حذف یارانهها فارغ از خوب و بد بودن یا درست اجرا شدن و نشدن، پدیدهها و اتفاقاتی رو به همراه خواهد داشت. مثلا در بلند مدت خواهیم دید که رفتارهای اجتماعی ما دچار تغییر خواهد شد که هر دو جنبه مثبت و منفی را مثل هر رخداد دیگری در پی خواهد داشت. اما برای من این سوال پیش آمد که تاثیر این موضوع برای نیروی کار آماده استخدام چگونه خواهد بود؟
برای این کار میتوان پیشبینیهایی را انجام داد و البته میتوان موضوع را در دو بخش خصوصی و دولتی بررسی کرد.
در بخش خصوصی طبیعی است که با حذف یارانهها هزینههای مصرف انرژی بالا میرود و مدیران شرکتها به فکر راهحلهایی برای صرف جویی خواهند بود. بخشی از این صرفه جویی صرف آموزش کارکنان در روش استفاده از منابع خواهد شد. بهعنوان مثال خاموش کردن لامپهای اضافه و روشن نگذاشتن کامپیوترها بصورت شبانه روزی از سادهترین مثالها هستند. اما با گذشت زمان و مدیریت مصرف انرژی در شرکتها، مدیران کم کم به سمت کنترل و مدیریت بهینه هزینههای پنهان خواهند رفت. بخشی از این هزینههای پنهان، هزینههای مربوط به نیروی انسانی است که یک شرکت باید بپردازد.
برای انتخاب یک کارشناس میتوان به دوجنبه توجه کرد. جنبه تخصص که مشخص میکند کاندید مورد نظر چقدر در کار خود حرفهای است، تجربه دارد و به امور مسلط است. جنبه دوم تواناییهای جنبی است که باعث میشود شخص بتواند شرایط کار را بهخوبی مدیریت کند، خود را به سرعت با محیط وفق دهد، توان حل مسئله بالا داشته باشد، در موقعیتهای مختلف منفعل عمل نکند و مسئولیتپذیر باشد، توان همکاری تیمی داشته باشد و مواردی از این دست. در واقع این ویژگیهای بخش دوم است که حتی در شرایط عادی هم باعث برتری یک کاندیدا به کاندیدای دیگر با تخصص و تجربه مشابه میشود و مهمترین دلیلش این است که شرکت استخدام کننده میتواند تا حد زیادی اطمینان حاصل کند که شخص مورد نظر در زمان کمتری میتواند کنترل امور را بهدست بگیرد و خود را با شرایط کار جدید وفق دهد و این صرف زمان کمتر یعنی صرفهجویی در هزینه.
به همین دلیل در شرایط فعلی تمرکز بر افزایش تواناییهای جانبی علاوه بر تواناییهایی که انتظار میرود یک کارشناس در حرفه خود داشته باشد، اهمیت پیدا میکند. خیلی ساده باید گفت که به احتمال زیاد طی یکسال آینده شرکتها وسواس بیشتری در استخدام کارشناسان به خرج خواهند داد، چون میخواهند هزینههای خود را بهتر مدیریت کنند و حتی هزینه آموزش کمتری صرف کنند. روی دیگر این سکه این خواهد بود که رقابت کارشناسان برای بهدست آوردن شغل افزایش پیدا خواهد کرد و افرادی در این رقابت برنده خواهند شد که تنها به یادگیری مسائل مربوط به حرفه خود اکتفا نکنند.
اما در شرکتهای دولتی شرایط کمی متفاوت خواهد بود. همزمان با موضوع حذف یارانهها، موضوع دورکاری در سازمانهای دولتی مطرح شده که البته به مسئله دورکاری در مطلبی جدا خواهم پرداخت، اما خود همین موضوع نشان از تصمیم جدی سازمانهای دولتی بر کاهش هزینهها دارد. تاکید میکنم که من در مورد درستی یا نادرستی و موثر بودن یا نبودن این طرح و تصمیم صحبت نمیکنم. مسئله اتفاقی است که دارد میافتد و شرایط جدیدی که در حال رخ دادن است.
