ایده‌هایی که به ذهن حمله می‌کنند

ایده‌‌ها مثل رعد به ذهن می‌رسه و در لحظه‌ای که ما ایده‌ای رو برای شروع یک کار جدید کشف می‌کنیم، در ناب بودن اون ایده شک نداریم. در این‌که ایده ما می‌تونه یک نوآوری تمام و کمال باشه و می‌تونه تاثیر بزرگی داشته باشه. اما وقتی چند روزی از ظهور این ایده ناب به ذهن می‌رسه، کم کم متوجه می‌شیم که موضوع به اون شکلی که فکر می‌کردیم هم نبوده. به دلایل زیادی ممکنه این اتفاق بیافته. مثلا این‌که می‌بینیم نمونه‌های کاری که می‌خواستیم انجام بدیم به شکلی وجود داره. یا این‌که در یک فرآیند جالب متوجه می‌شیم که موضوع اونقدرها هم که فکر می‌کردیم هیجان انگیز نبوده و فقط در اون لحظه فکر می‌کردیم به ایده نابی رسیده‌ایم. در این شرایط اتفاقی که میافته اینه که کاملا از ایده ناامید می‌شیم و به این نتیجه می‌رسیم که موضوع رو فراموش کنیم.

اما بعضی از ایده‌ها هم هستند که وقتی به ذهن می‌رسند، کم‌کم رشد می‌کنند و بزرگ می‌شن. کم‌کم پرورش پیدا می‌کنند. این ایده‌ها شانس بالایی برای به سرانجام رسیدن خواهند داشت. این ایده‌ها ذهن شخص رو مدت‌ها درگیر می‌کنه. شخص در هر لحظه با اون ایده زندگی می‌کنه و هر روز به جزییات بیشتری از ایده می‌رسه. این دسته از ایده‌ها شخص رو می‌بره به سمت تحقیق و مطالعه بیشتر. این‌که دایره اطلاعات خودش رو درباره موضوعی که به ذهنش رسیده بیشتر کنه. کار به شکلی غیرجدی و گاه تفننی به عنوان یک فعالیت جانبی در کنار امور اصلی شروع می‌شه و کم‌کم با اضافه شده جزییات بیشتر تبدیل به یک حرکت بزرگ می‌شه.

اما در نهایت با ایده‌ها باید چه‌کار کرد؟ با افکاری که به ذهن می‌رسند و گاه ممکنه ما به آنها توجه نکنیم. راه‌حل بسیار ساده‌است. خیلی از افراد هستند که برای ثبت و رسیدگی به ایده‌هایشان از دفترچه‌های کوچک جیبی استفاده می‌کنند. خیلی‌های دیگر هم از موبایل‌ استفاده می‌کنند. مهم نیست که از چه وسیله‌ای استفاده می‌کنید. مهم اینه که ایده را در لحظه‌ای که به ذهن میاد ثبت کنید و بعد منتظر بمانید. در روزهای بعد اگر ایده به سراغ شما آمد و شما را ترغیب به حرکت کرد، معنی‌اش این است که کاری جدید شما را قلقلک می‌دهد و شما کم‌کم باید به آن توجه کنید. ایده‌ها نیاز به ثبت و پرورش دارند. ایده‌خام مثل دانه گیاهی است که آن را روی میز گذاشته‌، تماشایش می‌کنید و تصور می‌کنید که روزی رشد خواهد کرد.

——————————————————————————————————————————————————

این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما می‌توانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.

من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • پیمان روئین تن
    پاسخ

    بسیار جالبه. من معمولا ایده های چندانی ندارم، یا درواقع ایده هایی که به ذهنم می رسند با بررسی شرایط و مشکلات، خیلی زود می میرند. ولی در چند روز گذشته ایده بسیار فوق العاده ای به ذهنم رسیده که نه تنها خودم، بلکه یکی از اطرافیانم رو هم خیلی درگیر کرده، به طوری که تقریبا شغل خودش رو رها کرده و قصد شراکت با من رو داره!
    ای کاش بیشتر در مورد ایده های جدید می نوشتید!

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @پیمان روئین تن مطالب این هفته رو دنبال کنید. دو مطلب دیگه در ادامه همین موضوع منتشر می‌شه تا آخر هفته.

  • علی اقدم
    پاسخ

    من مدت هاست که دارم همین کار رو میکنم و می دونم که بسیار خوب جواب میده

    ولی آقای مهرانی نمونه قبلی از ایده نمی تونه نشان دهنده این باشه که اون ایده نمی تونه موفق باشه، مثلا فیس بوک یا دیگ و یا …

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @علی اقدم این نمونه قبلی که شما می‌گی مربوط به کدوم قسمت از مطلب هست؟ من متوجه منظورت و مثالی که زدی نمی‌شم؟

  • علی اقدم
    پاسخ

    @امیر مهرانی “…به دلایل زیادی ممکنه این اتفاق بیافته. مثلا این‌که می‌بینیم نمونه‌های کاری که می‌خواستیم انجام بدیم به شکلی وجود داره…”

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @علی اقدم البته بازهم متوجه نشدم ارتباط کامنت شما با مطلب در چه نقطه‌ای هست اما مطلب روز چهارشنبه با این موضوع فکر می‌کنم مرتبط باشه.

  • اکبری تبار
    پاسخ

    بر اساس این مطلب بسیار خوب شما و با توجه به تجارب شخصی خودم مطلبی رو با عنوان «ایده‌های گاهگاهی و دغدغه‌هاتون رو جدی بگیرید» در سایت تحلیل شبکه اجتماعی و در اینجا http://www.onlinesna.com/?p=428 نوشته و به اشتراک گذاشتم که خوشحال می شم مطالعه کنید

    در مورد مطلبتون هم باید بگم دفترچه های یادداشت من که تعدادشون تا الان به 6 یا 7 عدد رسیده پر است از ایده های خوب که این نگارش ایده ها رو بسیار مثمر ثمر می دونم
    پس باید بگم جانا سخن از زبان ما می گویی

ترک بک ها
  • […] مطلب قبل را نخوانده‌اید ابتدا آن را مطالعه کنید و سپس به سراغ […]

یک نظر بدهید