صفحات صبحگاهی

وقتی کاری را انجام می‌دهیم می‌توانیم دو نوع نگاه به آن داشته باشیم. نگاه منطقی و نگاه احساسی. می‌توانیم آن کار را مجموعه‌ای از قوانین و دستورالعمل‌ها ببینیم یا می‌توانیم کار را اثری شاعرانه و هنری ببینیم. مهم نیست که نرم‌افزار تولید می‌کنید، ساختمان می‌سازید، طراحی پوستر می‌کنید، سیستم تهویه ساختمان طراحی می‌کنید، بیماری را درمان می‌کنید یا هزاران کار دیگر. می‌توان جریانی از احساس و هنر را در کار خود دید و نگاهی خلاقانه به کار داشت. می‌توان کار را به شکلی متفاوت و جالب انجام داد و به نقطه‌ای رسید که اوج خلاقیت کاری باشد. اما چطور می‌توان این دید خلاقانه را تقویت کرد و پرورش داد؟

چندماه پیش کتابی از دوستی هدیه گرفتم به‌اسم راه‌هنرمند. به نظرم کتاب بسیار جالبی است. وقتی این کتاب رو می‌خوندم به نکته جالبی برخوردم. در کتاب برای پرورش خلاقیت دوابزار بنیادی معرفی می‌کند که اولی‌اش به‌نام صفحات صبحگاهی است. خانم جولیا کامرون نویسنده کتاب پیشنهاد می‌کنه که نوشتن می‌تونه تاثیرزیادی در شکوفا شدن خلاقیت ما داشته باشه. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنه که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوید موضوع‌هایی که به ذهنتون می‌رسه رو بدون فیلتر بنویسید. در کتاب صفحات صبحگاهی اینطور شرح داده شده‌اند:

به طور ساده می‌توان گفت که صفحات صبحگاهی، سه صفحه دست‌خط معمولی و روی هر سطر از برگ دفتر است که به‌طور تداعی آزاد و بدون تفکر می‌نویسید و دست از روی کاغذ برنمی‌دارید. مثلا:”وای خدایا، باز یک صبح دیگر. آخر حرفی ندارم بنویسم…”

قرار نیست صفحات صبحگاهی تبدیل به نوشته‌ای خاص بشوند. این کار به شما کمک می‌کنه تا ذهن خود را تخلیه کنید. در بسیاری از مواقع مواردی در ناخودآگاه ما وجود دارد که مانع خلاقیت می‌شود. صفحات صبحگاهی به شما یاد می‌دهد که هرآنچه در ذهنتان هست را بدون سانسور به بیرون بریزید و ذهن خود را آزاد کنید.

پیشنهاد می‌کنم این کتاب رو بخونید. نکات جالب و آموزنده‌ای داره که در کار و زندگی بسیار کمک می‌کنه.

راه هنرمند نوشته جولیا کامرون ترجمه گیتی خوشدل / نشر پیکان

خرید از آدینه بوک  /   خرید از بخوان دات کام

——————————————————————————————————————————————————

این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما می‌توانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید.

مشاوره شغلی به شما کمک می‌کند تا بتوانید شرایط کاری بهتری را تجربه کنید.

من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.

 

نمایش 0 دیدگاه
  • میلاد صبح خیز
    پاسخ

    با ابن جمله موافقم: “نوشتن می‌تونه تاثیرزیادی در شکوفا شدن خلاقیت ما داشته باشه”
    تاثیرش رو هم حس کردم!

