این روزها به شدت احساس خستگی می‌کنم و به واسطه همین خستگی چند روز اخیر رو زودتر رفتم خونه که از فضای کار دور بشم. اما خودم هم که تصمیم می‌گیرم درگیر کاری نشم انگار نمی‌شه. چند روز پیش که رسیدم خونه تلویزیون رو روشن کردم و دیدن کانال 4 برنامه‌ای داره پخش می کنه درباره کارآفرینی. ظاهرا همایش کارآفرینی بوده و کارآفرینان برتر انتخاب شدند و … خلاصه که کنجکاوی نگذاشت برنامه رو نبینم.

مجری برنامه بدون اینکه میمیک صورتش تغییر بکنه و بدون ذره‌ای احساس، درست مثل یک آدم آهنی یک سوال تکراری، یک چیزی تو مایه‌های رمز موفقیت شما چی بوده را از تمام کارآفرینان می‌پرسید و تقریبا هم جواب تمام کارآفرینان محترم یکسان بود. تلاش و پشتکار و ناامید نشدن…

اما در این برنامه یک نکته برام جالب بود که وقتی همه این افراد می‌خواستند در مورد مدت کار خود توضیح بدهند، همه بدون استثناء بالای 10 سال کار کرده بودند و همه افرادی جا افتاده بودند. از 10 یا 12 نفری که مصاحبه شدند، به دو نفر می‌آمد که زیر 40 سن داشته باشند و بقیه افرادی بالای چهل به نظر می‌رسیدند. به همین دلیل سعی کردم جستجو کنم ببینم که سن کارآفرینی در بقیه دنیا به چه صورت است که با توجه به اینکه بیشترین میزان کارآفرینی در آمریکا ثبت می‌شه به یک گزارش جالب رسیدم. در این گزارش که توسط بنیاد کافمن منتشر شده، مشخص می‌کنه که بیشترین میزان رشد کارآفرینی در محدوده سنی 55 تا 64 بوده است.

اما مسئله اینجا به دو بخش تقسیم می‌شه، سن شروع کارآفرینی که اتفاقا در سنین بالا به دلیل بلوغ فکری و تجربی، بالاست و این به خودی خود بد نیست. اما دنبال این بودم که ببینم متوسط زمان به نتیجه رسیدن یک کسب و کار در کشورهایی مثل آمریکا یا کشورهای اروپایی چه میزان است که به نتیجه نرسیدم. اگر در این مورد اطلاعی دارید خوشحال می‌شم درباره‌اش بدونم. اما حدس می‌زنم به دلیل وجود زیرساخت‌های کارآفرینی، شروع یک کسب و کار در کشورهای خارجی برای شخصی که در آن فرهنگ رشد کرده زمان کوتاه تری بگیره تا برای شخصی مشابه در ایران. به این دلیل که شخص کارآفرین در ایران برای ایجاد کسب و کار خود مجبور است بخشی از زیرساخت‌های مورد نیاز را نیز خودش ایجاد کند و این مسئله‌ای است که همواره باید به آن توجه داشت.

Showing 0 comments
  • پرهام
    پاسخ

    به نظر من سن کارآفرینی توی آی تی توی رنج بین 30 تا 35 سال هست ، طبق چیزی که تاحالا سرویس هایی مثل گوگل و فیس بوک و یاهو بوده مدت زمان نتیجه رسیدن بستگی به نوع کار بین 5 تا 10 سال هست

    توی سایر مشاغل نظیر IKEA و Starbucks که بوجود اومدن این مدت زمان در حدود 10 تا 20 سال بود که شغل و تجارت گسترش پیدا کنه

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @پرهام تو این گزارش روی همه صنایع تحقیق شده و برنامه‌ای هم که کانال 4 پخش کرد در بین کارآفرین‌ها فقط یک نفر از رشته IT بود. اما نکته جالب برای خود من این بود که برعکس چیزی که فکر می‌کردم سن کارآفرینی در جاهای دیگه دنیا اینقدرها هم پایین نیست. در هر صورت اون چیزی که مشخصه و بهش اشاره کردی اینه که سن کارآفرینی در حوزه IT و زمان رسیدن به سود با حوزه‌های دیگر متفاوت است.