حقیقت اینه که با شروع دورکاری این ریسک وجود دارد که افرادی که تصور میشود کارایی بالایی ندارند از جریان کاری خارج شوند و تعداد کارکنان سازمانهای دولتی کاهش پیدا کند. بهعنوان مثال در بلند مدت ممکن است شغل مسئولین دفاتر، تایپسیتها، کارکنان امور اداری و مشاغلی از این جنس دستخوش تغییر شود. در این شرایط افرادی که درک خوبی از کامپیوتر و نرمافزارهای کاربردی در ادارات از جمله سیستمهای اتوماسیون اداری، منابع انسانی، مالی، لجستیک و … بهعنوان کاربر داشته باشند، شانس بیشتری برای ادامه کار خواهند داشت. با توجه به این شرایط پیشبینی میشود که سرعت جذب نیروی کار در سازمانهای دولتی کاهش پیدا کند و نیروی کاری که موفق به ورود به سازمانهای دولتی نمیشود به ناچار رو به شرکتهای خصوصی خواهد آورد که این موضوع هم خود عاملی بر افزایش رقابت خواهد بود که در این مرحله این افراد شامل همان شرایطی میشوند که کارشناسان برای ورود به شرکت خصوصی لازم دارند که توضیح دادم.
بنابراین موضوع تواناییهای مکمل تخصص به نظرم به موضوعی با اهمیت بالا نسبت به گذشته تبدیل خواهد شد که افرادی که تازه وارد بازارکار میشوند یا افرادی که در حال رشد در مسیر کار خود هستند باید به این موضوع توجه کنند.
——————————————————————————————————————————————————————-
بله امير جان!
اينجا همان نقطه اي است كه پيشنهاد من براي استخدام بهترينها در پروسه آزمونها و مصاحبه استخدام به درد خواهد خورد!.
امیدوارم این پیش بینی ها محقق شود. همین!
البته در بخشهای دولتی فعلا شاهد تعدیل نیرو هستیم ، به نظر می رسد که بخشهای دولتی تصمیم به کاهش هزینه ها و حجم پرسنل دارند ، اما در مورد بخش خصوصی اگر چه می خواهد هزینه ها را کاهش دهد ولی بدلیل هزینه ها شاید دستمزدها را کاهش دهد ، لذا باعث نارضایتی متخصصان خواهد شد. پیش بینی در این زمینه به نظر من حالا زود است ، ولی امیدوارم روزی برسد که همه جا چه دولتی و چه بخش خصوصی ، فقط جایی باشد برای افراد واقعا متخصص ، همین.
سلام آقای مهرانی. می خواستم خواهش کنم اگر فرصت کردید، در نظرسنجی مربوط به تز فوق لیسانس من شرکت کنید.
http://www.uni-goettingen.de/en/197674.html
متشکرم
@peyman من در این باره بیشتر فکر کردم حتما باید صحبت کنیم
@سید علا سبزپوش من هم اشاره کردم که دولتی ها دارن به سمت تعدیل نیرو میرن اما در شرکتهای خصوصی کاهش دست مزد بیشتر یک رفتار غیر حرفه ای است و مثل خود زنی می مونه. به نظرم این تصمیم مدیران غیر حرفه ای خواهد بود.
@احمد انجام شد. من خیلی مشتاقم که هم نتیجه نظر سنجی رو بدونم و هم در مورد تز بیشتر بدونم مرسی.
خیلی ممنونم. هدف تز اینه که نظریه مجازی سازی فرآیندها (پروفسور اوربای، 2008) رو بررسی و نقد کنیم و یه کار جدید ارائه بدیم. جامعه ی آماری می تونست خیلی بزرگ باشه، اما خودمون رو محدود کردیم به سازمان های فعال در آی تی.
به غیر از تز پایانی، یه خلاصه هم از نتایج پروژه تهیه می کنیم تا برای شرکت کنندگان در نظرسنجی بفرستیم. اگر ایمیلتون رو در پایان نظرسنجی وارد نکردید، بفرمایید تا به لیست خودم اضافه کنم.
مدت زیادیه که وبلاگ شما رو از طریق گودر دنبال می کنم. قبلاً هم سایت http://www.myindustry.ir/ رو معرفی کرده بودم که همراه دوستانم (http://www.myindustry.ir/author-board.html) در ایران در اون مطلب می نویسیم و پروژه های مشاوره ای رو از این طریق جذب می کنیم.@امیر مهرانی
@احمد خیلی عالی بابت معرفی سایت هم ممنون. بی صبرانه منتظر نتیجه هستم.