  • امير
    پاسخ

    نمي دونم کتاب خانم Henriette Anne Klauser, Ph.D. با موضوع Write it Down, Make it Happen با ترجمه محمد گذر آبادی را خوانده ائيد يا نه ؟؟؟ كتاب بسيار خوب و ارزشمنديست برای کسانی که می خواهند از تجربه نوشتن به عنوان ابزار روي دادن اتفاقات خوشايند و رسيدن به اهداف استفاده کنند ولی شرط مهم ایمان است. کلاوسر می گوید :
    ” …زندگی روایتیست که شما هم دستی در نوشتن آن دارید اما چیزی که اهمیت دارد ایمان است.” برایم جالب بود چیزهای را که بارها تجربه شخصی ام هم آن ها را تایید کرده است در این نوشته دیدم .
    بی شک برای اینکه اتفاقی بیفتد باید به عمق افکار خود برویم. تا وقتی بطور کلی و فقط در ذهن فکر می کنیم اتفاق خاصي نمی افتد. تهیه فهرستی از خواسته ها ذهن ما را منظم می کند و انرژی های بیرون از ما را برای تحقق خواسته مان هدفمند می سازد و راهنمایی می کند. بعبارتي با نوشتن اهداف چرخ ها به حركت در مي آيند .
    این جمله را کلاوسر اینگونه می نویسد: “وقتی می نویسی به نوعی متعهد می شوی و این تعهد کار ساز است. تا وقتی متعهد نشده ای تردید داری و تا وقتی تردید داری کسی کاری برایت انجام نمی دهد…نوشتن باعث می شود تصور روشنی از خواست خود پیدا کنی . تا ندانی چه می خواهی نمی توانی به آن برسی. نوشتن باعث می شود تصور روشنی از خواست خود پیدا کنی. خدا می تواند چیزی را که می خواهی به تو بدهد اما خودت باید به روشنی بدانی که چه می خواهی.”
    نوشتن اهداف باعث نوعي همزماني يونگي مي شود كه طي آن باعث بروز تلاقي حوادث با معني مي شود .

  • امير
    پاسخ

    سايت Henriette Anne Klauser :

    http://www.henrietteklauser.com/index.php

  • امیر مهرانی
    پاسخ

    @امیر ممنون بابت به اشتراک گذاری این موضوع

  • بامداد
    پاسخ

    سلام از اين پس به اسم وبلاگم “بامداد” كامنت مي زارم.
    خيلي دوست داشتم راجب نوشتن و اينكه صرفا خود نوشتن چقدر امتيازات ارزنده اي دارد در رهنون كردن ما به سوي اهداف و آرزوهايمان و چقدر موثره در ايجاد ايده هاي ابتكاري و نيروبخش جهت برنامه ريزي و بسط دادن آرزوها .
    در داستان آليس در سرزمين عجايب پادشاه مي گويد “‌وحشت آن لحظه را هرگز فراموش نخواهم كرد ” و ملكه بلافاصله جواب مي دهد ” اما فراموش مي كني ” اگر آن را يادداشت نكني ” .

  • baran
    پاسخ

    دوست منم تقریبا 3ماهه که تمرینات این کتابو شروع کردم.نمیدونم تو هم انجامشون میدی یا نه؟
    یکی از دوستام کلاس راه هنرمند داره.ومنم تواون کلاسا شرکت میکنم.خوبه ولی کتابش یه کم بد ترجمه شده.به منم سربزن من تو رو لینک میکنم خوشحال میشم نظرتو بهم بگی.

  • baran
    پاسخ

    من تو رو لینک کردم.خوشحال میشم به منم سر بزنی

  • میثم
    پاسخ

    baran :
    دوست منم تقریبا ۳ماهه که تمرینات این کتابو شروع کردم.نمیدونم تو هم انجامشون میدی یا نه؟
    یکی از دوستام کلاس راه هنرمند داره.ومنم تواون کلاسا شرکت میکنم.خوبه ولی کتابش یه کم بد ترجمه شده.به منم سربزن من تو رو لینک میکنم خوشحال میشم نظرتو بهم بگی.

    قبول میکنم ترجمش یه کم بده چون خانم گیتی خوشدل به همراه مهدی قرچه داغی ، عزت الموک – سیما فرجی ترجمه انبوه میکنن مثل تولید انبوه . یه مقاله توصیه میکنم بنویسین حول محور چطور به کارها خوب گند بزنیم

یک نظر بدهید