سپری میکنیم بی آنکه برای آینده بیاندیشیم .
    اگر برای آینده برنامه ای تهیه کرده باشیم ، موقع عمل کردن بدلیل عدم تغییر عادت ها برنامه رو تغییر می دهیم یا سبک می کنیم. این ها شاید به دلیل ترس از آینده ای که نیامده است و ترس از دست دادن داشته ها و نرسیدن به نداشته ها.

    تغییر عادت جامعه ایرانی به مانند این است که از یک فرد مسن بخواهی از کارهایی که تاکنون انجام می داده دست بکشد و گونه ای دیگر کار کند.
    مسلما بسیار سخت و پر تنش و دارای فشار روحی و روانی ست ، چه تا این زمان او با فراغت بال و سلیقه شخصی یا قراردادی کار می کرده و شخصیت کاری اش با این حالت عجین شده و به یک باره همه چیز را معلق می بیند.
    حال اگر بخواهد دوره جدیدی را آغاز کند نه جسم اش یاری می کند و نه روح اش از داشته هایش جدا می شود تا بخواهد بازیگر دوره نوین و تغییر ها باشد پس به اجبار یا باید به مقابله برخیزد یا زیر فشار این تغییر بماند و یا باید از جامعه به جایی دیگر مهاجرت کند.

    حال اگر کسی که این تغییر را برای او بوجود می آورد به دلیل دلسوزی و آینده نگری مسبب این تغییر است پس می بایست بسیار با ملاطفت و صبر و آهسته آهسته عادت ها را تغییر دهد و از ایجاد رنجش پرهیز کند تا هردو به خواسته مطلوب برسند.

  • جم
    پاسخ

    مبهم بود…

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @جم کتاب جامعه شناسی خودمانی را بخوانید رفع ابهام خواهد شد

  • شهرام کریمی
    پاسخ

    پیشنهاد می کنم کتاب کار و فراغت ایرانیان را مطالعه بفرمایید. تحلیل های این کتاب بسیار عمیق تر از کتاب جامعه شناسی خودمانی است.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @شهرام کریمی ممنون از معرفی کتاب حتما این کتاب رو تهیه می‌کنم.

  • مهدی
    پاسخ

    امیر، نویسندۀ این کتاب یه “پی نوشتی بر جامعه شناسی خودمانی” هم داره که یه جورایی جلد دوم محسوب میشه. خوندنش ضرر نداره. ضمنا کتاب “عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران” نوشتۀ “محمود سریع القلم” رو هم توصیه می کنم.
    {الان متوجه شدم که سریع القلم یه کتاب دیگه هم به نام “کالبد شکافی رفتار ایرانیان” داره که ازش بی خبر بودم. با توجه به این که اون کتابی که ازش خوندم واقعا خوندنی بود، این رو هم باید بگیرم بخونم}
    در این فضا ها، یه کتاب هم به نام “ما چگونه ما شدیم” نوشتۀ “صادق زیبا کلام”، منتها به اندازۀ کتاب نراقی و سریع القلم جالب نبود (از نظر من)

  • مهدی
    پاسخ

    😀
    اسم کتاب جدید سریع القلم رو اشتباه نوشتم. اسمش هست “فرهنگ سیاسی ایران”

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @مهدی آره کتاب دوم رو هم خوندم و تو همون مطلبی که در این پست بهش اشاره کردم دربارش نوشتم.
    کتاب‌های بعدی رو هم مرسی که معرفی کردی حتما تهیه‌شون می‌کنم.

  • بابک
    پاسخ

    در شماره جدید ماهنامه مهرنامه نقدی بسیار جالب و دقیق بر کتاب جامعه شناسی خودمانی با عنوان جامعه شناسی خودشانی نوشته شده که پیشنهاد می کنم حتما حتما بخوانیدش.

  • احمد زارع
    پاسخ

    درود و فراوان درود بسیار سپاسگزارم از شما و از دوست گرامی beranoosh. خداوندگار یار و نگهدارتان باد

  • بيژن کیانی
    پاسخ

    یه مثال ساده تر :
    وقتی دوست یا فامیلمون از سر کار بر میگرده میگیم خسته نباشی و انگار کوه کنده و وقتی کسی از سفر برمیگرده میگیم خوش گذشت ؟ … اگه بریم تو بحر همین دو جمله خیلی نکته ها میشه برداشت کرد.

  • مهرداد رحمانی
    پاسخ

    با سلام
    کتابی که معرفی نمودید خواندم.
    از خواندنش لذت بردم.
    سپاسگذارم.
    لطفاً باز هم کتابهای مفید را معرفی نمایید، چه اگر نام این کتاب را اینجا نمیدیدم و موضوع آن را نمیدانستم ممکن بود هیچگاه آن را نخوانم…

  • مصطفی
    پاسخ

    سلام
    اولا، به نظر شما وقتی قرار که نفت رو بفروشیم و بخوریم، فرقی داره که کار کنیم یا نکنیم، با عرضه باشیم یا بی عرضه؟
    دوما، ما ایرانی ها اصلا هم با هوش نیستیم! روی همین جمله سر کلاس درس با وزیر سابق بحثمان شد، او اصرار داشت که ما ایرانی ها باهوش نیستیم (من الان باهاش موافقم). البته درسته که مخ ها ما خیلی مخن ولی عموم مردم نمی تونن اون ها رو دنبال کنن و نتیجه ای نمی گیریم!! برای اطلاعتون میانگین ضریب هوشی کشور هایی که بالاتر از ما هستند رو در آخر بحث براتون گذاشتم. می بینید که میانگین ضریب هوشی ژاپن 95، چین 100، عراق 87، ترکیه 90،امریکا 98 و ایران 84 هست. نیاز به ذکر منیع هم نیست چ.ن اینترنیت پر از این آمار.
    1 Hong Kong 107
    2 South Korea 106
    3 Japan 105
    4 Taiwan 104
    5 Singapore 103
    6 Austria 102
    7 Germany 102
    8 Italy 102
    9 Netherlands 102
    10 Sweden 101
    11 Switzerland 101
    12 Belgium 100
    13 China (PRC) 100
    14 New Zealand 100
    15 United Kingdom 100
    16 Hungary 99
    17 Poland 99
    18 Spain 99
    19 Australia 98
    20 Denmark 98
    21 France 98
    22 Norway 98
    23 United States 98
    24 Canada 97
    25 Czech Republic 97
    26 Finland 97
    27 Argentina 96
    28 Russia 96
    29 Slovakia 96
    30 Uruguay 96
    31 Portugal 95
    32 Slovenia 95
    33 Israel 94
    34 Romania 94
    35 Bulgaria 93
    36 Ireland 93
    37 Greece 92
    38 Malaysia 92
    39 Thailand 91
    40 Croatia 90
    41 Peru 90
    42 Turkey 90
    43 Indonesia 89
    44 Suriname 89
    45 Colombia 89
    46 Brazil 87
    47 Iraq 87
    48 Mexico 87
    49 Samoa 87
    50 Tonga 87
    51 Lebanon 86
    52 Philippines 86
    53 Cuba 85
    54 Morocco 85
    55 Fiji 84
    56 Iran 84

یک نظر بدهید