با سلام
در مورد شركت هاي دولتي شايد پيشبيني بسيار مشكل باشد آن هم در دولتي كه بسيار غيرقابل پيشبيني است ولي فكر مي كنم نظر شما در مورد بخش خصوصي بيشتر يك ارزو يا تمايل به يك امر ايده ال است (البته منظورم در ايران و با توجه به فرهنگ حاكم بر اكثريت شركت هاي ايراني است)، وبيشتر به متن كتاب هاي مديريتي مي ماند. به نظر من انچه كه اتفاق مي افتد و از قضا از گذشته تا كنون هم همين بوده اينست كه اولا شركت ها به تعديل نيروي كار روي مي اورند و ثانيا به جاي استخدام افراد مجرب كه در حوزه هاي خاص توانايي دارند به دنبال افرادي مي گردند كه از تخصصي مقداري بهره برده باشند ( همه كاره و هيچ كاره). به نظرم اين رويكرد كه همين حالا هم دنبال مي شود باعث مي شود افراد علاقه اي به متمركز كردن توان خود بر روي يك تخصص نداشته باشند كه اين خود عواقبي منفي در پي دارد. البته مسلما درصد كمي از شركت ها راهي را كه شما شرح داده ايد انتخاب خواهند كرد ولي براي سايرين تجربه چيزي غير از اين را نشان مي دهد.
با تشكر
@سعید
تصحيح خط ششم:
که از تخصصی => که از هر تخصصی
@سعید این آرزو نیست. یک پیش بینی بر اساس شرایط فعلی است که الزاما قرار نیست درست از آب در بیاد. اما راجع به نظری که شما دادید من فکر می کنم شما شرایط داشتن یک کسب و کار رو تجربه نکردید. موردی که شما گفتید رو من در هیچ شرکتی ندیدم که برای پیشبرد کارشون نخوان از نیروی متخصص و با توانایی بالا استفاده کنن. ببخشید که اینقدر صریح می گم اما این نوع نگاه به کار کاملا از سر بی تجربگی است. فقط سوال من اینجاست که شما در چند شرکت خصوصی کار کردید که فرهنگ حاکم بر اکثریت شرکت های ایرانی رو می شناسید؟ من با سابقه 10 ساله ام هنوز با هر شرکت جدیدی که روبرو می شم نکات تازه ای می بینم.
@امیر مهرانی
دوست عزيز، من تجربه شما رو ندارم ولي مسلما همه ما با فضاي عمومي آشنا هستيم. اگر بناباشد يك نظر بسيار دقيق بدهيم، خب اين يك مسئله ديگر است كه بايد يك جامعه آماري تعريف كرد و … ضمنا منظور من تمام شركت ها نبود مسلما بسياري از شركت ها كه رويكردي حساب شده و مديريت شده در قبال موضوعات مختلف دارند به مسائلي كه اشاره كردم دچار نخواهند شد ولي سوال اينست كه چه تعداد از شركت ها اينگونه مديريت مي شوند. البته كه حق با شماست شركت ها تمايل دارند بهترين ها رو داشته باشن ولي بالاخره موضوع دخل و خرج هم مطرح است. اينجا حقوق يك برنامه نويس تازه كار در بسياري از شركتها چيزي حدود 250 تومنه، كه بعد از چند سال تجربه (مثلا 3 يال) تازه به 600 ميرسه. ضمنا شما حتما اگهي استخدام شركت هاي مختلف رو ديديد كه موارد زيادي رو ليست ميكنن كه هر كدوم در نوع خودش يه تخصصه. چيزي كه من گفتم شايد بيشتر به فضاي كسب و كار خارج از محدوده تهران برگرده. به هر حال اين نظر من بود.
@سعید بدون شک نظر شما محترمه اما من می خوام این رو بگم که یکسری باورها و پیش فرضهای غلط در ذهن هست که همیشه باعث می شه قضاوت های اشتباه داشته باشیم نمونه اش همین موضوع کارفرما و کارمند. شرکتهایی که با روشی که شما فرمودید استخدام می کنند در بلند مدت به مشکل بر می خورند مگر اینکه افرادی رو جذب کنن که خودشون علاقه به آچار فرانسه بودن رو داشته باشن که باز خود این موضوع هم جای بحث داره. من تجربه این اشتباه رو دارم و هزینه زیادی بابتش دادم. شرکتی که با نگرش جذب نیروی غیر متخصص پیش بره بدون شک شکست می خوره.
