این پارتی بازی از اون ترکیبهای عجیب و غریب شده در مملکت ما. اصولا عقیده دارم که یکسری از مفاهیم کلا در ایران از بین رفته و تبدیل شده به یک دستاویز برای سرپوش گذاشتن روی نقاط ضعف. نمونهاش همین کلمه پارتیبازی. قبلا در مطلبی با عنوان پارتی بازی 2.0 درباره اینکه چه کاری پارتی بازی هست و چه کاری پارتی بازی نیست توضیح داده بودم اما ظاهرا این موضوع از اون مواردی است که باید هرچند وقت یکبار بهش پرداخت.
اجازه بدید همین ابتدای کار خیلی صریح، ساده و روان توضیح بدم که انجام کاری به واسطه آشنایی با شخص دیگری، الزما به معنی پارتی بازی نیست. آقا نیست. باور کنید نیست. بین برقراری ارتباط موثر با پارتی بازی تفاوت فاحشی وجود داره. پارتی بازی یعنی اینکه شخصی یا عدهای به منظور کسب سود در حالیکه توانایی، دانش و تخصص کاری رو ندارن با استفاده از لابی به اون سود برسن. مثلا یک شخصی که دوزار سواد نداره با استفاده از لابی میشه مدیر یک سازمان عریض و طویل. چون وجودش اونجا برای عدهای سودآور خواهد بود. این نمونه در کشور کم نیست و کسی انکارش نمیکنه. یا مثلا قانونی برای عدم انجام کاری وضع شده، شخصی با پارتی بازی و رشوه دادن یک مجوز برای انجام کار مورد نظر میگیره. این هم نمونههاش رو زیاد میبینیم و کسی انکارش نمیکنه.
اما… یک شخصی در کاری تخصص داره و توسط شخص دیگری برای انجام پروژهای معرفی میشه. این اسمش پارتی بازی نیست. شخص متخصص توانسته تخصص و توانایی خودش رومعرفی کنه و باعث بشه که افرادی از او حمایت کنند. مثلا یک شرکتی تصمیم به استخدام متخصص میگیرد. یا ممکن است آگهی استخدام بدهد یا از آشناها در مورد اینکه آیا متخصص مورد نظر را سراغ دارند سوال کنند. من نوعی ممکن است کسی را انتخاب کنم برای کار که قبلا پیش زمینه ذهنی مثبتی از کار او دارم. درواقع آن شخص توانسته با ابزارهای مختلف از وبلاگ نویسی و ارائه سخنرانی گرفته تا معرفی تواناییهای خودش به شخص دیگر، مناسب بودن خودش را تحمیل کند.
ارتباطسازی موثر بهعنوان یک مهارت در حال حاضر به مدیران و کارشناسان آموزش داده میشود. نه در ایران بلکه در همهجای دنیا شما اگر توانایی برقراری ارتباط موثر نداشته باشید عملا کاری از پیش نخواهید برد. اعتماد بر تخصص و تواناییهاست که باعث میشود پروژهای به شخصی برسد یا شخصی در سمتی استخدام شود. اگر شما نمیتوانید ارتباط موثر با افراد مهم در جامعه کاری خود برقرار کنید این موضوع را به گردن پارتی بازی و مشکل دار بودن جامعه نیاندازید. در همه جای دنیا آسمان همین رنگ است.
هرچقدر تخصص و دانش شما افزایش پیدا کند متوجه میشوید که ارتباط سازی برای پیشرفت شما حیاتی است و البته نکته آخر اینکه ارتباط سازی به معنی سوء استفاده از افراد نیست. شما با شخصی آشنا میشوید، به در کاری کمکی میکنید و او هم در قبال کمک شما کاری برای شما انجام میدهد. این یک رابطه انسانی برنده-برنده است و در هرلحظه هرکدام از طرفین به سمت سوء استفاده از طرف مقابل برود تمام معادلهها بهم میریزد.
امیدوارم منظورم را رسانده باشم. اینبار اگر خواستید بگویید “پارتیبازی” کمی تامل کنید لطفا!
