ذرت مکزیکی

چند سال پیش که ذرت مکزیکی تازه وارد مراکز خرید شد و می‌تونستیم در کنار لباس خریدن چیزی به اسم ذرت مکزیکی هم بخوریم، یک چیزهایی با امروز فرق می‌کرد. پیکان شده بود پژو آر دی. یا مثلن پراید دیگه اون ماشین بی صندوق اصل کره نبود. ذرت مکزیکی اون روزها ذرت بود و کمی آبلیمو و مقداری ادویه تند.

کمی که گذشت، ذرت مکزیکی به سرنوشت پراید و پیکان دچار شد. از پیکان موتوری باقی مونده بود با روکش جدید و پراید هم انواع مختلف داشت. از بی صندوق گرفته تا صندوق نصفه نیمه، با صندوق، بدون فرمون هیدرولیک و همه چیز بود غیر از اون پراید اولیه که اختراع شده بود.

ذزت مکزیکی هم بهش پنیر پیتزا و سس مایونز و خردل و آویشن و فلفل و آبلیمو و سرکه و قارچ و خلاصه هرچیزی که ممکن هست، بهش اضافه شده و وقتی این ذرت مکزیکی رو می‌خوری فقط مقداری دونه زرد هست که با ملقمه‌ای از ادویه‌جات مخلوط شده. حالا قسمت بد ماجرا این‌جاست که وقتی دستور تهیه ذرت مکزیکی رو می‌خونی (البته دستور تهیه‌های مختلفی وجود داره) می‌فهمی اون چیزی که اینجا اومده فقط ذرت و طعم تند بوده و با اصل ماجرا کلی فرق داره.

من موندم تو کار خودمون که چه تبحری داریم تو از بین بردن ریشه و اصالت پدیده‌ها.

نمایش 0 دیدگاه
  • alamalhoda
    پاسخ

    سلام
    گاهی اوقات میشه اسم این کار رو تغییر مطابق با نیاز یا بومی سازی بر اساس مشخصات جامعه خودمون بزاریم، اونوقت قضیه فرق میکنه و میشه به عنوان یه ارزش افزوده بهش نگاه کرد.

  • jam
    پاسخ

    همیشه تغییر به معنای از بین بردن ریشه و اصالت نیست!!!

  • احسان
    پاسخ

    خیلی نکته جالبی بود. من اوایل اینکه ذرت مکزیکی اومد از ایران رفتم و وقتی تابستون پیش برگشتم یه چیزه دیگه به اسم ذرت مکزیکی مردم میخوردن! خبری از او طعم قبلی نبود. خلاقیت ایرانیا ستودنیه!

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @alamalhoda
    بومی سازی به نظر من یک کلمه‌ای است که ما خودمون اختراع کردیم. این پدیده تو کدوم کشور دنیا داره اتفاق می‌افته؟
    آیا نیاز جامعه این بوده که موتور پیکان رو بذارن روی بدنه 405 بعد یک ماشین عجیب غریب با مصرف سوخت بالا و غیر استاندارد از نظر ایمنی تولید بشه؟ یا نیاز جامعه اینه که یک ماشین کم مصرف، ایمن و کوچم طراحی و تولید بشه. بومی سازی کلمه‌ای است که ما از اون استفاده می‌کنیم که روی عدم تولید و تواناییمون سرپوش بذاریم.
    مثلن راجع به سمند می‌شه تا حدی این حرف رو زد. از ماشین مثال می‌زنم چئن برای همه قابل درکه. اما محصولات ریز و درشتی در صنایع مختلف رو می‌شه در ایران دید که دیگه اون چیزی که باید، نیستند.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @jam
    با حرف شما موافقم. اما نه در مورد هر تغییری. وقتی صحبت از تغییر می‌کنید باید بگید چی چیزی؟ تغییر یعنی اصل موضوع پابرجا باشه اما وقتی ماهیت موضوع کلن عوض میشه اسمش تغییر نیست بلکه از بین بردن ریشه و اصالت هستش.

  • ساری گلین
    پاسخ

    alamalhoda :
    سلام
    گاهی اوقات میشه اسم این کار رو تغییر مطابق با نیاز یا بومی سازی بر اساس مشخصات جامعه خودمون بزاریم، اونوقت قضیه فرق میکنه و میشه به عنوان یه ارزش افزوده بهش نگاه کرد.