در مورد میزان حقوق هم در مطلب جداگانه ای خواهم نوشت. این منطقیه که کسی که تجربه نداره در هر رشته ای با حقوق پایه شروع به کار کنه. هر شرکتی اگر قرار باشه حقوق بالا به یک شخص که تجربه کاری کمی بده این پول رو به کسی میده که تجربه داشته باشه. بنابراین این موضوع کاملا بدیهی و طبیعی است و پیشرفت در شغل کاری است که خود شخص باید برای خودش انجام بده. در هیچ کجای دنیا به کسی نمی گن راه پیشرفتت همواره و برو. تمام آدمهایی که در شغل و کسب و کارشون پیشرفت کردن نتیجه زحمت خودشون رو دیدن.
@امیر مهرانی
@امیر مهرانی
این دو تا نظر آخری عالی بود. من فکر میکنم از اینجور سوء تفاهمها بین دانشجوها و افراد کمتجربه خیلی زیاده، و همه بدترین حالت ممکن رو برای شرکتهای ایرانی تصور میکنند (مثلاً دیدم کسانی رو که میگن خب این مشکل رو (فرض بفرمایید ریزش مکرر نیرو در شرکتهای نرمافزاری) که خارجیها ندارند ولی ما در ایران خیلی گرفتارشیم در حالی که من خودم وبلاگها و کتابهای خارجی دیدم که خیلی از همون مشکل مینالند، و از اون طرف هم مشکلاتی رو تصور میکنند که واقعاً اونقدر گسترده نیست مثل همین بحث بالا)
بد نیست یه مقدار در پستهاتون مستقیماً به اینطور سوءتفاهمها بپردارید. ثواب داره.
@امیر مهرانی
@محمد
از قديم گفتن كه حرف حرف مي آره، كه ظاهرا بي دليل هم نبوده! فكر نمي كنم دوستان در مورد اينكه ما در ايران(ايران، نه فقط تهران و شركتهاي مختلف نه فقط شركت هايي كه دوستان به نوعي با آن ها در ارتباط بوده اند) به لحاظ كار گروهي، مديريت، فرهنگ شركتي و سازماني و از اين دست مسائل مشكلات جدي داريم اختلاف نظري داشته باشند. اين ربطي به بدبيني و خوش بيني نداره. توجه كنيد كه موضوع اين پست و كامنت من اين نبود. نظر من در مورد تاثير آزادسازي قيمت ها در كوتاه مدت و ميان مدت بر شركت هاست. بحث اين نيست كه مدير يا شركت موفق نداريم يا تمام كارفرما ها فقط به دنبال سود شخصي اند ، اصلا بحث نقد مدير يا كارفرما نبود. توجه داشته باشيد كه به هر صورت، تصميمات يك كارفرما يا مدير هم تحت تاثير شراط اقتصادي است. رويكردي را كه عرض كردم ، به عنوان نتيجه اين آزادسازي مطرح شد.
آقاي مهراني، گر چه اين شركت ها در دراز مدت متضرر خواهند شد ولي بايد توجه كرد كه به هر حال با توجه به پارامترهاي مختلف هميشه اينگونه شركت ها درصد قابل توجهي از واحدها را به خود اختصاص داده اند و مي دهند.
در مورد حقوق شايد اين جا، جاي بحثش نيست ولي اميدوارم در آينده به آن بپردازيد . با كليات فرمايش شما موافقم، البته يك موردي كه مشكل ساز است به نظر من حقوق پايه بعضي مشاغل است – البته باز هم ميتوان گفت عوامل مختلفي بر روي آن تاثير گذارست و فقط تصميم كارفرما نيست، ولي به هر حال فكر مي كنم بايد بين يك متخصص و يك منشي يا آبدارچي تفاوتي وجود داشته باشد(ضمن احترام به همه مشاغل). بحث مسير پيشرفت به جا و درست است ولي به هر حال بايد به ماهيت مشاغل مختلف هم توجه شود. در برنامه نويسي به هر حال4 يا5 سال تجربه به معناي پختگي و تجربه برنامه نويس است، حالا اگر بياييم و به او حقوق يك .. را بدهيم اين دلسرد كننده است و نميتوان اينجا انتظار تخصصي شدن افراد را داشت. نه اينكه اين موضوع چيز جديدي باشد، ولي برداشت من اينست كه اين آزادسازي وضعيت را كمي بغرنج تر مي كند.
