این پست آقای واحد در بلاگ رادمان یادم انداخت که چند روزی است دارم به نقش جزییات در موفق شدن فکر میکنم. یادم میاد که یک گفتگویی از رضا کیانیان خونده بودم و در مورد تحلیل نقش در بازیگری. کیانیان به خوبی اشاره کرده بود که تفاوت در نقشهایی که آدمها بازی میکنند اینه که چهمیزان به جزییات نقش اهمیت میدهند. مثلا اگر قرار باشه نقش یک پزشک رو بازی کنی، از جزییات و حرکات صورت و شکل ایستادن و راه رفتن و نشستن و لبخند زدن و عصبی شدن مهم است تا طرز فکر اون شخص نسبت به خانواده و جامعه و هزار تا موضوع دیگر. این توجه به میزان جزییات است که نقشی که یک بازیگر بهعنوان پزشک بازی میکند را با نقش بازیگر دیگر بهعنوان پزشک متفاوت میکند.
بهعنوان مثال در iPhone وقتی موبایل را از حالت افقی به عمودی در میآورید، صفحه به نرمی میچرخد در صورتی که در موبایلهای Nokia این اتفاق نمیافتد. این توجه به جزییات است که استفاده از iPhone را برای مخاطبان هیجان انگیز میکند. در مورد محصولات شرکتها هم همینطور است. شرکتهای زیادی هستند که محصولات مشابه دارند و رقیب یکدیگر هستند، اما جزییات محصولات است که شرکتها را از هم متفاوت میکند. در مورد آدمها هم این موضوع مطرح میشود. مثلا مهندس کامپیوتر، مهندس عمران، مهندس مکانیک، پزشک و … آدمهای زیادی هستند که یکی از این عنوانها را دارند. بصورت کلی مثلا مهندس عمران زیاد داریم اما آنهایی موفقتر میشوند که به جزییات کار بیشتر اهمیت میدهند. محاسبات ساختمان را با دقت انجام میدهند، اسناد و نقشهها را با دقت خاصی تهیه و نگهداری میکنند، در برخورد با مشتری به تمام موارد لازم اهمیت میدهند.
در بحث پرسنال برندینگ، برای اینکه تبدیل به یک هویت با برند و پیام مناسب شوید، هدف این است که بتوانید ایجاد تفاوت کنید. ایجاد تفاوت کردن باعث میشود تا در جامعه کاری خود بهخوبی شناخته شوید. برای ایجاد تفاوت کردن و برای تبدیل شدن به یک هویت و یک برند توجه به جزییات اهمیت بالایی دارد.
این موضوعی است که این روزها به شدت ذهن من را به خود مشغول کرده. آیا شما به جزییات اهمیت میدهید؟
بروزرسانی: دقت به جزییات همیشه باعث میشود تا هزینه بیشتری صرف شود اما میتواند به نتیجه بهتری هم منجر شود. از طرفی جزیی نگری مثل شمشیر دولبه است. جزیی نگری زیاد میتواند باعث شود که هیچ وقت هیچ کاری انجام نشود.
——————————————————————————————————————————————
در صفحه بپرسید؟ می توانید سوالات خود را در زمینه مطالبی که در بلاگ می نویسم مطرح کنید تا درباره آنها مطلب بنویسم.
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.
بلاگ سازمانی خود را ثبت کنید تا در Thecoach.ir به خوانندگان جدید معرفی شود.
خدماتی را که می توانم ارائه بدهم مطالعه کنید و در صورت نیاز با من تماس بگیرید.
بله من میدهم
وسواس کاری لازمه برای هر امری …
دقت و اعمال مواردی که به ذهنت میرسه همیشه آسون نیست.
مطلب جالبی بود، به خصوص از این جهت که برای من هم بارها این سوالات پیش آمده؛ سوالاتی از قبیل این که آیا دیگران مانند من به این جزئیات اهمیت می دهند؟ این افراد چه بخشی از جامعه را در بر می گیرند؟ و این دقت و وقت صرف شده چه حاصلی برایم خواهد داشت؟
من به شخصه به جزئیات اهمیت می دهم و این دقت نظر را هم در مطالبتان می بینم.
با عبارت پایانی هم موافقم؛ به بیانی دیگر «هنگامی که دقت به بی نهایت میل کند سرعت به صفر می رسد!»
سلام
مطلب جالبی بود. بابت کامنتتان هم مساله کاملا سابجکیتو بود. برای این مسائل هم دلیل خیلی معنا نمی دهد. در هر صورت ممنون.
به نظر من وقتي كسي جزئيات رو رعايت مي كنه ميگن بهش آدم با كلاس ! و اصلا كلاس بالا بودن يعني رعايت ريزه كاريا !
با سلام،
بهترین حالت فکر می کنم “کلی نگری در عین توجه به جزئیات” است.
شاید به نظر متناقض بیایند، اما کاملا امکانپذیر است. افراد بسیاری را دیده ام که دید کلان و کلی به موضوعات دارند، اما در عین حال به جزئیات کار هم توجه زیادی می کنند.
به نظر شما چگونه است؟ آیا تاکنون به نمونه جالبی از این دست برخورد کرده اید؟
درود بر شما. علاوه بر آنچه گفتید توجه به تقدم و تأخر کارها هم اثر قابل توجهی در موفقیت دارد. گاهی اوقات تفاوت در ریزه کاری هاست. در یک مثال سازمانی که الان به ذهنم رسید، قرار بود دو نفر در جریان یک جابجایی شغلی تغییر موقعیت پیدا کنند. حکم اولی آمد، اما حکم دومی به دلایل واهی به یک هفته تأخیر منتظر شد. تمام زیبایی این تصمیم به سادگی در کام آن یک نفر تلخ شد. و این اثر هرگز از بین نخواهد رفت!