کاملا موافق هستم به نظر من اعتماد اصل کار است مثلا برخی کارها را نمی توان به هر کسی سپرد شما مجبورید فردی آشنا پیدا کنید که هم کارش را بلد باشد و هم قابل اطمینان باشد . جالبه این مقوله حتی در بازار سنتی ایران هم وجود دارد مثلا اگر اعتماد و اعتبار کسب کنید . همه با شما همکاری خواهند کرد . پس به این نتیجه می رسین برای داشتن پارتی خوب و پاک باید به دنبال اثبات توانمندیها و جلب اعتماد و اثبات اعتبار خود باشیم .
@سید علا سبزپوش دقیقا درسته و مثال بازار سنتی هم به شدت باهاش موافقم. شما تو بازار همینطوری نمیتونی وارد بشی و باید جلب اعتماد کنی، حسابت اعتبار داشته باشته چکت برگشت نخوره تا بتونی خوب کار کنی.
متاسفانه این مساله رو به شدت زیاد میبینم که افراد هیچ کاری برای خودشون نمیکنند چون مبنا رو میذارن بر اینکه پارتی ندارن.
من با اون بخش از حرفاتون موافقم که ارتباط موثر کلید اصلی موفقیت هست اما به نظر می رسه جامعه ما با اون چیزی که به عنوان “ارتباط سالم” یاد کردید فاصله داره کار های زیادی باید انجام بشه تا بتونیم واقعا یک نفر رو که “تخصص لازم” داره معرفی کنیم نه کسی رو که منافع ما رو تامین میکنند . نمونه اش هم این هست که الان با یک تغییر دیریت تمام افرادی که به واسطه اون شخص وارد کار شدن دیگه نمیتونن اعتبار لازم رو داشته باشن و معمولا یا کنار گذاشته می شن یا خودشون کنار میرن . در حقیقت ساختار جامعه به گونه ای هست که اگر کسی باعث معرفی شخص خاصی باشد انتظار حمایت همیشگی در همه موارد از اون شخص داره و این چیزی هست که به نام “پارتی بازی” شناخته می شه.
@مهسا جامعه یعنی تک تک افراد. تغییر فکر جامعه با تغییر فکر افراد به دست میاد. من البته کاملا معضل پارتی بازی رو در کشور به شکل بسیار زیاد تایید میکنم و این موضوع زمانی تبدیل به یک بیماری میشه که شما برای انجام برخی از امور غیر از پارتی بازی راه دیگهای نداشته باشی. که در کشور ما دقیقا همینطور هست.
موردی که شما گفتی دقیقا نمونه پارتی بازی بخصوص در سازمانهای دولتی است اما بحثی که من میکنم اینه که فرض کنید من شما را به واسطه تخصصی که دارید میشناسم. برای یک موقعیت کاری تعدادی روزمه میفرستند و رزومه شما هم کنار این افراد هست. من به واسطه آشنایی با شما و تخصص شما از شما حمایت میکنم برای بدست گرفتن کار. این اسمش پارتی بازی نیست چون یک پیش زمینه مثبت ذهنی در پس این موضوع وجود داره. اما مسئله اینجاست که عده زیادی این رابطه را درک نمیکنند و نقطه ضعف خودشون رو در عدم برقراری ارتباط کاری مناسب به حساب پارتی بازی میکنند. این یک قانون کاملا ساده و قابل درکه. شما کالایی رو میخرید که معرفی بهتری از خودش داشته باشه و ذهن شما رو برای خوب بودنش متقاعد کرده باشه یا مثلا شخص دیگری از آن استفاده کرده باشه و آن را توصیه کنه. دانش و تخصص هم دقیقا مثل همون کالاست. سایتی مثل LinkedIn به همین دلیل وجود داره.
