خودتان را دوباره تعریف کنید!

چند وقت پیش علی نعمتی شهاب در بلاگش لیستی از بلاگهایی رو معرفی کرده بود که من هم جزوشان بودم و در توضیح معرفی من گفته بود که در زمینه IT و بخصوص شیرپوینت مطلب می نویسه. (احیانا اگر در زمینه IT کار نمی کنید باید بگم که شیرپوینت یکی از محصولات مایکروسافت است). این موضوع در حالی بود که من مدتهاست که در این زمینه مطلبی نمی نویسم و حتی شاخه کاری من هم متفاوت شده. از طرفی بسیاری از همکارهای قدیمی هنوز من رو برای مشاوره یا اجرای پروژه های در همین زمینه شیرپوینت معرفی می کنند. همین موضوعها باعث شد که دوباره به این فکر کنم که دقیقا چه کاری دارم انجام میدم. بصورت خیلی کلی همیشه می تونم بگم که در زمینه IT فعال هستم اما وقتی فکر کردم دیدم من نه برنامه نویس هستم و نه متخصص سخت افزار. بیشتر کاری که انجام میدم اینه که چطور IT می تونه به بهتر شدن کارها کمک کنه. بعد رفتم عقب تر. بیشتر به گذشته فکر کردم. به این نتیجه رسیدم که در تمام این ده سالی که از شروع کارم گذشته من همیشه یا نقش مشاور داشته ام یا نقش معلم. یعنی حتی در زمانی که فنی ترین کارها را داشتم انجام می دادم به این دلیل بوده که خواستم در بهتر شدن کاری مشاوره بدم. در غیر این صورت در حال تدریس بودم.

همین موضوع من رو به این نتیجه رساند که الان زمان مناسبی است برای تعریف دوباره برند خودم. به همین دلیل سعی کردم بیشتر فکر کنم و جنبه های مختلف رو بررسی کنم. یادم اومد که همیشه در خانواده هم برای انجام کارهای مختلف با من مشورت می کردند. از خرید کامپیوتر تا انتخاب رشته و شغل. بعد به خاطرم اومد که دیگران همیشه به من می گفتند که تو اصولا تو یاد دادن مفاهیم تبحر داری و می تونی خیلی موارد رو بصورت ساده توضیح بدی.

خلاصه که بعد از کلی بالا و پایین به این نتیجه رسیدم که برند جدیدم باید با اهدافم هم جهت باشه. درسته که در این مدت گذشته در مورد سوشیال مدیا و مدیریت و خلاقیت مطلب نوشتم اما برآیند مطالبم رو که مرور می کردم بیشتر به مباحث شغلی نزدیک تر بوده. بخصوص مطالب اخیر. همین موارد باعث شد که هم شعار زیر نوشته The Coach رو تغییر بدم و هم در صفحه درباره و خدمات تغییراتی رو بدم که بتونم پیامم رو بصورت واضح تر ارائه کنم.

اینکه هر چند وقت یکبار اهداف کاریمون رو مرور کنیم و دوباره خودمون رو بر اون اساس تعریف کنیم نکته بسیار مهمیه. وقتی قراره که شما رو با عنوانی بشناسند، این اتفاق خود به خود نمی افته و این شما هستید که باید پیام خودتون رو بسازید و آن را برای مخاطبانتان واضح کنید. این یک اصل در پرسنال برندینگ است.

——————————————————————————————————————————————

در صفحه بپرسید؟ می توانید سوالات خود را در زمینه مطالبی که در بلاگ می نویسم مطرح کنید تا درباره آنها مطلب بنویسم یا پاسخ دهم.

می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.

بلاگ سازمانی خود را ثبت کنید تا در Thecoach.ir به خوانندگان جدید معرفی شود.

خدماتی را که می توانم ارائه بدهم مطالعه کنید و در صورت نیاز با من تماس بگیرید.