    به نظر من هم این کار یک ارزش افزوده هست و به معنی از بین بردن اصالت پدیده ها نیست.
    ممکن است اسم این ذرت دیگر ذرت مکزیکی نباشد اما هرچه هست توانسته برای خود مشتری جذب کند. درآمدزایی کند.
    از این نمونه ها زیاد داریم
    پیتزا های ما با پیتزای ایتالیایی مقایسه کنید!!!
    پژو ۲۰۶ صندوقدار که حتی شنیدم کار به صادرات هم کشید.
    یا عوض کردن ماجرای فیلم “سالهای دور از خانه”(اوشین) که هنگام دوبلاژ و برای رعایت برخی مسايل کلا داستان خانم اوشین را عوض کردند. و ما عملا داستانی متفاوت از داستان اصلی فیلم را مشاهده کردیم. باز شنیدم که این فیلم به خود ژاپنی فروخته شد(البته خیلی مطمئن نیستم و ممکنه پیاز داغش رو زیاد کرده باشند)

  • roho
    پاسخ

    تغییر یا اعمال سلیقه شخصی تو ایران رو به اسم بهینه سازی یا بومی سازی تعریف میکنند، نمونه بارزش خودرو پژو یا پراید که گفتین ، قطعات پلاستیکی و چراغ خودرو رو تغییر میدن و یه اسم هم از خودشون روش میذارن و به کشورهای دیگه هم صادر میکنن و اسم اون رو تکنولوژی و خلاقیت ایرانی میذارن ( 206 صندوقدار رو به خارجی ها به اسم آریان و ملغمه همین رو با سمند رو به اسم رانا معرفی میکنن ).
    علت این کار رو من تو عدم پذیرش یک فرهنگ یا ارزش و بها ندادن به خلاقیت میدونم ، شاید اکثر ما با افراد خلاق برخورد داشتیم که نه دوستان و نه جامعه با اون رفتار مهربان و پذیرشی نداشته و کارش رو با تحقیر رد کردن ولی وقتی به همین فرد در جای دیگری بهش بها بدن اون وقت همه شروع میکنن به گفتن اینکه با اون فرد ارتباط نزدیک دارند و در جریان کارش بوده اند و …
    یه دلیل اصلی هم ایرانی ها با تغییر میونه خوبی ندارن و تا هزار علت در مورد مفید بودن تغییر جدید و رد عادت قبلی نشنوند ، تغییر نمیکنند.

  • دانیال
    پاسخ

    امیر جان در مورد پیکان و پراید چیزی برای گفتن نیست ولی نمیشه در مورد ذرت مکزیکی اسم نوآوری گذاشت روش؟ …

  • صندوقك
    پاسخ

    يادمه چند سال پيش رامبد جوان در يكي از برنامه‌هايش مي‌گفت ، حسن ما ايرانيها اينه كه همه چيز رو ايرانيزه مي‌كنيم، مثلا ماكاروني كه ما مي‌خوريم از زمين تا اسمون با اسپاگتي يا ماكروني ايتاليايي فرق داره ، اما اين هميشه بد نيست. همين حسن تغيير واردات باتوجه به سلايقمون باعث شده كه همه چيز وقتي وارد ايران ميشه ايراني بشه، نه اينكه ايراني بودن تغيير كنه و خود اين باعث شده با وجود اين همه تهاجم در طي سالهاي طولاني تاريخ به اين كشور ، چيزهايي داريم هنوز رنگ و بوي اداب كهنمون رو داشته باشه.با اين وقف دادن ها و تغييرها تونستيم هميشه روح خودمون رو داشته باشيم. هرچند درهمه موارد خوب نيست اما خوبيهاي خودش رو هم داره.

  • جم
    پاسخ

    امیر مهرانی :@jam با حرف شما موافقم. اما نه در مورد هر تغییری. وقتی صحبت از تغییر می‌کنید باید بگید چی چیزی؟ تغییر یعنی اصل موضوع پابرجا باشه اما وقتی ماهیت موضوع کلن عوض میشه اسمش تغییر نیست بلکه از بین بردن ریشه و اصالت هستش.

    @امیر مهرانی
    از بین بردن اصالت مثلا در مورد پیکان میتونه صادق باشه. اما در مورد چیزهای کوچک مثل یک نوع خوراکی که هیچ شناسنامه ای نداره صدق نمیکنه. اگه موتور پیکان رو میان و میزارن رو یه ماشین دیگه و با یه اسم دیگه میان میفروشنش یه جور کلک زدن به شعور مشتریه. اما در مورد ذرت میتونه اینطور باشه که کالا با تغییر ذائقه مشتری و برای احترام به نظرات اون تغییر میکنه، وحی منزل نیومده که ذرت همینطور باید مثل اولش بمونه. یا مثلا مثل ایس پک نیست که به اسم یه نفر ثبت شده باشه و فقط اون حق تغییرش رو داشته باشه….

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @جم بحث ذرت مثال بود. شما رو مثال متمرکز شدین. من از ذرت مکزیکی به عنوان مثالی از همه این اتفاقها استفاده کردم. این اتفاق در موارد ریز و درشت در کشور ما میافته. حالا در مورد خود ذرت مکزیکی من ربط موضوع رو به احترام به ذائقه مشتری متوجه نشدم!! اینکه حالا داره این شملی به دست مردم می‌رسه و مردم دوستش دارن یه بحثه اینکه اول ماجرا چیز دیگه‌ای بوده و حالا اینجوری شده یه بحث دیگه.

