زندگی سختتر از چیزی است که دوست داریم باشد. تصور اینکه بتوانیم همه چیز را، مخصوصا درباره زندگی خودمان، کنترل کنیم خیلی آرامشبخش است؛ اما معمولا نمیتوانیم بالا و پایینهای زندگی شخصی خود را پیشبینی کنیم.
آمادگی برای تصادفی بودن زندگی کاملا ضروری است. آشنایی با این موضوع به شما یاد میدهد که لازم نیست همه چیز را مو به مو برنامهریزی کنید و بهتر است جایی نیز برای موارد غیرقابل پیشبینی باقی بگذارید.
کتاب Disrupt Yourself دقیقا به همین موضوع میپردازد. وقتی زندگیمان دستخوش تغییری بزرگ -مانند از دست شغل یا طلاق گرفتن- شود، شانس این را داریم که تجربیات جدید کسب کنیم و راههایی را امتحان کنیم که نمیدانیم به کجا ختم میشوند. این موضوع هم هیجانانگیز و هم ترسناک است.
بادهای زندگی همواره سرعت، جهت و شدت خود را تغییر میدهند؛ برای پرواز بهتر در چنین شرایطی بهتر است یک قدم به عقب برداشته و تنظیمات خود را نوسازی کنیم.
یکی از مهمترین تکنیکهایی که در این کتاب به آن اشاره شده است، تکنیک «پنج چرا» نام دارد؛ با پرسیدن پنج سوال از خود میتوانید موقعیت کلی خود در زندگی و مواردی که شما را به جلو میرانند، مشخص سازید.
تمرین پنج چرا
وقتی زندگی ما را از مسیر خود بیرون پرت میکند، فرصتی کمیاب به ما میدهد تا پیش از تصمیم گیری برای تعیین مقصد جدید، باورها و ارزشهای خود را انعکاس دهیم. تکنیک «پنج چرا» به ما کمک میکند که اهداف اصلی پشت هر تغییر را مشخص کنیم. این روش تفکر در اصل توسط Sakichi Toyoda، مخترع ژاپنی و موسس شرکت تویوتا، اختراع شده است.
هدف اصلی این تکنیک این است که پیش از رسیدن به نقطه نظر مناسب جهت حل مشکل، از دیدهای مختلف به آن نگاه کنیم. به عنوان مثال، بگذارید در نظر بگیریم که شما قصد تغییر شغل خود را دارید اما دقیقا نمیدانید که به دنبال چه چیزی هستید.
میخوام شغلم را عوض کنم. چرا؟
ممکن است در شرکتی دیگر، درامدم بیشتر باشد. چرا؟
شرکتهای دیگر احترام بیشتری برای استعدادهای من قائلاند. چرا؟
آنها میدانند که استعدادهای من در صنعت مهم است. چرا؟
برای اینکه آنها حاضرند خود را در طی زمان، تغییر دهند. چرا؟
آنها نقطه نظری رشد محور دارند.
با پرداختن به این ۵ چرا، معمولا میتوانید دید بهتری نسبت به مسئله داشته باشید. امکان استفاده از این تکنیک برای هر تغییر بزرگی در زندگی وجود دارد؛ چه تحت کنترل خودتان باشد چه نباشد. بهترین قسمت این تمرین این است که شما را مجبور میکند به هدفهایتان، عمیقتر فکر کنید. شاید به جواب اول یا دوم هم راضی باشید، اما با پاسخ دادن به چند چرای مختلف، همواره باید به جستجو و تفکر ادامه دهید.
اگر سطحی بنگرید، شاید بگویید که تنها دلیل تغییر شغلتان این است که درامد بیشتری داشته باشید. اما با استفاده از این تکنیک میتوانید بفهمید با این کار، به دنبال شرکتی هستد که رشد محور باشد و برای استعدادهای شما ارزش بیشتری قائل شود.
کشف سوالات درست، معمولا به اندازه رسیدن به پاسخهای درست اهمیت دارد. استفاده تکنیک یاد شده، پیدا کردن سوالات مناسب را آسانتر میسازد. هر تغییر بزرگی در زندگی، از سرعت شما کاسته یا حتی شما را برای مدتی متوقف میکند. البته، پیشرفت نکردن حس بدی است اما میتواند از این قدم به عقب، بهترین و بهینهترین استفاده را برد.
کشف ابعاد جدید موفقیت
وقتی تغییری بزرگ در زندگی اتفاق میافتد، معمولا معنی خوشبختی یا موفقیت نیز در نظر ما تغییر میکند. در زمینه کاری ممکن است پول یا سمت در شغل بعدیتان اهمیت زیادی نداشته باشد و ترجیح دهید روی کار با ارزش در جامعه و آزادی بیشتر تمرکز کنید.
در مورد رابطه ممکن است معیارهای جذابیت و زیبایی در نظر شما خیلی مهم نباشند و بیشتر به وفاداری، ثبات و احترام متقابل اهمیت دهید.