  • مجید تهرانی
    پاسخ

    امیر عزیز. در مراجع عمدتاً مراد از کارآفرینی ایجاد کسب و کار کوچک و متوسط و حقوق بگیر نبودن است. لذا مثلا وقتی بحث از کارآفرینی زنان میشود دامنه بحث از اینجا که فلان خانم با شیرینی یا مربای خانگی شروع به درآمد آفرینی کرده است شروع میشود تا کسی مثل فاطمه طریقت منفرد(هانی پارسه). لذا اولین نکته اینست که کارآفرینی با تولید ثروت متفاوت است.
    توسعه از مرحله یک کسب و کار کوچک و متوسط به یک کسب و کار بزرگ که مثلا از کارآفرین شخصی مثل انوشه انصاری و بیژن میسازه مستلزم وجود خیلی چیزهاست که تو محیط باید وجود داشته باشه و نبودش سن کارآفرین رو در محیطهای مختلف متفاوت میکنه و ممکن است اون را به ثروت آفرین شدن نرساند.
    من نمیخام اینجا وارد بحث ملزومات محیطی موثر بر توفق کارآفرین بشوم زیرا بحث مفصل است و جای خود را می طلبد. ویژگیهای داخلی و درونی کارآفرین هم جای دیگری است. قدر مسلم کارآفرین انگیزه + عزت(اعتمادبه) نفس+ایمان را برای پذیرش ریسک را داشته است و تا این سه را از دست ندهد هم ول کن کارش نیست.اگر هم ول کند موقتی و برای رفع خستگی است و دوباره به میدان باز خواهد گشت.
    واقعیت اینست که اگر محیط برای توسعه و تبدیل به یک بنگاه بزرگ مساعد باشد نقش کارآفرین به موسس یا همکار در تاسیس یا مدیر کاهش پیدا میکند.شرایط توسعه خیلی مهم است و باید حتما در مورد اون صحبت کرد و تحلیل شکاف بین این شرایط در جوامع با شاخص بالای انجام کسب و کار با ایران میتواند مشخص کننده سن واقعی توفیق کارآفرینی باشد که ثروت آفرین شده است.
    در ایران و در صنعت آی تی شما شرکتی زیر ده تا پانزده سال سابقه نمی بینید که در تعادل کامل به سر ببرد و البته شرکتهایی داریم که بعد از بیست و سه سال فعالیت موفق از بازار حذف میشوند. و البته هیچکدام نه کارآفرین هستند نه ثروت آفرین.حتی شرکتی مانند همکاران سیستم با وجود اراده کردن به بورسی شدن و با او حجم بالا از توفیقات تجاری الان در تالار اصلی بازار بورس ما نیست. این نشان میدهد که کارآفرین محصور به محدودیتهای محیطی در توسعه باقی میماند.شما نباید محیط ایران را با آمریکا که برای هر کاربر فیس بوک ارزش بازار صد دلار در نظر میگیره مقایسه کنیدو زاکربرگ اگر در شزایط محیطی ایران بود الان نه لیسانسشو گرفته بود نه احتمالا به خاطر فیس بوک از دغدغه‌های امنیتی کشور جان سالم بدر برده بود. ما کشور هدف هستیم و انتظار نداشته باشید وقتی دو تا دولت مثل آمریکا و اسرائیل به شهادت روسیه و تحقیق ناتو استاکس نت درست میکنند که نیروگاه اتمی ما را منفجر کنند ما در ایران زاکربرگ داشته باشیم.
    من معتقدم در ایران سن کارآفرین از اولین فروش شروع میشود و بلوغ کارآفرین جایی است که رفتارهای مالی کارآفرین اصلاح میشود و ثروت آفرین شدنش او زمانی است که میتواند ایده اش را باروشی حقوقی به تقاضای فعال و فاینانس جامعه خودش متصل کند . این ممکن است در سنین بسیار بالا باشد زیرا شرایطی که سر بسته گفتم کار ساده ای نیست.
    قرار نیست همه مثل بیل گیتس نسخه اولیه داس را بخرند و به مدد پدر بانکدار یک قرارداد انحصاری با حق فروش به غیر با بزرگترین شرکت دولتی وقت ببندند.یک عده هم در ایران کارآفرینی میکنند. کاش آپارات این هفته بی بی سی در مورد بانوی گل موسس گلاب زهرا را ببینید تا عرض من محسوس شود. ببینید که در ایران جایگزین کردن کشت خشخاش و برداشت تریاک با کاشت گل و برداشت گلاب چه مشقاتی دارد.
    البته آخرین گزارش GEM در مورد کارآفرینی در ایران شایان توجه است نشان میدهد که ما چه وضع خوبی در کارآفرینی داریم و توسعه کارآفرینی چه نقشی پررنگی در استقلال مالی طبقه متوسط از دولت دارد.این استقلال مالی از دولت همان عاملی است که انگلستان پادشاهی را در صد سال تبدیل به یک کشور دموکراسی دار می‌کند. کارآفرینی اگر در اقتصاد سیاسی یک کشور جایگاهی داشته باشد بسیار مقدس و توسعه آفرین است و مساله سن مطرح نیست اما آنچه که دوست دارم به شما هدیه بدهم تمرکز بر اصلاح رفتارهای مالی کارآفرین است که آن را در هیچ دوره ای آموزشی نمیتوان آموخت. قویا اعتقاد دارم اگر شما تمام واحدهای ام بی ای را در بهترین دانشگاه و در عمل و همزمان در دانشگاه تجربه آموخته باشید و بهترین ایده و توان اجرا را هم داشته باشید و کالا و خدمت شما عینا با تقاضا همسو باشد و بهترین منابع فاینانس هم در اختیارتان قرار بگیرد و منصف ترین و قابل اعتماد ترین و سخت کوش ترین شرکا را هم داشته باشید باز تا رفتارهای مالی شما و سوگیریهای شما(تورش) اصلاح نشود از کارآفرینی به ثروت آفرینی گذر نخواهید کرد.مطالعات مختلفی در مورد ویژگیهای روانشناختی کارآفرین وجود دارد.مطالعات زیادی در مورد شرایط محیطی موثر بر رشد کارآفرینی وجود دارد. مطالعات زیادی در مورد جنسیت، تحصیلات، تکنولوژی و …ارتباطشان با کارآفرینی وجود دارد. اما چیزی که عرض میکنم یک یافته ناب و است. رفتار مالی کارآفرین در توفقیش بسیار تعیین کننده است.لذا سن کارآفرینی سنی است که این رفتار ها اصلاح شوند و این بخشی از رازی است که یک بچه بی سرپرست در بازار را که پادویی و آب و جارو کردن را پیشه خود کرده است به بزرگترین تاجر ملی تبدیل میکند.حل معادله سن کارآفرین در گرو درک رفتار مالی کارآفرین است.برای سر نخ به این آدرس یک نگاهی بیندازید. (http://www.behaviouralfinance.net/)