منتظر= منتشر! 🙂
@ahmd کاملا با شما موافقم. من این شرایط رو خیلی زیاد در کارهای مختلف تجربه کردم و به سیر پروژهها و کارهایی که انجام دادم وقتی نگاه میکنم میبینم که کارهایی که نتیجه خوب داشته کارهایی بوده که دید کلان خوبی داشتم روی آن و به جزییات هم خوب توجه کردم و البته تجربه بد هم داشتم که کلی نگری و سرسری رد شدن ضربه بزرگی زده.
@امیر مهرانی
با توجه به شناختی که از شما پیدا کرده ام، شما یکی از بهترین افرادی هستید که چنین دیدگاهی دارند.
اکثر موضوعات شما کلی نگری و فکور بودن شما را نشان می دهند و از طرفی به جزئیات هم توجه ویژه ای دارید، این را در همه جای وبلاگ و مطالب می توان دید.
@ahmd تاحالا کسی این موضوع رو بهم نگفته بود مرسی 🙂
مطلب بسیار عالی بود ، واقعا لذت بردم
درود
احساس کردم چقدر شبیه فکرهایی است که تو سر من وول می خورند. اما خیلی بهتر از من به کلام درآوردی.
ایده کلی من این است: از کلیات شروع می کنیم و بعد فهمیدن کلیات به سراغ جزئیات می رویم. دوباره از جزئیات برمی گردیم و به سراغ کلیات می رویم. به نظرم این کلیات است که در ذهن می ماند. اما آدم های دیگر در مواجه با کار ماجزئیات را می بینند نه کلیات را. البته توجه به جزئیات در حد معقول. احتمالا داستان مجمسمه سازی که زد مجسمه ای که دست هایی زیباتر از کل مجسمه داشت را شکست را شنیده ای.
خلاصه این که در هر کلیتی که باشی این جزئیات است که کار تو را خاص می کند. در این زمینه زندگی سرجیو لئونه برای من خیلی جالب است. تا نزدیک 35 سالگی کارهای معمولی انجام داده اما با دقت و توجه فراوان. بعدش هم معرف حضور هست.
اميرجان ، به نظر من ميزان اهميت دادن به و دقت در جزئيات براي مشاغل مختلف متفاوت است ، يك مهندس يا يك پزشك درصد بالايي از زمان خود را بايد صرف شناسايي و دقيق شدن در جزئيات بگذراند ،در حاليكه مدير يك سازمان و يا رهبر يك تيم درصد كمتري را بايستي به اين كار تخصيص دهد. داستانش همان داستانيست كه شخصي رفت به جنگل و برگشت ،ازش پرسيدند جنگل چطور بود؟ گفت آنقدر درخت بود ،نتوانستم جنگل را ببينم.
اينطورها.
در اكثر پروژه هاي ايراني ْو مخصوصا پروژه هاي اي تي اين امر به ندرت مورد توجه قرار ميگيره يا اگر قرار است مورد توجه باشه بيشتر به سمت ريخت و پاش هاي بيخود و … من كه كمتر ديدم همچين اتفاقي رو تازه اكثرا وقتي در پرزنتيشن به شركت ها يا ارگان ها اين گزينه ها رو ارائه ميديم يا بدون جزئيات مي خوان يا سرعت اجرا رسيدن به جزئئيات رو نميده
سلام آقای مهرانی،
مدتیه که این سایت رو میخوم و مطالبتون رو دنبال میکنم، اکثر نوشته ها رو خوندم اما متاسفانه نوشته سبز رنگ بالا رو تازه الان دیدم! با عرض معذرت چند روز پیش برای معرفی اینجا به دوستام یکی از مطالبتون رو (با ذکر منبع) گذاشتم تو وبلاگم. مسلما حق شماست که اطلاع داشته باشید نوشته هاتون کجا منتشر میشه و اشتباه از من بود که قبلش اجازه نگرفتم، الان دیر شده اما از نگفتنش بهتره،در هر حال اگر مایل نبودید بفرمایید پاکش میکنم.
@نگار از اینکه اطلاع دادید و منبع رو ذکر کردید تشکر می کنم. متاسفانه خیلی از دوستان مطالب را کپی می کنند و با نام خودشان معرفی می کنند. از لطفی هم که در معرفی مطبب در بلاگتون به من داشتید سپاسگزارم و خوشحالم که این مطالب مفید هستند.
فکر می کنم توجه به این نکته که متنهای بلاگ را به حالت راست به چپ در بیاورید تا برای خواننده قابل خواندن باشد هم جزو همان جزئیات مهم است
@لوکال دوست عزیز این بلاگ نزدیک به دو سال هست که فعاله و از روز اول مطالبش راست چین بوده که اگر غیر از این بود خواننده ای نداشت
در chrome بررسی کنید
(chrome مرورگر کم استفاده ای نیست من به صورت پیشفرض برای وبگردی از آن استفاده می کنم چون هم سرعت بالایی دارد و هم طبق گفته های شما در مطلب مربوط به اپل و گوگل تمام موارد مینیمال را رعایت کرده و کاربر پسند است)
اتفاقا مرورگر من هم chrome است و از اولین نسخه Chrome دارم ازش استفاده می کنم و همیشه بلاگم رو با این مرورگر می بینم. باید عرض کنم که بدون هیچ مشکلی سایت نمایش داده میشه.