با افزایش سن، ارزشهای ما نیز دستخوش تغییر میشوند. خوشبختانه، پستی و بلندیهای زندگی به این امکان را میدهند که در جهت رسیدن به اهداف آینده خود، ارزشهای خود را تغییر دهیم. اخراج شدن از کاری که مدتهاست به آن مشغولید شاید ناراحتکننده باشد، اما به شما اجازه میدهد دنبال شغلی بروید که علاقه ویژهای به آن دارید.
شما خوشبختی را چگونه توصیف میکنید؟ در دوران جوانی، شاخصهای خوشبختی توسط خانوادهها و معلمها تعیین میشوند؛ مواردی مانند نمرهها، دانشگاه یا شغل. اما پس از پشت سر گذاشتن این دوران، فاکتورها را خودتان مشخص خواهید کرد.
بالاخره، به همه چیز به شما باز میگردد. حتی شاید واقعا برای پول ارزش بالایی قائل هستید. در این صورت نیز اگر ارزشهای خود را شناخته و در جهت آنها قدم بر میدارید، همه چیز مرتب است. با این حال، اگر متوجه شدید که چیز بیشتری از یک شغل یا رابطه انتظار دارید، بهتر است مسیر آن را طوری تغییر دهید که جوابگوی نیازهای عمیق شما باشد.
خطرات طی کردن مسیری امن
مشکلات زندگی همیشه ناخوشایند هستند اما خیلی از مواقع، ما دقیقا به چنین چیزی نیاز داریم که تغییری بزرگی در زندگی خود ایجاد کنیم. وقتی همه چیز روند طبیعی خود را طی میکند ممکن است هیچگاه به فکر تغییر نیافتیم. اگر مشکلی ندارد، چرا آن را بهتر کنیم؟ تنها کافیست مسیر همیشگی را طی کنیم. ما معمولا از این توجیه برای ادامه دادن کاری که از آن متنفریم، یا رابطهای که به خوبی پیش نمیرود استفاده میکنیم.
طبق نوشته کتاب Disrupt Yourself، طی کردن مسیر امن همیشه به اندازهای که فکر میکنید بیخطر نیست و باعث ایجاد حس رضایت کاذب میشود. این مسیر، برخی مواقع واقعا بزرگترین ریسکی است که میتوان پذیرفت.
با دوری از ریسک و تغییر -ثابت بودن و پیمودن راه همیشگی- گاهی ریسکی بزرگ است؛ ریسک از دست دادن آیندهای درخشان و متفاوت. البته ترک کردن مسیر همیشگی، آسان نیست.
گاهی کار یا رابطه خود را به علت ترس ترک میکنیم. به نظر من، سختترین کار داشتن جرئت کافی برای پریدن است وقتی که همه چیز به خوبی پیش میرود. وقتی هیچ چیز مشکل خاصی ندارد، ترک کردن مسیر بیهوده به نظر میرسد. چرا وقتی در جایی امنی به سر میبریم، موضع خود را ترک کنیم؟ به دلیل این که در غیر این صورت، ممکن است فرصتهای بیشماری را از دست دهیم.
این مسیر امن معمولا نتیجه انتخابی است که ما مسئول آن نبودهایم. با ساختن ماجراهای جدید، میتوانیم خود را از این زنجیر آزاد کرده و تجربههای جدید و منحصر به فردی کسب کنیم.
ممکن است با اولین تلاش به موفقیت نرسید. این موضوع مخصوصا برای افراد جوانی که در حال تجربه شغلها، کلاسها و کارآموزیهای مختلف هستند صحیح است.
استفاده از این تصادفی بودن زندگی گاهی به این معنی است که چیزهایی را به سمت دیوار پرتاب کرده و ببینیم چه باقی میماند. نمیتوان همه چیز را از قبل برنامهریزی کرد و بهتر است جایی برای سازگاری با موارد جدید کنار گذاشت.
هیچوقت از سرنوشت خود خبر ندارید
زندگی شدیدا نامنظم و تصادفی است، پس حتی باهوشترین افراد نیز نمیتوانند همه چیز را به طور کامل کنترل کنند. اگر از کسی که اواخر عمر خود را طی میکند بپرسید که آیا زندگی طبق پیشبینی اون پیش رفته، قطعا پاسخ منفی به شما خواهد داد. فرقی نمیکند چه پیش آید، همه سرنوشتی متفاوتتر از آنچه تصور میکنیم خواهیم داشت.
حتی مسیر شما نیز دستخوش تغییر خواهد شد. تنها مورد ثابت، تغییر است. آیا زندگی شما هم به تغییری بزرگ نیاز دارد؟ آیا در زندگی با مانعی بزرگ برخورد کردهاید؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
هر کسی به نوبه خود دارای مشکلات ، استرسها و تنشهای مخصوص به خود است. امـا اگـر شما بیاموزید که چگونه با آنها کنار بیایید در پـایان ، پیروز از میدان خارج میگردید. معجزههـا بـه خـودی خود روی نـمیدهنـد، ایـن شـما هستید که باید آنها را خلق کنید. اگر مشکلی دارید، به جای آن که منتظر بمانید تا مشکل خود به خود حل شود ، قدم نخست را بردارید و آن را حل کنید. بـرای بـرآمدن از پــس مشکلات به نکات زیر توجه کنید.