سلام
هی من میگم بی خیال شو ، اما خودت گیر دادی به این پارتی بازی
بنظرم اساس پارتی بازی از اصلی بنام مافیا (پدرخوانده سالاری) نشات می گیره، چون وقتی ارتباط و یا انتخاب از روی رقابت و شایستگی نباشه بحث انتصاب و انتخاب سفارشی صورت می گیره.
در بحث رقابت هر شخص یا تیمی برای انتخاب شدن دایره ارتباطاتش رو گسترش میده و تلاش برای رضایت طرفین مهمترین عامل هست درست نقطه مقابل انتصاب یا پارتی بازی که توجیهات جای توضیحات رو می گیره و سعی بر اطلاق مفید بودن شخص یا پروژه از سوی فرد منتصب یا کارفرما صورت می پذیره.
چیزی که الان به کرات و در اکثر ارگانهای دولتی و غیر دولتی شاهد هستیم.
و این مورد بجای ایجاد رقابت سالم بحث دور زدن رقیبان و یا استفاده از خلا های قانونی و بدست آوردن موقعیت یا کار و اخذ اعتبارات اولیه به هر قیمت ممکن رو موجب می شه.
و بازخورد اون برای هر دو طرف یعنی کارفرما و شخص منتصب مهم نیست و انتفاع شخصی و اظهار نظر شخصی اقوی بر اظهار نظر کارشناسی و مطالعه شده هست.
@roho داشتم کمکم نگران میشدم که چرا کامنت نذاشتی 🙂
گفتم بذار دوستان نظراتشون رو بگن ،بعداگه مطلبی ناگفته موند من هم بگم .
باز هم ممنون که که فکر ما هم هستی D:
به نظر من پارتی بازی وجود نداره،بی انصافی وجود داره!! امروز،امتحان ایین نامه ی راهنمایی و رانندگی بود…من واقعا وقت نمیکنم کتاب رو بخونم،باید از کلاس هام توی دانشگاه که یکیش ساختمان داده،و دیگری شی گراییه بگذرم،که امتحان بدم…
من رو با 5 غلط رد میکنن،ولی یه نفر که جلوی من در سمت چپ نشسته بود،تا 5 دقیقه ی اخر،برگه ی پاسخ نامش سفید بود،مسئول برگذاری ازمون،اومد بالا سرش و جواب ها رو براش گفت…برگه ی اون،قبل مال من تصحیح شد و اون فقط 2 غلط داشت،بدون اینکه حتی اسم ازمونی رو که داده بود بدونه!!حتی اسمش رو هم رو برگه ننوشته بود…مسئول برگذاری تو چشمهای من نگاه کرد و گفت حیف نیست کتاب رو نمیخونی و با 5 غلط،رد میشی؟!
البته من و خیلی های دیگه با انصاف بودیم که اکثرا رد شدیم و جیک نزدیم که چرا اونو کمک کردی،ولی ما رو نه! مگه 28 غلط راحت تره رد شدن ازش،یا 1 غلط؟!
متاسفانه پارتی بازی از دوران کودکی با ما همراه میشه.
در 5 سالگی تو ژیمیناستیک اول می شی بعد موقع اعلام می بینی چهارم شدی.
تو دبیرستان یه مقاله خوب می نویسی می بینی اول دبیر ردت می کنه و یکی دیگه رو انتخاب می کنه بعدا مقالت با اسم دبیر تو اداره اول میشه.
حالا هم که اومدیم دانشگاه می بینی که تمام بومی ها ترم مهر شدن و غیر بومی ها بهمن ماه رتبه ها رو که می بینی متوجه میشی رتبه 4000 بهمنی شده ولی 13000 هزار مهری.
——————–
ما باید برای حذف این فرهنگ پارتی بازی از همون دوران کودکی شروع کنیم تا هنگامی که یه فردی قصد داره وارد دنیای کار بشه آخرین فکری که به ذهنش می رسه که چرا نتونسته قبول بشه پارتی بازی باشه نه اولیش.
———————–
ولی من با گفته های شما موافقم دادن رزومه کاری و نشان دادن قابلیت هاو تلاش برای دریافت کار اصلا پارتی بازی نیست.
————-