شخصا فكر ميكنم يكي از دلايل ظهور شركت هاي ناموفق همين موضوع نارضايتي افراد باشد (از حقوق وغيره). متخصصي كه از حقوق يا امكانات شركتي كه در آن كار مي كند راضي نيست –فقط صرف اينكه خواهان سود بيشتريست- خود اقدام به تاسيس يك شركت جديد مي كند در حالي كه تجربه يا توانايي مديريت ندارد، و به اين صورت به جاي ظهور شركت هاي قوي تعداد زيادي شركت هاي كوچك و ضعيف به وجود مي آيد. همانطور كه گفتم اين نظر من است، و خوشحال مي شوم كه نظر شما را هم بشنوم. با تشكر
@Saeed آزاد سازی در کوتاه مدت مثل یک شوک هست که تقریبا همه روالهای عادی رو بهم میریزه اما من در مطلب هم اشاره کردم که موضوع اهمیت تواناییها در فاز بعد از رد شدن این وضعیت طوفانی خواهد بود.
در تمام دنیا اکثریت با شرکتهایی است که شکست میخورند و از بین میرن که فاکتورهای زیادی داره که به نظر من مهمترین دلیلش شکل نگاه افراد به کسب و کار است. یعنی قبل از اینکه شرایط اقتصادی و چه و چه باعث شکست بشوند خود افراد عامل شکست شرکتها هستند. یک واقعیت هم در کشور ما وجود داره که میزان عرضه شغل نسبت به تقاضا بسیار کمتر هست و خود این موضوع هم میتونه عاملی باشه برای اینکه در خیلی از مشاغل کارفرما شرایط عجیب و غریب جلوی پای جویای کار بذاره و خیلیها مجبور بشن به شرایط تن بدن.
در مورد حقوق در یک بحث جدا در این باره مینویسم اما به نظرم فرقی نداره که چه نوع کاری انجام میدید. من آبدارچی میشناسم که به اندازه مهندس حقوق میگیره چون تواناییهای ویژهای داره. اصولا مقایسه این چنینی به نظر من درست نیست که چون طرف مهندس شده باید حقوقش بالاتر از آبدارچی باشه. حقوق یک رابطه مستقیم با ویژگیها و سطح توانایی اشخاص داره.
یک شخص ممکنه برنامهنویس باشه اما فقط برنامهنویس باشه و ویژگیهایی که اون رو متمایز کنه از برنامهنویسهای دیگه رو نداشته باشه. دقت کنید که این موضوع با آچارفرانسه بودن فرق میکنه.
در مورد ظهور شرکتهای ناموفق هم باید بگم که شرکتها ناموفق ظهور نمیکنن. اتفاقا خیلی از شرکتها شروع فوقالعاده دارن اما در طول مسیر شکست میخورن. یکی از دلایل مهم در شکست شرکتهای دانش بنیان مثل شرکتهای نرمافزاری همین عدم توجه به مقوله منابع انسانی است. شرکتهایی که هویتی به کارکنانشان نمیدهند و بعد از مدتی از بین میرن. این نکته رو هم باید در نظر داشت که افزایش تواناییها و ویژگیهای خاص در یک شخص باعث بدست آوردن قدرت انتخاب میشه و در این شرایط مجبور نخواهید بود در جایی کار کنید که از اون ناراضی هستید و از شما سوء استفاده میشه.
@hasan دوست عزیز این وبلاگ سیاسی نیست و تا به حال هم هیچ موضع سیاسی نداشته به همین دلیل من کامنت شما رو حذف میکنم.
من می خواهم دفتدار اداره بازاریابی پارک علمی فناوری شوم ولی هیچ اطلاعی در مورد دفتر داری ندارم لطفا مرا راهنمایی کنید
شما می توانید مرا راهنمایی کنید؟ اگر هر چه سرعتر جواب من را بدهید خیل ممنون و سپاس گذار می باشم
@سمانه متاسفانه من هم نمیدونم محدوده وظایف دفتردار اداره بازاریابی پارک علمی فناوری چیست.