بحث و گفتگو: مهاجرت از ایران

بحث مهاجرت از ایران سال‌های زیادی است که یکی از موضو‌ع‌های اصلی در بسیاری از خانواده‌ها شده. از بین هزار دلیل، هر کسی دلایل خودش رو پیدا می‌کنه و تصمیم می‌گیره که به یک کشور دیگر مهاجرت کنه. شاید بصورت کلی مهاجرت کننده‌ها رو بتوان به دو دسته تقسیم قابل توجه تقسیم کرد. دسته اول گروهی هستند که به منظور تحصیل یا ادامه آن، مهاجرت می‌کنند و بعد از پایان تحصیل هم در همان کشور یا کشورهای دیگر ماندگار می‌شوند. دسته دوم کسانی هستند که به‌عنوان کارشناس مشغول به کار هستند و از زمان تحصیل آنها گذشته و دارای روال زندگی مشخصی هستند.

البته نمی‌شه همه را تقسیم بندی کرد اما برای این بحث، همین تقسیم بندی کافی است. این دو گروه از افراد بعد از مهاجرت شرایط متفاوتی را تجربه می‌کنند. گروه اول به دلیل جوان‌تر بودن تطبیق پذیری بهتری دارند اما گروه دوم شرایط به نسبت سخت‌تری را احتمالا تجربه خواهند کرد.

اگر عضو گروه دوم هستید، شما در اینجا در حال کار هستید و شرایط کاری مشخصی دارید. در صورت مهاجرت به احتمال زیاد و به دلیل تفاوت‌های بنیادی فضای کاری داخل و خارج ایران، باید مسیر کاری را از ابتدا طی کرد. این بدین معنی است که شما باید چند سال از عمر خود را صرف کنید تا بتوانید دوباره به شرایط مشابه شرایط کاری ایران بازگردید. ( منظور از شرایط کاری مشابه ایران، از نگاه موقعیت و جایگاه کاری است.) البته در این مدت رفاه زندگی شهری به احتمال زیاد افزایش پیدا می‌کند. در چنین شرایطی آیا حاضر هستید که همه چیز را از صفر شروع کنید؟

پی نوشت:‌ لطفا در این مورد از اظهار نظر سیاسی پرهیز کنید. ممنون.

——————————————————————————————————————————————————————-

دنبال متخصص می‌گردید؟ آگهی استخدام خود را اینجا منتشر کنید. برای کسب اطلاعات تماس بگیرید.

می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.

نمایش 0 دیدگاه
  • محمد افاضاتی
    پاسخ

    به نظر من در حالت دوم اگر بشه یه پیشنهاد کاری پیدا کرد و بعد رفت خوبه

  • senaps
    پاسخ

    به نظر من،در هر صورت خوبه…
    من یکی از اصلی ترین فکر هایی که تو ذهنم دارم،مهاجرت هستش…

  • آرش
    پاسخ

    مهاجرت برای آدمی که دوست داره بره و نکرده اصولا چیز رویایی هست! ولی وقتی میای اینور داستان فرق میکنه! نمیشه گفت دسته اول خوب هست یا دوم. من خودم دسته دوم هستم ولی همونطوری که همیشه گفتم من آدم خوش شانسی هستم و با کمترین مشکلات مواجه شدم. ولی اصولا اگه جون تر باشه آدم قدرت تطبیقش بیشتر هست ولی فشارش رو دوشه خانوادش هست. اگه مستقل و کاری باشه تطبیق پذیری پایین تری داره ولی خوب پخته تر برخورد میکنه و مستقل تر هست. و نکته دوم اینه که اگه ی مسیری تو ایران رفته باشی مجبور میشی نصفه ول کنی و بعد دوباره شاید مجبور بشی از سفر بسازی خیلی چیز هارو. ولی خوب در نهایت این چیزا برای هر آدمی فرق میکنه و در نهایت مهم اینکه ببینی چطوری آدم خوش بختی هستی. من فرمول موفقیت خودمو دارم. اگر علاقه داشتین پست های منو در http://www.bebinim.com/v/arash دنبال کنید.