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @مجید تهرانی
    من به شدت با نظر شما موافقم و البته قصد مقایسه نداشتم. داشتم این برنامه رو می‌دیدم کمی کنجکاویم قلقلک اومد ببینم تو کشورهای دیگه وضعیت به چه صورته. در هر صورت اون عامل هوش محیطی و تاثیرات جغرافیایی به شدت عامل مهمیه و اصلاح رفتار مالی از همه چیز مهم‌تر.

  • جم
    پاسخ

    پیر امیدیار مدیر ایرانی ebay یکی از دونفر ثروتمند زیر 40 سال در دنیا بوده که قطعا کارافرین هم محسوب میشده! من حس میکنم به زودی و طی چند سال اینده سن کارافرین هم درجهان و هم در ایران به شدت بیاد پایین. راستی میدونستید یه نمونه از کارافرین های ما مدیر شرکت جوینده بوده؟ پیشنهاد میکنم یه نگاه به داستان زندگیش بکنید!
    http://www.jooyande.ir

  • میثم
    پاسخ

    اقای مجید تهرانی از مطالبتو تو بخش نظرات خیلی لذت بردم . شما وبلاگی سایت یا مکانی برای انتشار افکارتون ندارید

  • امیر
    پاسخ

    @مجید تهرانی
    سلام جناب تهرانی
    از مطالبتون خیلی استفاده کردم ممنون میشم بشتر درباره رفتار مالی توضیح بفرمایید

