میخواهیم دوست بداریم و دوست داشته شویم. زندگیمان پر از عشق باشد و لحظههامان روشن باشد.
میخواهیم تنهایی را لمس نکنیم. آن تنهایی اذیت کنندهای که تمام وجودمان را پر میکند و کرختمان میکند.
میخواهیم محبت کنیم و محبت ببینیم. میخواهیم وجودمان خیر باشد و تاثیرگذار باشیم.
میخواهیم کسی باشد که به او بگوییم غمهایت را من میشناسم. بسپار به من تا از بند غمها رهایت کنم.
هزار خواسته داریم. هزار خواسته که ما را تبدیل به انسان بهتری میکند. اما غمانگیز است که برای انسانی بهتر شدن، گاه بدترین راهها را انتخاب میکنیم.
میخواهیم عشق را تجربه کنیم اما دوست داشتن را تبدیل به اجبار میکنیم نه انتخاب.
میخواهیم تنهایی را لمس کنیم اما برای ماندن دیگری میجنگیم و او را فراری میدهیم.
میخواهیم محبت کنیم، محبت میکنیم و متوقع میشویم.
میخواهیم غمهای کسی را محو کنیم اما خودمان میشویم یک بار غم بزرگ.
ما میخواهیم انسان بهتری در زندگی باشیم اما برای خوب بودن گاه بدترین راهها را انتخاب میکنیم. برای خوب بودن باید بهسادگی خوب بود.
باید به سادگی خوب بود
باید نرمال بود…
میخواهیم خوب باشیم، اما نمیتوانیم خوب باشیم. چون در کودکی یادمان ندادند که برای خوب بودن باید خوب اندیشید، قضاوت نکرد، حسادت نکرد، بخل نورزید، از موفقیت دیگران خوشحال شد، به دیگران مهر ورزید، یادمان ندادند می توان رقابت کرد و دوست بود، از کودکی تا کنکور! اکنون که میخواهیم خوب باشیم، تصمیم گرفتیم که خوب باشیم، برای خوب بودن، بدترین راهها را انتخاب میکنیم. راست میگویید:”برای خوب بودن باید بهسادگی خوب بود.”
سلام استاد
فکر کنم خوش قولی هم یکی از موارد خوب بودن است
با اینکه چندباریست پیگیری جواب تست دوره شما در یزد را انجام داده ام هنوز جوابی دریافت نکردم ، بنده و خیلی از دوستان هنوز منتظر جواب هستیم لطفا جواب تستها را برامون ارسال کنید .
سپاسگذارم
یاسر عزیز جواب آزمونها حدود سه هفته بعد از برگزاری کارگاه ارسال شد.
بسیار زیبا و بجا بود…
فقط در پاراگراف هفتم، میخواهیم تنهایی را «لمس نکنیم» درسته که فکر میکنم اشتباها «لمس کنیم» تایپ شده.