چند وقت پیش داشتم کتاب راه هنرمند رو میخوندم. دیدم نوشته بود برای اینکه خلاقیتتون شکوفا بشه لازم نیست همیشه درگیر کارهای خلاقانه باشید. برید خونهتون رو تمیز کنید. ظرف بشورید و به امور ساده و جاری رسیدگی کنید و بعد نتیجهاش رو ببینید. بعد از خوندن این کتاب سعی کردم رفتار خودم رو در زمانهایی که دارم خونهرو جارو میزنم و تیمیکشم و گلاب به روتون سرویس بهداشتی رو تمیز میکنم در نظر بگیرم. بعد از مدتی متوجه شدم که اتفاقا، از اونجایی که در طول روز درگیر کارهای زیادی هستم و فرصت فکر کردن به برنامههام و اهدافم رو کمتر پیدا میکنم، در زمان انجام این کارها کاملا آزادانه میتونم فکر کنم و تصویر کارهایی که میخوام انجام بدم رو ببینم. در این زمانها میتونم رویا پردازی کنم و به شرایط کار و زندگیم فکر کنم. بعد که بیشتر فکر کردم متوجه شدم که اتفاقا من میتونم در زمانهای غیرمرتبط بهتر در مورد کارهام فکر کنم.
اما چرا این اتفاق در این لحظات میافته؟ به این دلیل که خلاقیت معمولا در شرایط آزاد و باز بوجود میاد. وقتی شما روی یک موضوع تمرکز میکنید و کار مشخصی را میخواهید انجام بدهید، مغز شما در چارچوب اون کار مشخص فقط فعالیت میکنه. اما ما زمانهایی رو احتیاج داریم که آزاد فکر کنیم. همیشه در رویاهایی که داریم رابطههایی با زندگی و کار واقعی وجود داره. زمانهایی که از درگیری کارهای خاص خلاص میشیم، میتونه موقعیت خوبی برای تفکر آزاد و رویاپردازی باشه. اما موقعیتهایی که میتونه خلاقیت و رویاپردازی رو شکوفا کنه برای افراد مختلف متفاوت هست. به همین دلیل شما باید توجه کنید و مدل خودتون رو پیدا کنید.
اما موارد زیر پیشنهادهایی برای زمان مناسب رویاپردازی است:
1- خانه را تمیز کنید.
2- ظرف بشورید.
3- به ماشین خود رسیدگی کنید.
4- پیاده روی کنید.
5- به طبیعت بروید.
6- فیلم ببینید، موسیقی گوش کنید یا کتاب بخوانید. (گاهی در هنگام دیدن فیلم و گوش دادن به موسیقی یا کتاب خواندن متوجه میشوید که فکرتان جای دیگری است و دارید رویا پردازی میکنید)
احتمالا موارد زیاد دیگری است که اگر تجربه کرده باشید میتونید پیشنهاد بدید.
پینوشت: همین مطلب درست بلافاصله بعد از پرداختن به یکی از همین زمانهای مناسب رویاپردازی یعنی آیتم 1 نوشته شده. رضا بهرامی در رابطه با همین موضوع یک مطلب فوقالعاده داره که تاکید میکنم حتما بخونیدش. تو این فاصله من برم ببینم این جونور سیاه که چسبیده به سقف خونه چیمیگه.
——————————————————————————————————————————————
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.
آیا میدانید در چه کاری بیشترین میزان موفقیت را کسب خواهید کرد؟ مشاوره شغلی به شما کمک خواهد کرد که به تواناییهای خود آگاه شوید.
آره دقیقا همینطوره. این اتفاق برای خود منم بارها افتاده.
سلام
یک موردی که میتونم بهش اشاره کنم
1- در مورد کار کردن در خانه
2- انجام بعضی از کارهای عقب افتاده
3- پاکسازی یک محل
4- … ( هرچیزی که مد نظر شما باشه و خسته کننده باشه )
این هست که اون کار رو هر بار به یک شکل جدید و از یک سمت متفاوت با حالت قبل انجام بدیم و این مورد تکراری رو تبدیل به بازی یا یک امر خوشایند کنیم.
بطور مثال خونه پدری من یک زیرزمین بزرگ با کلی وسایل داره هر از چند گاهی بهم میریزه و دوباره باید مرتب بشه و من برای این کار یک بار اگر تنها باشم رو موبایلم آهنگ تند میزارم و شروع میکنم به کار و یا بچه های فامیل رو صدا میکنم و مثل بازی کردن شروع به جمع و مرتب کردن میکنیم.
امیدوارم دوستان دیگر هم تجربه های خودشون رو اینجا اعلام کنند.
* آقای مهرانی جواب درخواست من رو هم ندادی ( یادم تو را فراموش ) D:
خیلی جالب است. فکر کردن به رؤیاها و ایده ها، چون در این شرایط ذهن چندان در قید و بند نیست، لذتی خلسه وار دارد و به هر سمتی کشیده میشود.
جونور سیاهی که چسبیده بود به سقف خونه بالاخره چی بود ؟ 🙂
@sina شاپرک بود. باهاش صحبت کردم رفت بیرون.
مهندس جان خوش به حالت که مشکل اون جونور با صحبت حل شد . ما که مشکلاتمون با این جانوارن با صحبت که حل نمی شه و مجبوریم از سلاح های کشتار جمعی پیف پاف استفاده کنیم
@سید علا سبزپوش البته این یکی حرف گوش کن بود. وگرنه که منهم مجبئور به استفاده از این سلاحها حتی سلاح دمپایی هم میشم.
یک شیوه کاملا عملی و عجیب!
من از شیوه فیلم دیدن استفاده میکنم. خیلی از مقاله های مهمم را زمانی که مشغول فیلم دیدن بوده ام نوشته ام. منتهی قبل فیلم دیدن مدتها آن مقاله مخم را خورده و به جایی نرسیدم.
@آرزو مودی بله عجیبه اما من هم این تجربه رو داشتم.