  • مجید تهرانی
    پاسخ

    @امیر
    ضمن تشکر از اظهار لطف شما، باید عرض کنم که من در رساله خودم همزمان در زمان کلنجار رفتن برای ترکیب Computational Finance که “مالی محاسباتی” میشه بهش گفت (1) و Behavioral Finance که مالی رفتاری ترجمه شده (2) و (3) متوجه یک پدیده ای شدم که اسمشو گذاشتم “رفتار مالی” (Financial Behavior). نمیتونستم بهش بگم Entrepreneurial finance یعنی “مالی کارآفرینی” چون این واژه رو عمدتا برای تامین مالی طرح های کارآفرینانه مصرف کرده‌اند.(4)
    مرادم از “رفتار مالی ” مجموعه ای از باورها و سوگیری‌های شناختی کارآفرین است که در لحظه تصمیم گیری در مورد پول ناخودآگاه به آنها ارجاع میکند. این ارجاعات ناخودآگاه در تصمیمات از جنس مدیریت سرمایه‌گذاری یا از جنس مدیریت نقدینگی و یا از جنس مصرف پول تعیین کننده سرنوشت کارآفرین به معنی موفقیت یا عدم موفقیت است.اکثر آنومالیهای منجر به شکست هم در همینجا پنهان شده اند.
    به عنوان مثال در مدیریت نقدینگی مشکلی که خودم باهاش در تجربه شرکت داری چالش داشتم و ضربه اساسی هم ازش خوردم این بود که زمان وصول مطالبات رو زمان مطلوب از نظر خودم وخوش بینانه فرض میکردم.این سوگیری رو میشد نوعی بیش اعتمادی ” Overconfidence ” در ادبیات مالی رفتاری نامید.یک سوگیری (تورش /bias ) شناخته شده در روانشناسی شناختی. بعدها متوجه شدم که مدیران کهنه کار و موفق در مدیریت نقدینگی هر حساب دریافتی را حداقل 60 روز دیرتر قابل وصول و هر حساب پرداختی را 60 روز زودتر لازم الاجرا می بینند.یعنی در مقابل این سوگیری غلط(آنومالی رفتاری) یک سوگیری درست هم وجود داشت(با کمی اغماض در مورد مفهوم “غلط” و “درست”).لذا بر آن شدم که این مفهوم را که مستقیما با رساله ام در گیر نیست ولی با زندگی ام سر و کار دارد را با توجه به آنکه مطالب گسسته و متعددی هم در مورد آن هست ساماندهی کنم و سوگیری های ممکن را شرح داده و بعد سوگیریهای “درست” یعنی اونهایی که منجر به “موفقیت” شده است را بیان کنم.
    درحال حاضر یادداشتهایم به جز مقدمه پراکنده است و حتما مقدمه آن را در قالب یک یادداشت غیر فنی و قابل استفاده برای کارآفرینان اجرایی بازنویسی میکنم و از طریق سایت آقای مهندس مهرانی نژاد تقدیم می کنم.
    در جوامع مستعد برای توسعه کارآفرینی مثل آمریکا، وجود مشاورین، کارآفرینان کارکشته و قدیمی که به عنوان شریک ظاهر میشوند و سرمایه گذاری میکنند، وکلا و زیرساخت قانونی مناسب بدون آنکه صاحب ایده درگیر آموختن این مفاهیم شود در چارچوب مشارکت چاله های پیش روی کارآفرین حذف شده و ما میلیاردر و خیر بیست و شش ساله هم میبینیم. اما در کشور ما با توجه به آنکه اولاً “های تک” منجر به ثروت برای هیچ فردی در بخش خصوصی واقعی نشده است(به عنوان مثال بزرگترین شرکت آی تی ما شرکت خدمات انفورماتیک است که با یک ساختار تو در تو در سهامداران عملا غیر دولتی است و نمیتوان به آن خصوصی گفت و به ازای هر تراکنش بانکی یکصد تومان درآمد دارد، حساب کنید زمان واریز یارانه ها چه میشود! فروش این شرکت بالای سالی سیصد میلیارد تومان و کارکنان آن بالای یکهزار پانصد نفر هستند.اما این شرکت خصوصی نیست غیر دولتی است)، ثانیاً موانع محیطی متعدد برای توسعه کسب و کار حتی سنتی وجود دارد نمیتوان انتظار داشت که کارآفرینان ما بدون آشنایی با این آنومالی ها به توفیقات بزرگ و پایدار دست یابند. مجددا سپاس از اظهارعلاقه شما و امیدوارم با توسعه این مفهوم برای ارتقا کیفیت زندگی کارآفرینان و اجتناب از آنومالی های مالی گامی برداشته شود.ان شا الله به زودی مقدمه را به آقای مهندس مهرانی نژاد میدهم اما اقرار و پوزش من را قبل از خواندن مقدمه بپذیرید زیرا خودم نوآموز این مسیر هستم.
    (1)- http://en.wikipedia.org/wiki/Computational_finance
    (2)- http://en.wikipedia.org/wiki/Behavioral_economics
    (3)- http://www.adinebook.com/gp/product/9644582318
    (4)- http://www.hbs.edu/mba/academics/coursecatalog/1624.html

  • مجید تهرانی
    پاسخ

    @میثم
    با سپاس از لطف شما. من در حال نوآموزی مستمر هستم و کم یادداشت مینویسم. اگر مطلبی در خور نظر بود از طریق سایت آقای مهرانی نژاد تقدیم میکنم

  • mohsen
    پاسخ

    من كه بيكارم

Leave a Comment