همه ما دنبال این هستیم که بهترین بهره را از زمان ببریم. دنبال تکنیکها و روشهایی میگردیم که زمان و کارها رو بخوبی مدیریت کنیم. حداقل کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که کارهایی که باید انجام بشوند را بنویسیم، اولویت بندی کنیم و انجام دهیم. در بهترین حالت در پایان روز حجم زیادی کار انجام دادهایم و درحالی که حتی توان سرپا ایستادن هم نداریم به خانه برمیگردیم. با توجه به اینکه نوع کار در حال حاضر تغییر کرده و نیازها در زمینههای مختلف افزایش پیدا کرده و رو به افزایش هم هست، رشد حجم کاری اتفاق عجیبی نیست. اما هرچقدر بیشتر درگیر کار میشیم، بیشتر فرو میرویم، بیشتر خسته میشویم و بیشتر خودمان و خانوادهمان را فراموش میکنیم و بیشتر نگران زمان میشویم. اما موضوع اینجاست که زمان منبع محدودی است. هرچقدر بیشتر خسته میشویم و انرژی صرف میکنیم، کارایی کمتری خواهیم داشت اما کماکان اصرار میکنیم که کار را ادامه بدهیم و حس میکنیم که زمان کمی داریم. اما یک رویکرد دیگه برای انجام کارها میتونه این باشه که بجای اینکه خودمون رو به شدت تحت فشار بذاریم و دنبال زمان بگردیم، انرژی خودمون رو مدیریت کنیم. با داشتن انرژی در طول روز میتونیم بهره بهتری حتی از زمان ببریم و در زمان خستگی میتونیم دوباره انرژی خودمون رو برگردونیم.
انرژی ما از 4 منبع جسم، ذهن، احساسات و روح (روان) تامین میشه. با تمرینها و کارهای مشخصی میتوان سطح انرژی را بالابرد و آن را بازیابی کرد. کارهای به ظاهر ساده اما در باطن مشکلی مثل زود خوابیدن، تغذیه سالم، ورزش و انجام فعالیتهای معنوی میتونه این سطح انرژی رو افزایش بده. در این شرایط میتوان زمان طولانی را کار کرد اما دچار خستگی مفرط نشد.
ظاهرا رویکرد توجه به سلامت و سطح انرژی کارکنان در شرکتهای مختلف دنیا هم مورد توجه قرار گرفته. در کنار روشها و تکنیکهای مختلفی که برای افزایش کارایی در محیط کار استفاده میشود، به نقش سلامت جسمی هم توجه بسیاری میشود. اما توجه به سلامت جسمی قبل از اینکه وظیفه سازمان در قبال کارکنانش باشد، وظیفه خود کارکنان در قبال خودشان است.
شرکتی با نام The Energy Project چند سالی است که خدماتی در زمینه فعالیتهای جسمی، روحی برای محیطهای کار ارائه میدهد و به سازمانها کمک میکند تا کارکنان خود را در برنامههای تعریف شده شرکت دهند و به آنها یاد بدهند تا چطور پرانرژی باشند که کارایی مناسبتری داشته باشند.
در سایت این شرکت یک آزمون جالب قرار داره که رایگان هست و انجام اون به شما میگه که شرایط شما از بابت تامین انرژی بهچه صورت است. آیا شما در وضعیت خطر قرار دارید یا حواستون به خودتون هست؟
پینوشت: این مطلب برداشت آزادی بود از مطلب Manage your energy, Not your time که در hbr.org منتشر شده است. این مطلب رو رونوشت میزنم به خودم که در کار غرق میشم.
——————————————————————————————————————————————————
این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.
اگر علاقهمند هستید مطلب شما در این بلاگ منتشر شود از طریق فرم تماس اطلاع دهید.
اصرار صحيح است نه اسرار
سلام
من برای مدیریت وظایف شخصی و سازمانی ام از جدول لیدز بهره می گیرم . البته با کمی تغییرات و ابتکارات نسبت به نسخه اصل آن و اونم در EXCEL .
البته موضوعی که همزمان و به موازات مدیریت زمان باید به آن توجه داشت همین موضوع مهمی بود که شما در این پست بدان اشاره فرمودید .
البته موضوع مهمی دیگر هم که بنظرم همزمان با این مباحث باید مطرح شود همون بحث های مربوط به مدیریت و رهبرییست .
بعبارتی بنظر بنده پیش از پرداخت به مدیریت زمان باید همزمان به بحث رهبری نیز توجه داشت بعبارتی باید توجه ما به این موضوع نیز معطوف گردد که کاری را که ما قصد داریم با استفاده از تکنیک های مدرن کنترل زمان در بهترین وجه ممکن به سرانجام برسونیدم کار درستی است ؟ بعبارتی پیش از بالا رفتن از نردبان از این موضوع که آنرا به جای درست تکیه داده ائیم اطمینان کسب کنیم ، چرا که بقول یکی از مدیران طراز اول مباحث مدیریتی :
آنكه راه غلط مي رود ، بيشتر شانس آن را دارد كه به راه درست آيد ، تا آنكه راه درست را غلط مي رود !
باز ممنونم از این پست مفید شما .
@امیر خیلی ممنون نکات مفیدی و کاملا صحیحی رو مطرح کردید.
خیلی ممنون بابت مطلب
آقاي مهراني ممنون از مطلب جالبتون. به نكات خوبي در اين مطلب برخورد كردم.
ما تو شركتمون از يك روش ساده براي برنامه ريزي و تنظيم گزارش كارهاي روزانه استفاده مي كنيم. در واقع اين برنامه ريزي ها تركيبي از جلسات كوتاه مدت در طول روز و جلسه ارزيابي و برنامه ريزي هفتگي در روز پايان هفته است كه نهايتا برآيند كار در فايلهاي اكسل پياده سازي مي شوند. به نظر همه چي بايد مرتب باشه چون طرح كلي خيلي ساده اس ولي در عمل همين روند، مشكل ساز شده . در واقع افراد تيم ها با مشكل ارزيابي فرآيند برنامه ريزي مواجه هستند يعني عدم تحقق بخش قابل توجهي از برنامه ها كه به دليل تغيير اولويت ها و يا ورود فعاليتهاي جديد پيش مياد، استرس محيط كاري رو بيش از پيش كرده چون مشكلات مستندسازي شده و عقب اقتادگي ها بيش از پيش به چشم ميان، ولي مديريت تغييرات در اين بين خيلي موثر عمل نمي كنه. واقعا به نظرم برخي مواقع كاهش استرس هاي ناشي از فرايند كنترل پروژه و افزودن بر آزادي ها فردي و بها دادن به اصولي كه منجر به افزايش انگيزه و خلاقيت خواهند شد مي تونه در اين بين موثر باشه.
@آرش اصولا درگیر سیستم شدن این نتایج رو بهبار میاره. در شرکتها و در تیمها روشهای غیررسمی خیلی بهتر از متدولوژیها و فرآیندها جواب میده.