نمایش 0 دیدگاه
  • ابراهیم
    پاسخ

    کاملا با گفته شما در باره اینکه هر چند وقت یکبار اهداف کاریمون رو مرور کنیم و دوباره خودمون رو تعریف کنیم موافق هستم

    واقعا خیلی از ما ها این مشکل رو داریم با دور شدن از هدف هامون کلی از زمان رو از دست میدیم و برای برگشتن بازم باید زمان خرج کنیم

  • بنيامين
    پاسخ

    فقط در زمينه کاري نه، بلکه در زمينه شخصيتي هم بايد بعضا خود جديد رو به معرض نمايش قرار داد تا مردم تجديد نظري بر روي شما داشته باشند

  • ahmd
    پاسخ

    خوب فکر کنم راه معرفی این نباشه که بیاییم و مستقیم بگوییم: “از این به بعد برند شخصی من فلان است.”

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @ahmd بدون شک این نیست. برند شخصی در طول زمان ساخته میشه. من برای همون موضوع شیرپوینت من حدود 4-5 سال کار کردم. حالا اگر هم منظور شما این بوده که چون من گفتم برند شخصیم از این به بعد در مورد شغله پس توسط همه پذیرفته شده نه اینطور نیست. من خواستم کاری که خودم انجام دادم و شکلی که فکر کردم رو منتقل کنم. همین امروز دوباره من درگیر مسائل شیرپوینت هستم. پس اگر می خوام پیام برند خودم رو تغییر بدم از حالا تا یکی دو سال آینده باید روش کار کنم.

  • محمد حسن
    پاسخ

    با سلام
    از آغاز به کار این سایت تقریبا مطالبش را همیشه مرور کرده ام و به عنوان یه مرجع فکری نو که همیشه پیشرو بوده از ان بهره مند شده ام .
    باید اعتراف کنم که در مورد خیلی مسائل خطوط فکری ام تغییر کرده است . و به خاطر فکر های بی پیرایه از شما ممنونم…..
    فکر میکنم با ارائه افکار و دانش خود به دیگران می توانیم طیف وسیعی از ریسکهای احتمالی آن را شناسایی کرده و در صدد ارائه راهکار های برتر برآییم اما وقتی با افراد خبره آن فن مشورت میکنیم به آن نتایج دست پیدا نمیکنیم و یالااقل نمی توانیم راه های خلاقانه تری ارائه دهیم.
    همیشه باید محدوده پروژه های خود را شناسایی کرده و دوباره اهداف را در قالب این محدوده تعریف کنیم به این شکل همیشه اهداف به روز شده ای را داریم .

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @محمد حسن خوشحالم که مطالب من مفید بوده. نکته خیلی مهمی رو در مورد مشورت با افراد خبره مطرح کردی. البته باید خود خبره رو تعریف کرد. من در خیلی از مسائل برای تصمیم گیری از مباحث داشنگاهی و صرف تئوری دوری می کنم چون به نظرم فضاش با فضای واقعیت کمی تفاوت داره. به شدت عقیده دارم ارزش تجربه بسیار بالاست. به همین دلیل در مسیری که حرکت می کنیم تجربه می کنیم و خودمون رو دوباره تعریف می کنیم. شاید در این مورد مطلبی بنویسم. نکته خوبی بود! مرسی…

  • علي نعمتي شهاب
    پاسخ

    موافقم کاملا. يک ترجمه‌اي از قديم نديما در اين مورد داشتم که اين پستت انگيزه‌اي شد براي منتشر کردن‌اش!
    http://gozareha.wordpress.com/2010/09/15/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d9%86%da%af%d8%b1%d9%8a-%d8%b1%d8%b2%d9%88%d9%85%d9%87%e2%80%8c%d9%8a-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b1%d9%8a%d9%8a%e2%80%8c%d8%aa%d8%a7%d9%86

  • افشين دبيري
    پاسخ

    آقاي مهراني سلام
    ورود رسمي شما را به قلمرو منابع انساني تبريك مي‌گويم! مدت كوتاهي است با وبلاگ شما آشنا شده ام و از نوشته هايتان بسيار لذت برده‌ام. دست مريزاد. شايد اگر چند ماهي زودتر شما را مي يافتم من نيز در رويكرد تداوم كار وبلاگ بازنگري مي كردم. به هر حال خداقوت و با آرزوي موفقيت هاي بيشتر

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @افشین دبیری آقای دبیری عزیز بسیار ممنون.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @علی نعمتی شهاب علی خیلی عالی بود. مرسی.

یک نظر بدهید