  • roho
    پاسخ

    چند مورد در مهاجرت از طریق روش دوم مساله ساز هست:( در پی نوشت هر مورد ضرب المثلی رو نوشتم شاید به نظر بعضی مرتبط نباشه اما من نزدیک موضوع می دونم )

    1- آیا در حال حاضر دارای مدرک تخصصی و شغل تخصصی هستیم و نیاز به سیستمی با اصول و روش صحیح کار کردن داریم؟ تسهیلات شغل حاضر مکفی نیست ؟
    2- سیستمی که به امید نداشته های سیستم شغل حاضر می خواهیم بپذیریم ، به تعهداتش پایبند خواهد بود؟چقدر از نوع برخورد ها و محتوای کار آنها اطلاع داریم؟ ( فرای نوع جامعه و برخورد شهروندی کارکنان با یک مهاجر یا متخصص میهمان ) ( مرغ همسایه غازه )
    3- مساله اصلی مهاجرت ارتقای علمی و بعد تسهیلات مالی هست ،در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی امید به ارتقای هر دو نامعلوم و دور از دسترس می باشد. آیا در کشور مقصد ثبات و امید به این دو مورد قابل پیشبینی و زمانبندی هست؟ ( کلاغ خواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره، راه رفتن خودش هم از یادش رفت )
    4- در جایی از پست های قبلی اشاره به کم تحملی ماها نسبت به تاخیر در پرداخت ها و برنامه هزینه ها شده بود، در شرایطی که می خواهیم از صفر شروع کنیم پس اندوخته کمی داریم و می بایست بسیاری از کارهایی را که اکنون دور از شان و تخصص خودمان می دانیم بپذیریم تا در قبال آن دستمزد بیشتری دریافت داریم. کمتر کسی حاضر به قبول این شرایط خواهد بود.
    5- بنظرم شخصی در این روش موفق خواهد بود که از ابتدای سن شغلی طبق برنامه و انعطاف پذیر نسبت به تیم های کاری فعالیت کرده و در غیر این حالت اگر بخواهیم با تغییر شغل مقایسه کنیم بیشتر به دلایلی مانند عدم تفاهم با مدیریت شغل قبلی یا شرایط مالی و یا عدم ارتباط شغل با تخصص فرد مواجه خواهیم بود.
    ( نی نازک در مقابل طوفان خم میشه و دوباره بلند میشه و رشد میکنه اما درخت در مقابل طوفان مقاومت میکنه و میشکنه )

  • محمد نصیری
    پاسخ

    راستشو بگم منم دوست دارم برم لندن.نمیدونم چرا اما احساس میکنم اونجا با ازادی عمل بیشتری در کار و تحصیل روبه رو هستم.بحثم اصلا سیاسی نیست.اما فکر میکنم اونور راحت تر میشه تو این سن برای خودم مستقل بشم و بتونم خودم رو به جایگاهی که میخوام برسونم.اما اینم میدونم که خیلی ها بودن که ارزوی اونور رفتن داشتن همینکه پشون به اونجا رسیده پشیمون شدن و دلشون برای همین تهران لک زده.درسته غربت از خانواده اطرافیان همه و همه سخته.اما به نظر من که ارزشش رو داره.نمیدونم ربطی داره یا نه اما چند وقت پیش طرح بیزینس پلنی رو برای ایجاد کسب و کاری اماده کردم و به انواع موسسه ها و مراکر دولتی و غیر دولتی سر زدم تا بتونم کمکم کنن که کسب و کارم رو راه بندازم و 8 نفر دیگه رو مشغول به کار کنم اما از جواب هایی که میشنیدم متنفر بودم :
    کارت پایان خدمت داری ؟؟؟ میگفتم دانشچو هستم جواب بعدی هم این بود دانشچو بیکار محسوب نمیشه و این تسهیلات برای افراد بیکاره.

  • امين عباس زاده
    پاسخ

    به نظر من اين مسئله كاملا شبيه ارتقاء يك سيستم نرم افزاري از يك پلتفرم به پلتفرم ديگه است. يك فرد براي بدست آوردن امكانات و شرايط بهتر از كشوري به كشور ديگه از شهري به شهر ديگه مهاجرت ميكنه. 