  • جم
    پاسخ

    @امیر مهرانی
    به نظرم این مورد مثال خوبی واسه این بحث که اصالت پدیده ها رو نباید از بین ببریم نبود و وقتی کل مطلب در مورد مثال باشه طبیعیه من روی اون متمرکز بشم.در مورد احترام به ذائقه مشتری هم باید بگم که وقتی یه مغازه ذرت رو تغییر میده و مشتری هم راضی هست از این تغییر، اگر یک مغازه به دلیل پافشاری بر اصالت موضوع کالاش رو به هون شکل قبلی بفروشه نه تنها مشتری جدید پیدا نمیکنه بلکه مشتری های قدیمیش رو از دست میده! بنظرم بطور کلی میشه گفت که تو بعضی کالاها میشه کالا بعد از مدتی کلا عوض بشه درصورتیکه مشتری اینو بخواد. اگر قرار باشه از خلاقیتمون برای بهبود کالا استفاده بکنیم این چه ضرری داره؟

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @جم
    شما کماکان داری رو قسمت دوم ماجرا بحث می‌کنید. من اصلا با اینکه وقتی ذائقه و سلیقه می‌ره به یک سمت و بقیه هم باید پیروی کنن بحثی ندارم. این موضوع هم خیلی است. من تو خیابون داشتم می‌رفتم دیدم یکی داره ذرت مکزیکی می‌خوره و این پنیر روش حسابی کش میاد بعد یادم افتاد که اوایل این ذرت مکزیکی اینجوری نبود و بعدن تغییر کرد مثل خیلی چیزای دیگه. در ضمن من نگفتم باید اصالت چیزی رو حفظ کرد یا نباید اون رو تغییر داد. من گفتم ما تو این موضوع تبحر داریم که اصل یک موضوع رو از بین ببریم. این فقط یک نوع نگاه به یک مسئله است. شما موضوع رو اقتصادی می‌بینید من اجتماعی. خیلی درگیر ذرت مکزیکی نشید.

  • جم
    پاسخ

    @امیر مهرانی
    ما تو دو موضوع تبحر داریم. گاهی در از بین بدن اصالت و گاهی در ماندن و درجا زدن به بهانه از بین نبردن اصالت. باید جامعه به جایی برسه که قدرت تشخیص داشته باشه…

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @جم بله دقیقا! این موضوعیه که تو کشورهای پیشرفته حل شده. به همین دلیله که اگر یک اتفاق مشابه کاری که ما می‌کنیم تو اون کشورها بیافته بهش به‌عنوان یک فانتزی نگاه می‌کنن نه یک پدیده اجتماعی.

  • پگاه
    پاسخ

    من با نظر شما موافقم آقای مهرانی و باید بگم از جمله آخر این پست واقعا بغضم گرفت “چه تبحری داریم تو از بین بردن ریشه و اصالت پدیده‌ها.” …شاید به قول بعضی از دوستان در مورد ذرت مکزیکی بشه اسم نوآوری روش گذاشت ولی واقعا با این موافقم که این خوب نیست که اصلا برای اصالت پدیده ها ارزش قائل نباشیم و همه چیز رو بخوایم ایرانیزه کنیم…بهتره به جای بومی سازی هر چیزی کمی هم به واژه خلاقیت فکر کنیم…

  • رضا
    پاسخ

    @امیر مهرانی
    بیاین حداقل خودمون رو گول نزنیم.
    من با این کلمه “بومی سازی” خیلی مشکل دارم و با آقای مهرانی کاملا موافقم. این آفتی هستش که در جان اندیشه و طبعا زندگی ما به لطف سیستم بازی با کلمات و توجیه خطا ها وارد شده. این جمله رو در نظر بگیرید.

    “بومي‌سازي و تدوين چارچوب تفصيلي معماري سيستم‌هاي اطلاعاتي (معماري سازماني) در حوزه‌هاي دولتي، صنعتي و خدماتي” دانشگاه شهید بهشتی: http://isa.sbu.ac.ir/

    معماری سازمانی وقتی بومی میشه چه جوری میشه؟ تکنولوژی چه جوری بومی میشه؟
    بجای معماری سازمانی بنویسید “تکنولوژی پرتاپ ماهواره” این موضوع چه جوری بومی میشه؟ مثلا روش درخت اقاقیا درمیاد یا مثلا اگه از خراسان پرتاب بشه بعد از پرتاب زعفران روش درمیاد؟
    اساسا چه چیزی تو این مملکت بومی شده که خوب بود؟ بومی سازی و مطابق بر نیازهای مشتری کردن توجیهی به ظاهر محترمانه برای ضعف استفاده از سلوشن(ها) برای مسئله(ها)مون هستش. پرایدی که نزدیک به 2 دهه است تولید میشه چرا بر حسب نیازهای مصرف کننده بومی نشده؟ و اگر بومی سازی شده در چه مسیری بوده؟ کیفیت پائین، قیمت بالا عدم توسعه و ارتقا تکنولوژی و……

    موضوع این نیست که بومی سازی ذرت مکزیکی ارزش افزوده داره یا نه(بومی سازی پراید برای سایپا 20 ساله ارزش افزوده داره. اما برای مصرف کننده؟؟؟!!!). سوال اینه که محصولی که دست مشتری میرسه ذرت مکزیکی واقعی هستش یا چیزی من درآوردی که به اسم ذرت مکزیکی به فروش میرسه؟

یک نظر بدهید