    شما در ابتدا فكر به سمت مهاجرت اگر با برنامه ريزي و مطالعه عمل كنيد، هيچ موقعه اين عمل به معني از صفر شروع كردن به حساب نمي آيد. به طور مثال اگر قبل از نصب سيستم عامل جديد بروي كامپيوتر خود در مورد امكاناتي كه سيستم عامل جديد ارائه مي دهد تحقيق كنيد، بعد از عمل ارتقاء دچار مشكل نمي شويد. فردي كه مجبور به ظرف شستن ميشود (كار جوهره مرد است) همانند درايور كارت گرافيك است كه در صورت پشتيباني نشدن بعد از نصب سيستم عامل به دنبال راه كار براي حل آن برويم. و در مقابل، موفقيت بدست آمده شما در ايران قابل انطباق با نظير همان شرايط در كشورهاي ديگر مي باشد، در شرايطي كه شما قبل از سفر شرايط آن را فراهم كرده باشيد. 
    در رسيدن به موفقيت شرايط محيطي لازم است و كافي نمي باشد، افرادي كه فكر مي كنند با تغيير بستر مي توانند زندگي خود را دگر گون سازنند سخت در اشتباه هستند. شرايط محيط كشور هاي جهان اول در فقط كيفيت موفقيت تاثير گزار است. نمونه هاي زيادي اطراف من هستند كه بعد از گذر كردن از مرز فقط موضوع قر زدن هاشون عوض شده است. در ايران شرايط بد اقتصادي و سياسي در خارج از كشور ،از غصه خورن و فكر كردن به فاميل و جويهاي كثيف خيابان هاي وطن گرفته تا نگرش منفي به محيط جديد.
     گر با مهاجرت به دنبال موفقيت مي باشيد قبل از هر چيزي برنامه ريزي و هدف گيري داشته باشيد. در غير اين صورت شبيه آن عده از افرادي هستيد كه فقط به خاطر فرار از سربازي در رشته اي درس مي خوانند كه در نتنها علاقه اي ندارند بلكه برايشان خسته كننده است.

  • ساناز صدوقی
    پاسخ

    به نظر من یک فاکتور مهم دیگه در تصمیم‌گیری برای مهاجرت بعنوان گروه دوم یعنی نیروی کار متخصص وجود داره اونهم سرعت پیشرفته. هر ادمی می‌تونه یه ننسبتی برای سرعت پیشرفتش در ایران طی سال‌های دوران جوانی، با توجه به تلاشی که کرده، تخمین بزنه. اگر این عدد نمادین، عددی قابل قبول بود یعنی در مدت زمان نسبت قابل قبولی، پیشرفت چشم‌گیر و متناسبی داشته و به جایی که الان هست رسیده شاید شروع دوباره از صفر در یک کشور دیگه کار مناسبی برای اون فرد نباشه در غیر اینصورت بطور میانگین سرعت پیشرفت و موفقیت در کشورهای مهاجرپذیر بعلت ساختار اجتماعی شکل‌گرفته و مدیریت اجتماعی مناسبی که دارند، معمولاً بیشتر خواهد بود و این معنیش اینه که کسی که مثلاً بعد از 6-7 سال کار حرفه‌ای هنوز در ایران نتونسته به رفاه و کیفیت زندگی مطلوب برسه، مهاجرت می‌تونه براش یک انتخاب قابل تامل باشه. کیفیت زندگی مطلوب هم یک معیار کاملاً فردیه.
    البته در نهایت کل داستان مهاجرت، تصمیمی کاملاً فردیه که فاکتورهای مهمی در اون دخیل هستند، چیزی که برای همه عالم خوبه ممکنه برای یک نفر انتخاب درستی نباشه.

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @امین عباس زاده امین مرسی این نکته‌ای بود که خیلی خوشحالم یک نفر در موردش صحبت کرد. عوض شدن موضوع غر زدن!!!

  • ahmd
    پاسخ

    @امین عباس زاده
    تشبیه خیلی جالبی کردید، اما با این حال به نظر می رسد که خیلی از چیزها را باید از نزدیک به صفر شروع کرد.
    موضوع را یکبار تنها از نظر زمان(عمر و سن) و پول که دو عنصر اصلی هستند بسنجید. شاید مجبور شوید تا دوباره چند سال تحصیل کنید. شاید تا چند سال درآمدتان در حد بخور و نمیر بماند.

  • ahmd
    پاسخ

    اکثر افراد از یک سطح پایه ای تر(جاذبه های آنجا و رفتن از اینجا) به موضوع می نگرند و موضوعاتی که شما گفتید در یک مرحله بعد برای آنها مهم می شود.

یک نظر بدهید